خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: نویسنده در این کتاب به بررسی فلسفه و آرای فیلسوفان برجسته علم چون کوهن میپردازد.
ممکن است پاسخ به پرسش علم چیست آسان به نظر رسد. همه میدانند که مباحثی مانند فیزیک، شیمی و زیست شناسی علم را تشکیل میدهند در صورتی که مباحثی مانند هنر، موسیقی و الهیات چنین نیستند.
پرسش این است که چه چیزی شالوده علم را میسازد. آیا به یقین علم تلاش برای فهم، تبیین و پیش بینی جهانی است که در آن زندگی میکنیم؟ اگر چنین است در این صورت باید گفت ادیان نیز تلاش میکنند جهان را بفهمند و تبیین کنند. اما دین را معمولاً شاخهای از علم به شمار نمیآوریم.
بسیاری از مردم معتقدند که وجوه متمایز کننده علم در روشهای خاصی نهفته است که دانشمندان برای بررسی جهان به کار میبرند. این نظر کاملاً پذیرفتنی است. زیرا بسیاری از دانشمندان روشهای تحقیق متمایزی را به کار میگیرند که در رشتههای علمی یافت نمیشوند.
مثال بدیهی این امر آزمایش است که از نظر تاریخی نقطه عطفی در پیدایش علوم به شمار میروند. هر چند تمام علوم، تجربی (آزمایشی) نیستند- بدیهی است که ستاره شناسان نمیتوانند بر روی سماوات، آزمایش انجام دهند اما در عوض خود را به مشاهده دقیق خرسند ساختهاند.
وجه مهم دیگر علم ساختن نظریههاست. دانشمندان فقط نتایج آزمایش و مشاهده را در دفاتر ثبت نمیکنند- معمولاً میخواهند این نتایج را بر اساس نظریهای عمومی تبیین کنند.
این کتاب در هفت فصل سامان یافته است و منابعی برای مطالعه بیشتر علاقمندان در انتهای کتاب معرفی شده است. علم چیست؟؛ استدلال علمی؛ تبیین در علم؛ واقعگرایی و ضد واقعگرایی؛ تغییر علمی و انقلابهای علمی؛ مسائل فلسفی در فیزیک، زیست شناسی و روانشناسی و علم و منتقدان آن فهرست عناوین این کتاب هستند.
نظر شما