دکتر "حسین علایی"، "محمود شوری"، "بهرام امیراحمدیان" و "حسن بهشتی پور" در این نشست شرکت کردند و به واکاوی رفتارهای جدید روسیه در قبال ایران پرداختند.
اولین پرسشی که در این نشست مطرح شد این بود که "آیا روسیه به واقع تغییری در رویکرد خود در قبال ایران داده و یا اینکه بر اساس منافع ملی اش این رفتار را از خود نشان می دهند؟"
دکتر حسین علایی در پاسخ به این پرسش گفت: در پاسخ باید این نکته را روشن کرد که روسیه چه نگاهی به ایران دارد و یا به طور دقیق تر آنکه روسیه چه نگاهی به ایران داشت؟ روس ها هیچ گاه نمی خواستند که ایرانی قدرتمند در جنوب مرزهای کشورشان شکل بگیرد. علاوه بر آن روسیه هموراه تمایل داشته که ایران یک بازیگر اصلی در خاورمیانه نباشد، بلکه به عنوان کشوری باشد که روسیه بتواند از آن در برابر رقیبان و دشمنان خود استفاده کند و هم اینکه روسیه همواره تلاش کرده تا نگذارد ایران به جایگاهی برسد که دیگر به روسیه نیاز نداشته باشد.
استاد دانشگاه امام حسین (ع) در توضیح بیشتر اظهارات خود گفت : با وجود تلاشهای ایران برای آنکه تهران به عنوان یک همکار و یا یک متحد به مسکو نگاه کند مسکو هیچگاه به ایران به عنوان یک همکار و یا یک متحد استراتژیک نگاه کرده بلکه همواره نگاه روسیه به ایران این بوده که چه استفاده هایی می تواند از کشورمان بکند تا وزن تاثیری گذاری خود را در برابر غرب و کشورهای دیگر و بازیهای بین المللی افزایش بدهد. بنابراین نگاه روسیه به ایران متفاوت تر از نگاه ایران به روسیه است.
علایی در ادامه گفت : برای واکاوی بهتر این موضوع باید به این نکته اشاره کرد که برخی موارد وجود دارد که روسیه با ایران همکاری می کند و برخی موارد هستند که روسیه با ایران رقابت می کند.
مواردی که روسیه با آنها درباره ایران همکاری می کند این است که روسیه تلاش می کند تا ایران فاصله خود را با آمریکا و غرب حفظ کند. زیرا تا زمانی که میان ایران و آمریکا فاصله وجود داشته باشد امکان بازیگری روسیه فراهم است. به خصوص آنکه روسیه تلاش می کند تا بعد از فروپاشی شوروی، خود را به عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین الملل نشان دهد. روسیه برای این کار نیازمند آن است تا آمریکا برای آن جایگاهی تعریف کند و واشنگتن زمانی برای روسیه جایگاه تعریف می کند که به روسیه نیاز داشته باشد. آمریکا زمانی به روسیه نیاز دارد که بتواند از طریق این کشور بر ایران فشار وارد کند و یا با استفاده از مسکو بتواند بر سیاستهای ایران تاثیر بگذارد.
به گفته علایی، از دیگر مواردی که روسیه تمایل دارد تا درباره آن با ایران همکاری کند این مورد است که مسکو علاقه مند است تا در بخشهایی از بازار ایران که آمریکا نمی تواند در آن حضور پیدا کند جای پای خود را محکم کند و یکی از این بازارها فروش تجهیزات نظامی به ایران است و مسکو به هیچ وجه خواستار واگذار کردن این بازار به آمریکا و غرب نیست، بنابراین پس از جنگ شاهد آن بودیم که روسیه تلاش کرد تا تسلیحات ایران که عمدتا غربی بود به غربی-شرقی که عمدتا روسی هم باشد تغییر کند، اما در این راه روسیه ملاحظاتی را با آمریکا رعایت می کند.
مورد دیگری که روسیه در آن با ایران همکاری می کند بخش فناوری هایی است که غرب و آمریکا درباره آن حتی اگر با ایران رابطه هم داشته باشند تمایلی به ارائه آن به تهران ندارند و یکی از این موارد انرژی هسته ای است چون بازار ایران برای آنها اهمیت دارد چون صادرات روسیه رقم چندان چشمگیری نیست، بنابراین بازار ایران می تواند مورد قابل توجهی برای مسکو باشد. زیرا پس از فروپاشی روسیه بازارهای صادراتی این کشور فرو ریخت و هم اکنون بازار ایران یک مورد مناسب برای روسیه محسوب می شود.
علایی در ادامه به مواردی که روسیه درباره آنها با ایران رقابت می کند پرداخت و گفت : یکی از این موارد انرژی است. روسیه هیچگاه علاقه نداشته تا ایران چه در حوزه نفت و چه در حوزه گاز بتواند با ظرفیتهای روسیه برای انتقال نفت و گاز به اروپا رقابت کند. چرا که روسیه تمایل دارد تا تنها تامین کننده گاز اروپا باشد تا از این راه اروپا به مسکو نیازمند باشد و ایران یکی از رقبای روسیه در این بخش است.
به گفته علایی، از دیگر مسائلی که روسیه در مورد آن با ایران رقابت می کند موضوع دریای خزر است.
علایی در این مورد گفت : روسیه هیچگاه نشان داده که علاقه مند است تا موضوع حقوقی دریای خزر به گونه ای حل شود که کشورها بتواند به طور منطقی از آن بهره مند بشوند و ایران بتواند هم از منابع موجود در آن به ویژه گاز موجود در دریای مازندران بهره مند شود و هم از ظرفیتهای ژئوپلتیک آن برای انتقال گاز به اروپا و سایر نقاط جهان استفاده کند.
بر همین اساس حتی روسیه در این راه با آمریکا همکاری کرد برای مثال در بحث خط لوله باکو-جیحان و یا ناباکو این مسئله به خوبی نمایان شد. بنابراین روسیه از گذشته تمایلی به حل موضوع حقوقی دریای خزر نداشته و این موضوع ربط چندانی هم به موضوع هسته ای ایران ندارد.
علایی در توضیح رویکرد جدید روسیه در قبال ایران گفت : آنچه ما هم اکنون مشاهده می کنیم سیاستهایی است که از بیش از یک سال قبل اغاز شده و اکنون نتایج آن ظاهر شده است. در این مورد باید گفت روسیه چند سیاست را درباره برنامه هسته ای ایران دنبال کرده و می کنند.
علایی در توضیح این سیاستها افزود : اول آنکه روسیه هیچگاه نمی خواست تا در ایران غنی سازی اورانیوم انجام شده و کشورمان به توانمندی تولید سوخت هسته ای دست پیدا کند و در این راه با غرب همراه بود و موضوع اختلاف آنها با کشورهای 1+5 درباره نحوه برخورد با ایران بود و نه اصل مقابله با آن.
"مورد دوم" آنکه درباره راه اندازی نیروگاه بوشهر روسیه هیچگاه عجله ای از خود برای تمام کردن آن نشان نداده و مسکو همواره از آن به عنوان موضوعی برای حل اختلاف با آمریکا و حفظ بازار ایران با این هدف که اجازه ندهد این نیروگاه به دست کشورهای دیگر و یا حتی خود ایرانیان تکمیل شود مطرح بوده است. به عبارت بهتر تا زمانیکه آمریکا و غرب با راه اندازی نیروگاه بوشهر موافق نباشند این نیروگاه به بهره برداری نمی رسد.
البته در این میان "حسن بهشتی پور" نظر دیگری را داشت و معتقد بود که روسیه با توجه به بدقولی های زیادی که تا کنون در مورد راه اندازی نیروگاه بوشهر داشته دیگر توجیهی برای به تعویق انداختن این کار ندارد و ما پیش از پائیز سال جاری شاهد راه اندازی این نیروگاه خواهیم بود.
علایی در ادامه افزود : روسیه همواره مراقب این مسئله بوده که ایران در کشورهایی چون عراق و افغانستان و یا به عبارت بهتر کشورهایی که زمانی حوزه قدرت شوروی بوده تبدیل به یک قدرت تاثیر گذار نشود. بنابراین شاهد بودیم زمانیکه بحران افغانستان به اوج خود رسید و در پاکستان نیز ناآرامیها شدت گرفت و مسیر انتقال سوخت و تجهیزات برای نیروهای ائتلاف از اقیانوس هند به افغانستان دچار اختلال شد و زمزمه هایی درباره نقش آفرینی ایران برای حل مشکلات آمریکا مطرح شد و آمریکا برای حل مشکلات خود در افغانستان نیازمند ایران شد،روسیه سریع دست به کار گشت و تلاش کرد تا این خلاء را به گونه ای پر کند تا آمریکا به ایران نیار پیدا نکند.
از همین رو ابتدا پایگاه ماناس را در قرقیزستان به آمریکا پیشنهاد کرد و زماینکه اوضاع در این کشور به هم ریخت و روسیه دیگر نخواست که دولت قرقیزستان سرکار باشد سپس حریم هوایی خود را برای انتقال تجهیزات به افغانستان به روی آمریکا گشود.
البته این کار با این شرط انجام شد که آمریکا در استقرار سپرموشکی خود در چک و لهستان اصلاحاتی را انجام دهد.
"به عبارت دقیقتر زمانی که اوباما در آمریکا و مدودف در روسیه به ریاست جمهوری رسیدند دو کشور تلاش کردند تا با استفاده از ظرفیتهای موجود همکاری های خود را افزایش داده و از آن برای حل مشکلات موجود استفاده کنند. "
نظر شما