به گزارش خبرگزاری مهر، چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای آمریکا در گفتگو با سایت "پرسش از فیلسوفان" به بررسی مفهوم قدرت پرداخته است.
آیا قدرت مقولهای است فلسفی یا مربوطه به حوزه علوم اجتماعی؟ ماهیت قدرت چیست؟ کاربرد قدرت چیست؟ و این کاربرد چگونه است؟ آیا تعریف واحدی از قدرت وجود دارد؟
تالیافرو میگوید علوم اجتماعی به طور مشخص به تعریف و مطالعه قدرت میپردازد. برای نمونه ماکس وبر قدرت را بر اساس ساختارهای فرمان و دستور از یک سو و ساختارهای اطاعت و فرمانبرداری از سوی دیگر بررسی کرده است. او انواع متفاوتی از روابط قدرت را مورد توجه قرار میدهد.
راسل در آثار خود به بررسی مفهوم قدرت پرداخته است
فیلسوفان نیز گاهی "قدرت" را به عنوان موضوع مطالعه بر میگزینند. برای نمونه برتراند راسل به بررسی این مفهوم پرداخته است. پژوهشهای فلسفی درباره قدرت در حوزههای گوناگون فلسفه قابل مشاهده است و شاخههای گوناگون فلسفه به این موضوع پرداختهاند.
برای نمونه در معرفتشناسی ما با قدرت شناختی مواجه هستیم. در این حوزه سؤال این است که چه چیزی را میشود شناخت و چگونه میتوان آن را شناخت؟ سؤال دیگر این است که در "شناخت" محدودیتهای ما چیست و محدودیتهای قدرت شناخت ما تا چه میزان است.
در فلسفه سیاسی و علم اخلاق موضوع مورد توجه درباب قدرت، اخلاق و قدرت سیاسی است. در این حوزهها پرسش از ماهیت حکومت است و اینکه چه اشکالی از حکومت به لحاظ اخلاقی قابل قبول است.
همچنین در این حوزههای پرسش از عادلانه بودن کارگزاریهای حکومتی و دخیل در قدرت میشود. پرسش مطرح شده این است که چه کارگزاریهایی عادل هستند و کدامها عادل نیستند.
در "متافیزیک" و "فلسفه علم" مفهوم قدرت در جهان طبیعی مورد بررسی قرار میگیرد
در متافیزیک و فلسفه علم ما شاهد حضور "قدرت" در جهان طبیعی هستیم. در پرسشهایی نظیر علیت چیست و قوانین طبیعی چیستند اثر مفهوم قدرت را میتوان یافت.
در فلسفه و دین اثر مفهوم قدرت را میتوان در الهیات جستجو کرد. در این حوزهها صحبت از قدرت مطلق است و این پرسش که این قدرت محدودیت پذیر است یا نه؟
نشان دادن اینکه آیا قدرت در همه جا حضور دارد سخت و دشوار است. انواع گوناگونی از قدرت وجود دارد. قدرت دیدن، قدرت چشیدن، قدرت شناخت، قدرت لمس کردن، قدرت عشق ورزیدن و قدرت متنفر بودن و غیره انواع قدرت هستند که میتوان از آنها صحبت کرد.
نظر شما