به جرات مي توان گفت جشنواره دهم به مراتب از نهمين جشنواره عروسكي پيشي گرفته است ، ولي توجه داشته باشيم كه در اين راه دراز ما هنوز اول راهيم. نگاهي گذرا به برگزاري دهمين دوره جشنواره سئوال هاي بسياري را در ذهن به گردش مي اندازد كه پاسخ گويي به آنها زمينه ساز قوت اين جشنواره در گام هاي بعدي مي شود .
1-جشنواره عروسكي تهران - مبارك عنوان قابل تامل " بين المللي" را برخود دارد . اين جشنواره با حضور تعداد زيادي از گروههاي خارجي برگزار گرديد كه اين جاي تقدير دارد ولي دلايل دعوت از اين گروهها چيست . آيا مسئولين برگزاري اين جشنواره هدف مشخصي را از دعوت اين گروه ها به جشنواره دنبال مي كنند يا صرفا قصد گذاشتن واژه " بين المللي " بر جشنواره را دارند ، با قبول هردو فرض باز هم ايرادهايي به برنامه ريزي اين بخش از جشنواره وارد است ؛ اگر باهدف مشخصي از اين گروه ها دعوت مي شود با توجه به اين كه مخاطبان اين كارها بيشتر افراد دانشجو و متخصص هستند چرا اين هدفها قبل از جشنواره اعلام نمي شود تا تماشاگران بر اساس علايق و خواسته هاي خود به تماشاي آثار خارجي بپردازند و اگر صرفا براي پر كردن بخش بين المللي جدول جشنواره از گروه ها دعوت مي شود كه بعضي از اين كارها بزرگترين سرمايه تئاتر عروسكي يعني ( تماشاگران ) را از سالن هاي نمايش فراري دادند.
با توجه به اينكه جامعه ما جوان است شايد بهترين فرصت براي نهادينه كردن تئاتر عروسكي در كشور همين جشنواره ها باشد .
در اين جشنواره شاهد كارهاي قابل توجهي همچون نمايشهاي كشور چين ، صربستان ، اسلوني و روسيه بوديم كه راهنماي خوبي براي نمايشگران عروسكي ما هستند ولي آيا كارهايي همچون نمايشهاي ارمنستان ، آذربايجان ، كانادا ، انگليس و آلمان نيز اين ويژگي را دارا بودند .
2-در جلسات مطبوعاتي كه با حضور گروههاي خارجي انجام گرفت بيشتر اين گروههاي خود را نمايشگراني خياباني معرفي كردند . سوال اين است آيا اين گروهها دعوت شده اند تا به نمايشگران خياباني ما شيوه كار خود را بنمايانند يا صرفا بخاطر هزينه اندك دعوت از اين گروههاي ، گروه هاي خياباني مورد توجه قرار گرفته اند ، كه در هردو صورت باز هم ايراداتي وارد است. چرا آثار گروههاي خياباني خارجي در سالنهاي كوچك و در بدترين زمان به نمايش گذاشته شدند . زماني كه گروه هاي خياباني داخلي فرصتي براي تماشاي اين آثار را ندارند. آيا بهتر نيست اين گروه ها همراه با گروه هاي داخلي در فضايي باز تجربيات خود را به نمايش بگذارند. ولي اگر بخاطر صرفه جويي در هزينه است كه مگر نمي شود با دعوت از گروه هاي كمتر با دانش بالاتر استفاده بهتري ببريم.
3- آيا گروه هاي خارجي فقط براي اجراي 2 يا 4 برنامه به اين جشنواره پا گذاشته اند و يا تبادل هنرو انديشه در اين حضورمد نظر بوده. درگفتگوهايي كه با اغلب گروههاي خارجي صورت گرفته هيچ كدام به تماشاي نمايش هاي ايراني نرفته اند ولي بجاي آن به ديدن 33 پل و عمارت رفته اند . دليل اين امر چيست .
آيا ما از نشان دادن آثار نمايشي خودمان خجالت زده ايم كه اگراين طوراست چرا پيگير برگزاري چنين جشنواره ايي هستيم .شايد هم در پي برآوردن انتظارات سياسي نسبت به گروه هاي خارجي هستيم.
4-دعوت از نمايشهاي عروسكي سنتي ديگر كشور ويژگي جشنواره است . شايد بتوان نمايشهاي كشور چين و تركيه را نماينده ايي خوب از اين گونه نمايشها دانست ولي آيا آلمان ، ايتاليا و هند نيز اين گونه بودند. آيا اين نهايت كاسپر و آرلكينو بود كه ما شاهد آن بوديم.
از آنجا كه اين جشنواره 15 ساله دهمين دوره خود را پشت سر گذاشته لازم است هدفمند و با برنامه به پيش برود بنابراين ديگر جايي براي تجربه آموزي نحوه برگزاري نيست . اگر بخواهيم همچنان در زمينه برگزاري چنين جشنواره اي دست به آزمون و خطا بزنيم عرصه نمايش عروسكي را دستخوش ناملايمات خواهيم كرد . رونق نمايش عروسكي رونق تئاتر كشور را در پي دارد پس همانطور كه بهروز غريب پورگفت ، " خدا كند كه عروسكهايمان ديگر به صندوق باز نگردند" .
نظر شما