۹ شهریور ۱۳۸۹، ۸:۴۷

گزارش مهر از نقد رمان "سایه‌اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد"

گزارش مهر از نقد رمان "سایه‌اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد"

الهه دهنوی مترجم و منتقد ادبی معتقد است رمان "سایه‌اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد" کاری واقعیت گریز است و با این حال حسن محمودی داستان‌نویس و روزنامه‌نگار رمان جدید حسین نوش‌آذر را اثری که می‌داند که قابلیت تبدیل شدن به یک شاهکار را داشت اما در یک نقطه متوقف شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، نقد رمان "سایه‌اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد" نوشته حسین نوش آذر با حضور مشیت علایی، حسن محمودی و الهه دهنوی در مرکز تحقیقاتی راهبرد پیمایش برگزار شد.

مشیت علایی: همه شناخت خواننده از شخصیت اصلی این رمان، بر پایه دو عامل ثروت و قدرت است
 
در ابتدای این نشست مشیت علایی به بیان نکاتی که از این کتاب برداشت کرده بود، پرداخت و گفت: این رمان با شیوه تک گفتار و دانای کل نوشته شده است. شخصیت اصلی داستان راوی است که به تدریج همه دانسته‌هایش را در اختیار خواننده قرار می‌دهد و به قولی حدیث نفس می‌کند. راوی وجدان و خودی دارد که همیشه همراه اوست. این خود به نوعی نیروی کنترل کننده است که دروغ‌های راوی را افشا کرده و به آشکار شدن حقیقت درباره اطرافیان او کمک می‌کند.
 
علایی گفت: برای شخصیت اصلی داستان، ثروت و قدرت مهمترین عناصر زندگی هستند. راوی بسیار منضبط، سنتی و دارای درکی زیبایی‌شناختی است و با این حال او موجودی سنگدل است که محل وکالت و تجارت او یکی است. تمام شناختی که خواننده این اثر می‌تواند از شخصیت اصلی داستان داشته باشد، بر پایه همین دو عامل یعنی ثروت و قدرت بنا می‌شود.
 
این منقد ادبی گفت: بی‌هویتی راوی، از خودبیگانگی انسانی است که به تعبیر مولوی "اوی او رفته پری خود، او شده" یعنی فطرت انسانی‌اش رفته و درون او یک هیولا خانه کرده است. این شخصیت از رفتن به زیرزمین پریشان می‌شود که شاید زیرزمین نمادی از درون انسان باشد. چون راوی در جایی از داستان بیان می‌کند که توانیی روبرو شدن با خود را ندارد.
 
الهه دهنوی: رمان "سایه‌اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد" واقعیت گریز است
 
در ادامه الهه دهنوی نویسنده و مترجم، ضمن بیان مقدمه‌ای درباره ادبیات واقع گرا و پست مدرن، گفت: ادبیات رئالیستی بر یک جهان‌بینی مبتنی است که با ادبیات کلاسیک و مدرن تفاوت دارد. داستان‌نویس واقع‌گرا معتقد است که واقعیتی وجود دارد و دوم اینکه هنر توانایی به تصویر کشیدن این واقعیت را دارد.
 
وی ادامه داد: ادبیات رئالیستی مدعی است می‌تواند واقعیات زندگی را نمایش دهد در حالی که اندیشه پست مدرن باوری به واقعیت ندارد و اگر واقعیتی هم باشد درک و شناخت آن را غیرممکن دانسته و می‌گوید حتی اگر این واقعیت شناخته شود، نمی‌توان آن را به تصویر کشید و روایت کرد.
 
دهنوی با بیان اینکه یکپارچگی هویت انسان در اندیشه پست مدرن از بین می‌رود، گفت: این اندیشه گسیختگی، عدم یکپارچگی تفکر و بی معنایی‌اش را پذیرفته و هیچ ادعایی بر توانایی روایت آن ندارد. من نمی‌خواهم به این رمان برچسب پست مدرن بزنم ولی نوشته آقای نوش‌آذر را کاری واقعیت گریز می‌دانم.
 
این منتقد ادبی گفت: داستان ن "سایه‌اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد" از جایی آغاز می‌شود که یوسف بنی‌عالم در هتلی در پاریس از خواب بیدار می‌شود، چیزی به خاطر نمی‌آورد مگر نام، نام خانوادگی و محل تولدش. او از هتل بیرون می‌رود و به دنبال گذشته خود حرکت می‌کند.
 
مترجم کتاب "سفر فلیشا" افزود: در این رمان مدام اتفاق‌هایی برای یوسف که در صدد کشف حقیقت و جستجوی خودش است، می‌افتد. این اتفاق‌ها و حرف‌هایی که زده می‌شود، متناقضند و شما نمی‌دانید که کدام واقعی و قطعی است. تکرار این رویه در کتاب موجب تکثر معنا در داستان شده است.
 
دهنوی درباره خودشناسی شخصیت اصلی این رمان هم گفت: ما مدام با دوگانگی در این آدم روبرو هستیم . این همان به چالش کشیدن دیدگاه دکارت توسط ژیژک است. دکارت معتقد است فرد با خودشناسی است که می‌تواند جهان پیرامون خود را بشناسد و ژیژک با رد این مدعا معتقد است حقیقت‌مندی هر چیز، خارج از آن قرار دارد.
 
مترجم کتاب" تورگنیف خوانی" گفت: یوسف بنی‌عالم در این داستان به درک درستی از شخصیت خود نمی‌رسد و مدام شاهد دوگانگی شخصیت او هستیم. در آخر داستان نیز این جستجو برای شناخت خود فرجامی ندارد. از آغاز که بنی‌عالم سفرش را از هتل برای شناخت خود آغاز می‌کند تا سرانجام که دوباره به هتل باز می‌گردد، مانند اندیشمندان پست مدرن به این نتیجه می‌رسد که قطعیت وجود ندارد.
 
دهنوی درباره شخصیت اصلی رمان گفت: نکته دیگر نام راوی است "یوسف"؛ که برخلاف اسطوره کهن و داستان حضرت یوسف، ما در این رمان با آدمی برادرکش روبرو هستیم و نام خانوادگی بنی‌عالم که می‌تواند یکی از انسانها مثلاً خود ما باشد. ما با یک ناقهرمان مواجه هستیم که ناقهرمان باقی می‌ماند.
 
حسن محمودی: این رمان قابلیت تبدیل شدن به یک شاهکار را دارد ولی در یک نقطه متوقف شده است
 
در ادامه جلسه نقد وبررسی رمان "سایه اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد" حسن محمودی نویسنده و روزنامه نگار به بیان دیدگاه‌ها و نظراتش درباره این کتاب پرداخت و با بیان اینکه "من ناگفته‌ای درباره شخصیت اصلی داستان نمی‌یابم" گفت: در آغاز داستان درباره راوی برای خواننده سوالاتی پیش می‌آید اما نویسنده زود دست خود را رو کرده و متوجه می‌شویم که می‌خواهد چه حرفی بزند.
 
محمودی گفت: نویسنده ساختار مدرنی برای کارش در نظر گرفته است که من این چارچوب را می‌پذیرم ولی در سفر شخصیت‌شناسی شخصیت اصلی، به عنوان خواننده سهیم نشدم. چون دست نویسنده رو شده است منتظر هستیم که بنی‌عالم برادرش را بکشد که موارد مشابه این در داستان دیده می‌شوند.
 
وی با بیان اینکه رمان "سایه اش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد" در حوزه ادبیات مهاجرت جا می‌گیرد، گفت: این کار را یک رمان تلف شده می‌بینم. همه حرف هایی که نویسنده می‌خواهد بگوید خوب است ولی اینکه چگونه این حرف‌ها را بیان کنیم موجب اشکال کار شده است و دلیل اینکه این کتاب را یک رمان تلف شده می‌دانم این است که قابلیت تبدیل شدن به یک شاهکار را دارد ولی در یک نقطه متوقف شده است.
 
این نویسنده گفت: این رمان، یک اثر خواندنی است و می‌توان در تحلیل و بررسی آن حرف‌های مختلفی زد اما سوال من این است که آقای نوش‌آذر چرا تمهیدات خود را به این طریق بر کار سوار کرده است؟
 
در پایان این نشست مشیت علایی در سخنانی کوتاه با بیان اینکه نویسنده کتاب یک روانپزشک است، گفت: تمام اطلاعات داستان را خود نوش آذر از طریق شخصیت روای در اختیار خواننده قرار می‌دهد و ابهامی به جا نمی‌گذارد. به نظرم حسین نوش‌آذر بیشتر از اینکه نویسنده خوبی باشد روانکاو خوبی است و در نوشتن این رمان نتوانسته از حرفه خودش یعنی روانشناسی فرار کند و در دام آن افتاده است.
کد خبر 1143450

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha