به گزارش خبرنگار مهر ، مهدی کلهر مشاور رسانه ای دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور در مصاحبه ای تفصیلی با خبرنگار مهر به تشریح دیدگاه های شخصی خود پیرامون وضعیت رسانه های کشور ، قوانین رسانه و عملکرد رسانه ای دولت های نهم و دهم ،همچنین موضوعاتی همچون فیلترینگ و نقد رفتار رسانه ها در شرایط بحرانی همچون حوادث انتخاباتی سال گذشته پرداخت و راهکارهایی برای رفع نقایص ارائه کرد .
کلهر دراین گفتگو دلیل عدم مصاحبه احمدی نژاد با رسانه های داخلی با وجود گفتگو های مکرربا رسانه های خارجی را بیان کرد و خواستار آن شد که رسانه ها به مسئولان دولتی و مردم و نمایندگان مجلس فرهنگ انتقادپذیری بدهند.
وی تاکید کرد که "تلاش دولتها برای تغییر رویکرد رسانه به سود جناح خود با تغییر مدیر آن و یا اعمال سانسور تنها به بی خاصیت کردن رسانه و کاهش مخاطبان آن می انجامد ."
مشاور رئیس جمهور از اتهام زنی به رقبای سیاسی و همراه خواندن آنها با دشمن خارجی، همچنین سکوت رسانه ملی در نوع پوشش اخبار معترضان انتخاباتی انتقاد کرد .
وی با بیان اینکه حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی را از پیش از انقلاب می شناسد گفت : رهبر انقلاب و آقای هاشمی پیش از انقلاب زندان رفته اند و کتک خورده اند برای آزادی بیان. شما فکر می کنید زمان شاه اینها می خواستند وزیر شوند که مبارزه می کردند؟ اینها می گفتند اجازه بدهید حرف بزنیم . چطور ممکن است قربانیان آزادی بیان الان بیایند جلوی آزادی بیان را بگیرند .
کلهر برای همکاری با هر رئیس جمهوری که بعداز احمدی نژاد بر سر کار بیاید از هر جناح سیاسی که باشد اعلام آمادگی کرد و تنها شرطش را حرکت در خط انقلاب خواند.
وی مدیران رسانه های بزرگ ومهم کشور را غیر رسانه ای خواند واین موضوع را مهمترین ایراد رسانه ها ی کشوربرشمرد و بر ضرورت توجه به خبرنگاران با استعداد شهرستانها همچنین تغییر قانون مطبوعات با محوریت پاسخگو کردن خبرنگاران و روزنامه نگاران به جای مدیران مسئول تاکید کرد .
مشاور رسانه ای رئیس جمهور هیچیک از پیشنهادات به ثمر نشسته خود به احمدی نژاد را که در دودوره ریاست جمهوری مورد قبول واقع شده باشد ، به یاد نیاورد ، اما تاکید کرد که چنین مواردی حتما وجود داشته است .
مشروح این گفتگو در پی می آید :
خبرگزاری مهر : جناب آقای کلهر! در ابتدا برای ورود به بحث ، درباره فعالیت های رسانه ای خود تا پیش از قبول مشاورت دکتر محمود احمدی نژاد در این زمینه توضیح دهید.
مهدی کلهر : از سال 1358 که دولت موقت سر کار بود به عنوان مشاور هنری وارد وزارت آموزش و پرورش شدم. اما کار رسانه را پیش از آن شروع کرده بودم ، آخرین روزهای رژیم شاهنشاهی چند روز پیش از پیروزی انقلاب اولین مقاله من راجع به انقلاب در روزنامه نبرد ملت چاپ شد و تا سال 1361 تقریبا هفته ای بین یک تا 3 مقاله در روزنامه ها داشتم. در سال 1361 مسئول بخش معارف و فرهنگ مرکز اسلامی فیلم سازی در تله فیلم و باغ فردوس بودم و همزمان کارگردانی تدریس می کردم و آقاییان و کمال تبریزی و شمقدری و شجاع نوری شاگردان من بودند. در سال 62 عضو هیئت علمی بنیاد تاریخی انقلاب اسلامی شدم تا سال 1372 . چون مسئول بخش فرهنگ و هنر آنجا بودم در این مدت مقالات فرهنگی هر فصل به قلم من بود و عمدتا محور آن نبرد فرهنگی و جنگ فرهنگی بود. جشنواره های فیلم فجر، تئاتر فجر و موسیقی فجر را من تاسیس کردم . در جشنواره های فیلم فجر و تئاتر به ترتیب به ترتیب 3 دوره و یک دوره دبیر هیئت داوران بودم و در جشنواره موسیقی 9 دوره این سمت را برعهده داشتم. کارهای قلمی من بیشتر مقالات و مصاحبه هایی است که از سال 58 در روزنامه های کیهان و اطلاعات و جمهوری اسلامی و نبرد ملت و منشور برادری و نشریات فیلم و ... منتشر شده است.
* کی وارد صدا و سیما شدید؟
-از سال 1359 همزمان که مسئولیت فرهنگ و هنر( قائم مقام وزیر فرهنگ ) را در دولت آقای رجایی داشتم معاون سیمای صدا و سیما بودم ، ماجرای 14 اسفند بنی صدر را من پخش کردم، اسفند 59 تا 6 فروردین سال 60 از صدا و سیما بیرون آمدم به وزارت فرهنگ و هنر آموزش عالی رفتم. سال 63 دوباره به عنوان رئیس مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما به این سازمان بازگشتم و عضو شورای عالی طرح و برنامه صدا و سیما هم بودم. سال 1365 همزمان با تدریس در باغ فردوس که تا سال 66 ادامه پیدا کرد یکسال و نیم هم در دراماتیک تدریس داشتم که پایان نامه لیسانس آقایان کمال تبریزی و سعید حاجی میری و گرشاسبی به امضای من است.
سال 1365 مسئولیت موسیقی صدا و سیما را گرفتم و تا نزدیک رحلت امام این مسئولیت را داشتم ، حکم امام مبنی بر حلیت موسیقی در زمان مسئولیت من صادر شد.
*خودتان ساز هم می زنید؟
- نه نمی زنم. قدیم یک دوره کوتاهی سه تار و تار می زدم اما چون برای قلبم ضرر دارد و فشار می آورد سالهای زیادی است که ساز را کنار گذاشته ام. کمی هم پیانو کار کرده ام. بین سال 1373 تا 76 هم دوباره رئیس بخش موسیقی صدا و سیما شدم زمانی که علی لاریجانی رئیس سازمان صدا و سیما بود. از سال 1368 که شورای سرپرستی تعطیل شد و شورای سیاستگذاری سازمان صدا وسیما در دفتر رهبری تشکیل شد عضواین شورا بودم. بعد از سال 76 مدتی مشاور رئیس سازمان بودم بعد در معاونت صدا مشاور بودم و تا پیروزی آقای احمدی نژاد در سال 84 این سمت را داشتم و تا مدتی قبل نیز مشاور عالی دانشکده صدا و سیما بودم.
در دولت نهم مسئولیت اولم نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بود و مسئولیت دومم مشاور رسانه ای رئیس جمهور بود که از نیمه دوم 85 آغاز شد.
* از مهمترین پیشنهاداتتان که در دوره مشاورت رسانه ای آقای احمدی نژاد به ثمر نشست کدام ها بود؟
- یادم نمی آید واقعا
* اصلا مشاوره ای به ثمر نشست؟
- حتما . یادم نمی آید چون تعداد مشورت هایی که داشتیم زیاد بود .
* از مشاوره های رسانه ای انتخاباتی بگویید .
- من مسئول تبلیغات آقای احمدی نژاد از اسفند 83 قبل از ثبت نام و طرح قضایا بودم تا 3 روز بعد از اینکه ایشان رای آورد. در آن دوره به خاطر شرایطی که وجود داشت مجموعه کارهایی که به عنوان تبلیغات و اطلاع رسانی انجام شد زیر نظر من بود و نتیجه هم گرفتیم.
در دوره گذشته هم مسئولیت نمایندگی ایشان را در صدا و سیما داشتم کار مهمی که از نظر بنده انجام گرفت در مورد ایرانیان خارج از کشور بود معمولا از بین 5 تا 7 میلیون ایرانی خارج از کشور حدود 40 هزار نفر در انتخابات شرکت می کردند اما سال گذشته من بدون اینکه برایم مهم باشد به چه کسی رای می دهند، معتقد بودم که ایرانیان خارج از کشور باید در این امر شرکت بیشتری داشته باشند و مصاحبه هایم را با مطبوعات و رسانه های خارجی متمرکز کردم فکر می کنم 11 مصاحبه داشتم با تایم و واشنگتن پست و آساهی و ... فکر می کنم این مصاحبه ها تا حدی در شرکت 250 هزار ایرانی خارج از کشور نقش داشت و این یک رکورد فوق العاده بود گر چه در داخل کسی به این نپرداخت این یک کار بسیار مهم و تاثیرگذار بود.
* این مصاحبه های شما شامل تبلیغ آقای احمدی نژاد می شد ، یا کلا درباره مشارکت در انتخابات بود؟
- نه من روی لزوم شرکت حداکثری مردم در انتخابات کار می کردم. من فکر می کنم از این جهت ما موفق بودیم. اینکه 40 میلیون رای داده شود این پیروزی بزرگی برای ایران بود این مهم نبود رای ها به چه کسی داده می شود. نمره دموکراسی از این نیست که چه فردی انتخاب شود. دموکراسی از تعداد مشارکت نمره می آورد و هدف من این بود که مردم سالاری دینی ایران دیده شود و دشمن از 40 میلیون ضربه خورد . متاسفانه فکری خواص دارند این است که دشمن اصلا نباید کاری بکند و به محض اینکه دشمن کاری کند به رقیب خود اتهام می زنند که تو با دشمنی. من این استدلالها را استدلالهای جامعه شناسانه و مردم شناسانه و با تقوای سیاسی نمی دانم. من بین سیاسی بودن و سیاست زدگی فرق قائلم . من در قضایای پارسال متاسفانه بازی خوردگی در بزرگان دیدم.
* رسانه های ما سال گذشته از نظر شما خوب کار کردند ؟ بیشترین اشتباهات را کدام رسانه ها داشتند، روزنامه های حزبی و غیر حزبی چگونه کار کردند؟
- رسانه ها باید بعد از انتخابات تاکید می کردند که رسانه های خارجی حق دخالت در موضوع انتخابات ما را ندارند. آنها هم همین کار را با ما می کنند ما به محض اینکه وارد دعوای داخلی هر کشور دیگری شویم همین تو دهنی را به ما می زنند و این تربیت سیاسی است. حق هم همین است ، ما حق نداریم در امور داخلی آنها دخالت کنیم و نباید به آنها هم اجازه دهیم تا در امور ما دخالت کنند.
ببینید، من تجربه را بالاتر از علم مسموع می دانم .حضرت علی (ع) می گوید "العلم علمان ،علم المسموع و علم المطبوع و لا ینفع المسموع الا المطبوع" یعنی دو جور علم داریم یکی علم شنیده شده در سر کلاسها و علمی که به طبع می نشیند و اگر علمی که شنیده می شود به دل ننشیند نفع نمی رساند. مثل اینکه شما خیلی دکترهای ریه می شناسید که سیگار می کشند. من معتقدم ما امروز 2 اشکال رسانه هایمان دارد. اول اینکه خیلی ها که رسانه ای نیستند به دلیل حمایت گروهی و حزبی و دولتی و ... به یکباره صاحب امتیاز شده اند اینها مثل آدمی هستند که علم مسموع دارد. در حالیکه کار رسانه خیلی دشوار است. برخی تصور می کنند آنچه "مورداک"را " مورداک" کرده یا "ترنر" را "ترنر" کرده است ، سرمایه های صهیونیستی است درحالیکه اصلا چنین چیزی نیست . این به نظر من هم علم می خواهد، هم تجربه می خواهد، هم خلاقیت و هم هوش فوق العاده می خواهد. رسانه اداره کردن به داشتن کاغذ و چاپخانه و نیست.
اول انقلاب به این طرف خیلی به یاد ندارم تعداد زیادی چهره رسانه ای واقعی دیده باشم که کاربرد وکارآمدی رسانه رابشناسند. قریب به اتفاق کسانی که من در رسانه ملی با آنها کار می کردم صدا و سیما را سرپل دیده بودند که بیایند مدیر شوند و از آنجا بروند معاون وزیر شوند یا سفیر شوند و شدند.
یکی از اشکالات بزرگ ما این است که در راس رسانه های ما آدم های رسانه ای قرار ندارند. وقتی آنها قرار ندارند اتفاقا به اشتباه یک خبرنگار واقعی را که می تواند سرمایه هنگفتی برای کشور باشد جریمه می کنند و اخراج می کنند.
من دراستانها فوق العاده ترین استعدادها را درجوانها و میان سالها برای خبرنگاری مدیریت خبری وتبدیل شدن به رئیس رسانه دیدم که مورد بی مهری قرار گرفتند و متاسفم که دولت نهم با اینکه من بارها تاکید کردم و آقای احمدی نژاد هم تاکید داشت که به خبرنگاران استانی توجه شود، توجهی نکرد.
متاسفم که بگویم بهترین استعدادهایی که در 5 سال اخیر دیدم در سفرهای استانی و بیشترین آنها را در استانهای محروم دیدم. متاسفانه روزنامه های کثیر الانتشار ما حتی یکی از این صاحب قلم ها را ندارند.
به همین دلیل رسانه در ایران، پارسال با بضاعتی که در اختیار داشت باید دچار چنین اشتباهی می شد.
* اشتباهش چه بود؟
- اشتباهش این بود که سرش را بلند نکرد که ببیند غول بزرگی که بالای سرش ایستاده است منتظر خوردن هر دو جریان است. فکر کرد که دعوا همینجاست. رسانه اگر نتواند یک نگاه فرا موضعی داشته باشد فرقش با مردم عادی کوچه و بازار چیست؟
اگر قرار باشد رسانه هم از نگاه یک قصابی به گوشت نگاه کند قصاب چرا باید روزنامه بخرد. اگر می بیند گوشت نایاب شده است رسانه باید بگوید چرا چنین شده به عنوان مثال در کشورهای تولید کننده گوشت خشکسالی شده و مسائل دیگر نه اینکه حتی اطلاعات دقیق قصابی های داخل ایران را هم نداشته باشد. شما نمی توانید بگویید رسانه ای که درقبل این گونه عمل می کند، در انتخابات درست عمل کند.
* در جریان وقایع پس از انتخابات رسانه های جریان موافق دولت چگونه عمل کردند؟
- نه . من اصلا منظورم جناحی نیست . آنها هم این اشکال را داشتند. من منظورم این است که رسانه ای که آنقدر کوچک می شود که به عضوی از یک جریان سیاسی تبدیل می شود، آن هم نه به عنوان تحلیل مخالف بلکه به عنوان تخریب مخالف عمل می کند. این خیلی کوتوله تر از آن است که بتواند فتنه آمریکا و اسرائیل و انگلیس را در یک فرایند ملی و حتی فراملی خنثی کند.
رسانه های ما آنقدر کوتوله بودند که این پیروزی بزرگ فراملی را تبدیل به یک جریان تخریبی بسیار سطح پایین کردند. رادیو تلویزیون هم یکی از این رسانه ها بود. اصلا اینکه صدا و سیما شنبه بعد از انتخابات سکوت کرد و از راهپیمایی 25 خرداد هیچ تصویری پخش نکرد یک اشتباه بزرگ بود. حتی اگر آن راهپیمایی غیر قانونی بود 2 نمره از آن مردم کم می کردیم می شدند 18 ، ولی به یاد داشته باشیم انقلاب اسلامی هدفش این بود که مردم بی تفاوت بار نیاورد. اینها کسانی بودند که تقلب را باور کرده بودند.اینها معترض بودند، اینها خیلی هایشان محترمند. اینها خیلی بهتر ازآن کسانی هستند که درخانه نشستند و به هر دو طرف خندیدند و به هیچکس هم رای ندادند. مخاطب من دربرنامه گزارش ویژه شبکه دو که اینها را گفتم در همان زمان مردم و بزرگانی چون آقای مهدوی کنی و ... انقلاب سازهای سال 42 بود. من این موضوع را به هم بزرگان گفته و آنها هم تایید کردند. ما باید از این مردم تشکر می کردیم. چرا رسانه ملی که در 18 تیر 78 مستقیم تخریب ها را از جلوی دانشگاه نشان می داد، روز راهپیمایی بعد از انتخابات حتی یک فیلم بردار در محل نداشت.
* این خود سانسوری بود یا مدیریت اخبار برای آرامش اوضاع؟
- آقای ضرغامی هنوز پاسخ درست و قانع کننده ای به این سئوال نداده است. معتقدم جریانی در صدا و سیما حضور داشت و می خواست تصور وجود سانسور در کشور جا بیفتد، که متاسفانه افتاد. کشوری که به راحتی در روزنامه هایش در تمام زمانها به بالاترین مقامات نظام حمله می شد و در همین رادیو تلویزیون در دوره 4 ساله دولت نهم بارها به رئیس جمهور هتاکی شده چطور چنین سانسوری را صورت می دهد. بالاخره خود این دولت اعلام کرده بود که آنها حدود 14 میلیون رای آورده اند. کسی که این میزان رای آورده است آیا نمی تواند یک راهپیمایی یک میلیون نفره راه بیاندازد؟ قطعا می تواند. پس این مساله مهمی نبود .
من هنوز هم باور نمی کنم این سکوت رسانه ای در صدا و سیما دستوری بوده باشد. در این راهپیمایی حداقل 2 تا 3 مشاور رئیس شرکت داشتند. در چند نوبت آشوب های خیابانی روزهای بعد خود من هم حضور داشته و هنوز جای شکستنی شیشه ماشینم را یادگاری نگه داشته ام .
* یعنی برای حمله شناسایی شده بودید؟
- بله من را شناخته بودند و با یک سنگ قپان به شیشه زدند.
قطعا گروهی در صدا و سیما روش های رسانه ای را بلد بودند به یکباره کاری کردند که شما بگویید می خواستند سانسور کنند. این در حالی است که شما در روزنامه های سال 58 تا 61 می بینید چه چیزی می شد علیه امام نوشت و آنها ننوشتند ؟ چی می شد علیه آقای بهشتی نوشت و ننوشتند . تظاهرات 14 اسفند را که خودم از صدا و سیما پخش کردم ببینید چقدر مرگ بر بهشتی در آن شنیده می شود. آن راهپیمایی را بدون هیچ سانسوری پخش کردم. پس این انقلاب در هیچ زمانی احتیاج به سانسور در عرصه آزادی بیان نداشته و ندارد .
مسئولان رسانه های ما رسانه ای نیستند اگر بگویم رسانه ای هستند خیلی از آنها باید محاکمه شوند چون کاملا در یک آشوب ملی و یک سوء تفاهم سیاسی که هنوز آثارش هست، مجرمند.
من حضرت آیت الله خامنه ای را حدود 50 سال است که می شناسم و آقای هاشمی را هم همین طور، رهبر انقلاب و آقای هاشمی پیش از انقلاب زندان رفته اند و کتک خورده اند برای آزادی بیان. شما فکر می کنید زمان شاه همه اینها می خواستند وزیر شوند، اینها می گفتند اجازه بدهید حرف بزنیم چطور ممکن است قربانیان آزادی بیان الان بیایند جلوی آزادی بیان را بگیرند.
* جناب اقای کلهر به هر حال کشور ما برابر مسائل ظالمانه و پیچیده ای مثل تحریم و حتی تهدید قرار دارد. وظیفه رسانه ها برای جلوگیری از تکرار هرگونه شرایط بحرانی دیگر چیست؟
- من می گویم اگر کسی پزشک نیست و می فرستیدش در اتاق عمل و چند نفر را می کشد، عاقلانه ترین کار این است که برای جراحی پزشک واقعی انتخاب کنیم. ما تا روزی که مسئولان رسانه های ما تمام هم و غم های رسانه را نمی شناسند و پاشنه آشیل های رسانه را نمی شناسند باید منتظر اتفاقاتی که در سال گذشته افتاده باشیم.
* رسانه های حزبی چگونه عمل کردند ؟
- من نه به اصلاح طلبان کار دارم نه اصولگرایان. من معتقدم هم صدا و سیما و هم تمام رسانه های مشهور ما به جز رسانه های حزبی بد عمل کردند. رسانه های حزبی چون تابلو دارند هر چه در مسیر منافع حزبی خود بنویسند محترم است ، اتفاقا من با تعطیل کردن اینها مخالفم مگر اینکه یک موضوع خلاف واقعی و خلاف امنیت ملی بگویند. اما رسانه معمولی نباید کار حزبی انجام دهد. اصلا مطبوعات اصلاح طلب مطبوعات اصولگرا نداریم و نباید داشته باشیم .
* به هر حال وقتی دولت اصولگرا باشد قطعا ترکیب رسانه های تحت مدیریت دولت مثل ایرنا و نشریات ایران و ... هم اصولگراخواهد بود. دوره اصلاح طلبان هم این گونه بود. جریانی که به قدرت می رسد آیا حق ندارد از رسانه برای اطلاع رسانی از موفقیت ها و ایده های خود استفاده کند ؟
- بله کاملا می شود، نباشند. چون با عوض کردن رئیس یک رسانه نمی توان رویکرد کارکنان و خبرنگاران رسانه را تغییر داد و در خروجی آن رسانه تاثیر سریع و چشمگیر داشت.
ببینید، یک مثال می زنم، میتران اولین چپی بود که بعد ازجنگ جهانی دوم در فرانسه رای آورد. یک تیم تحقیقاتی درهمان زمان دلیل این اتفاق را بررسی کرد. نتیجه این شد که اکثر خبرنویس های آن زمان در فرانسه گرایش سوسیالیستی و چپ داشتند و در چشم فرانسوی سوسیالها بهتر جلوه کردند تا گلیست ها. اصولا این گونه نیست که کسی که رئیس یک رسانه مثل ایرنا را انتخاب می کند، بتواند خروجی آن رسانه را به سمت سیاستی که می خواهد بکشاند. بی تاثیر نیست اما تاثیرش حدود 10 درصد است. ممکن است رسانه را فلج کند و از خاصیت بیاندازد اما نمی تواند تغییر اساسی بدهد.
* ولی می تواند در سطح مدیریت رسانه نوعی تغییر غیر حرفه ای اعمال کند.
- سانسور یعنی چه؟ یعنی اینکه ما یک اثر را از نبایدها خالی کنیم. هر دولتی می تواند اثر را از نبایدها پاک کند اما بایدها را که نمی تواند در اثر وارد کند. در حالیکه زندگی با گفتن بایدها ساخته می شود نه نگفتن نبایدها.
بایدهای مطبوع ، زندگی را می سازد . آنچه در یک رسانه تاثیر می گذارد ارائه بایدهاست که در طبع خبری نهفته است. پس با تعویض رئیس هر خبرگزاری و رسانه، سمت رسانه عوض نمی شود، ممکن است برش رسانه و خبرگزاری کم شود ومراجعه کننده به آن کاهش پیدا کند و از خاصیت بیفتد.
شما اگر می خواهید این کار را بکنید باید بایدهای خود را برای دانشجویان خبری مطبوع کنید تا در آینده آن بایدها را که می خواهید در اجرا قرار دهد.
* پس از نظر شما نقش سانسور در فعالیت رسانه و جهت گیری آن کم اثر و صرفا منفعل کننده و بی خاصیت کننده رسانه است . اما نقش "حق انتخاب مخاطب" چه می شود؟
- خروجی هر رسانه شامل انتخاب های افراد، چیدمان افراد، انتخاب موضوعات و مضامین خاص آن افراد است. الان خروجی آسوشیتدپرس 40 برابر حجم خبرگزاری مهر است پس شما انتخاب می کنید و مجبورید انتخاب کنید و قطعا انتخاب های رسانه ها با هم فرق می کند. الان BBC می گوید من دروغ نمی گویم و راست هم می گوید، دروغ نمی گوید بلکه انتخاب می کند. گزینش و تکرار امروز روش موثر رسانه های حرفه ای جهان است.
باید در بحث رسانه اصلاح طلب و اصولگرا را رها کنیم و دنبال این باشیم که چگونه می توان رسانه را سالم کرد.
این جناح بندی ها را آمریکا و اسپانیا و ژاپن و همه کشورهای دیگر هم دارند اما ال پائیس و آساهی و فیگارو و گاردین همیشه یکسانند چون مسئولیت خود را که از بالا نگاه کردن است می دانند و بر اطلاعات مشرفند و منافع ملی برایشان مهم است نه منافع حزبی. قطعا رسانه های ما در حوادث پارسال بد عمل کردند.
ادامه دارد...
نظر شما