۲ شهریور ۱۳۸۹، ۱۰:۳۸

در نقد کتاب"زمان لرزه"/

امرایی از اشتباهات مترجمان انتقاد کرد

امرایی از اشتباهات مترجمان انتقاد کرد

اسدالله امرایی از برخی اشتباهات مترجمان آثار فرهنگی، ادبی انتقاد کرد و این کوتاهی‌ها را غیرقابل چشم پوشی دانست.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "زمان لرزه" نوشته کورت ونه‌گوت دوشنبه اول شهریور ماه با حضور احسان عباسلو، اسدالله امرایی و مسعود میری در سرای اهل قلم  برگزار شد.

این کتاب توسط مهدی صداقت پیام ترجمه شده و انتشارات مروارید آن را منتشر کرده است.

در ابتدای جلسه احسان عباسلو که مسئولیت اداره جلسه را بر عهده داشت، مطالبی را درباره نویسنده اثر و زندگی‌نامه وی بیان کرد و "زمان لرزه" را اثری پست مدرن خواند.

وی گفت: کتاب حاوی یک نوع طنز سیاه است که این نکته به همراه پرداختن به مسائل اجتماعی از ویژگی‌های رمان‌های پست مدرن هستند . نویسنده در این رمان به رئالیسم جادویی مارکز نزدیک شده است و ما با داستانی تاریخ‌نما روبرو هستیم و حوادث تاریخی در لابه‌لای وقایع داستان رخ می‌دهند.

عباسلو آمیزش سبک‌های مختلف نویسندگی و تعویض شیوه روایت در قسمت‌های مختلف "زمان لرزه" را از دیگر ویژگی‌‌های این نوشته پست مدرن دانست.

در ادامه اسدالله امرایی مترجم و نویسنده با توجه به مقدمه بیان شده توسط عباسلو گفت: در این جلسات خیلی معمول نیست که نویسنده را معرفی کنند و جزئیات و بیوگرافی‌اش را بگویند. اما اشاراتی که آقای عباسلو کردند جهت اتلاف وقت نبود بلکه برای آشنایی بیشتر با این کتاب بود، چون این تکه‌های بیان شده را در جای جای داستان پیدا می‌کنیم.

امرایی درباره تاثیر ارنست همینگوی بر نویسنده گفت: این نوع جهان بینی و نگاه در تمام آثار ونه‌گوت دیده می‌شود.

این مترجم در ادامه گفت: در تاریخ معاصر دو واقعه بزرگ جهان را تحت تاثیر قرار داد. انقلاب روسیه و جنگ‌ جهانی‌ها. این دو حادثه بر آثار متولد شده در سینما، تئاتر و داستان نویسی بسیار سایه افکند و بازخورد این دو واقعه را هنوز هم می‌توان در آثار هنری مختلف دید. ونه‌گوت هم در این کتاب به ضایعات و جراحات به جا مانده از جنگ اشاره می‌کند. همان گونه که نویسندگان بزرگ نیز نمی‌توانند از کنار وقایع جنگ جهانی بگذرند.

وی با وام‌گیری از سخنان عباسلو درباره پرداخت به متافیکشن در این کتاب گفت: در دهه‌های 60 و 70 نظریه‌ای در فیزیک مطرح بود با این شرح که اگر با سرعت نور حرکت کرده و به مکان اولیه‌ات برگردی می‌توانی به زمان قبل بازگردی. در آن زمان در این باره بسیار فیلم و اثر سمعی و بصری تولید شد که به مدد صدا و سیما از دیدن آنها محروم ماندیم. در "زمان لرزه" هم ونه‌گوت چنین القا می‌کند که با بازگشت به گذشته، تکرار وقایع را شاهد هستیم و جبرانی از فجایع گذشته دیده نمی‌شود.

 امرایی همچنین از برخی اشتباهات مترجمان آثار فرهنگی، ادبی انتقاد کرده و این کوتاهی‌ها را غیرقابل چشم پوشی دانست.

وی در این باره گفت: در گذشته وقتی مترجمی کتابی را از زبان مشخصی ترجمه می‌کرد، بعضی از کلمات و عبارات را از همان زبان برمی‌گرداند. مثلاً در یک زبان لغتی داریم مانند خوزه، در دیگری جوزه، در زبان دیگر جوسف و در زبان دیگر یوسف.

امرایی گفت: سابق بر این وقتی مترجم از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه می‌کرد، همان جوسف از او قابل قبول بود تا امروزه که امکاناتی چون اینترنت و جستجوی پیشرفته وجود دارد، نمی‌توان برخی اشتباهات را نادیده گرفت. مترجم حتی می‌تواند با تماس با ناشر اثر، لغت مورد نظر را پیدا کند و به نظرم برخی از اشکالات موجود با این امکانات گسترده اصلأ قابل بخشش نیست.

در ادامه مسعود میری با بیان این مطلب که شخصیت‌های داستان همگی مصداق واقعی بیرونی در اجتماعی دارند، گفت: کورت ونه‌گوت زندگی خودش را از زبان دیگری بیان می‌کند. او در فصل اول کتاب زندگی را به چالش می‌کشد و مفاهیم کلی چون خداوند و آفرینش را مورد نقد قرار می‌دهد. در فصل آخر هم مفهوم آگاهی را بیان می‌کند.

این نویسنده گفت: این کتاب رنج‌نامه بشر از زندگی پردردش را روایت می‌کند. نویسنده در آغاز کتاب با زیر سئوال بردن علت زندگی آن را ظرفی پر از کثافت می‌داند و در فصل آخر هم می ‌گوید: من کلمه‌ای بهتر از آگاهی دارم و آن روح است. فصل پایانی کتاب هم که به آگاهی بشر از ذات خودش و مفهوم تاریخی آن پرداخته، به مفهوم زندگی و تلخی آن متصل است.

وی با بیان این نکته که ونه‌گوت برای پیشبرد داستانش از نمایش بهره می برد، گفت: ونه‌گوت گاهی جایش را با شخصیت نویسنده که نماینده خودش در داستان است، عوض می کند و این دو شخصیت مرتب همدیگر را نقد می‌کنند. این نشان از دو بودگی شخصیت ونه‌گوت دارد. در جایی که زندگی را ظرفی پر از کثافت می‌داند، سعی ندارد بیانی مثبت یا منفی داشته باشد چون در کتابش هم به فضیلت و هم بدی اشاره دارد . وی در این داستان از قدیس هم تعاریف مختلفی دارد.

میری درباره بینش ونه‌گوت گفت: برای نویسنده مردن خیلی مهم نیست ولی مفهوم مرگ دغدغه بزرگی است. او از کنار مردن انسانها به راحتی عبور می‌کند اما مرگ، مستقلاً او را به خود مشغول می‌کند.

وی افزود: نویسنده جنگ‌های کنونی را شرافتنمندانه نمی‌داند. او بارها در کتاب از دیده‌بانش گفته است؛ کسی که دورتر از صحنه نبرد باعث مرگ عده‌ای می‌شود. در گذشته مردم رو در رو و شرافتمندانه می‌جنگیدند در حالی که جنگ امروزی شرافتمندانه نیست و نمایش این نوع جدال برای ونه‌گوت دردناک است.

عباسلو در ادامه جلسه نقد و بررسی، لحن ونه‌گوت را نیچه وار دانست و میری در پاسخ به این ادعا گفت: در بعضی از قسمت‌های کتاب لحن نویسنده با نیچه تفاوت دارد. او کتاب را نیچه‌وار شروع کرده ولی با همین لحن تمامش نکرده است.

امرایی در قسمت دوم سخنانش درباره کلیت داستان و داستان نویسی گفت: با خواندن این کتاب است که متوجه می‌شویم داستان آهنی نیست که در کوره گذاشته شود و بعد با چکش زدن به  بیلچه  بدل شده و با ضربه چپ کلنگ شود. برای داستان نوشتن باید رنج بسیار کشید.

وی در تمجید از روش ونه‌گوت برای نگارش گفت: نویسنده هم ایدئولوژی خود را گفت و هم جهان اطراف را توصیف کرده، با این حال وقتی داستان را می‌خوانیم اصلاً احساس نمی‌کنیم که داریم یک بیانیه سیاسی می‌خوانیم یا داریم تاریخ می‌خوانیم بلکه حس می‌کنیم در متن این رمان قرار داریم.

 سپس مسعود میری در ادامه بحث درباره تشکیک در علم بودن روانشناسی توسط ونه‌گوت، برداشت خود را چنین بیان کرد: گویی عصر دانش به پایان رسیده و دانش که روزی در حال تصاحب جای خداوند بود چهره‌ای دیگر از خود به نمایش گذاشته و ادبیات هم که روزی در حال تصاحب علم بود نیز چنین وضعیتی دارد. نویسنده علم و دانش را کلماتی دانسته برای به خواب بردن انسان و گویی می‌خواهد انسان را از تماشای یک نمایش به نمایش دیگری ببرد و فریبش دهد. او گاهی یک واژه را چند بار زیر سئوال می‌برد .

کد خبر 1139308

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha