۲۸ شهریور ۱۳۸۹، ۱۵:۴۳

دیدگاه میهمان/

قرآن کریم از دیدگاه نویسندگان و شاعران مسیحی لبنانی

قرآن کریم از دیدگاه نویسندگان و شاعران مسیحی لبنانی

در طول روز‎های گذشته و به بهانه سالگرد حادثه یازدهم سپتامبر اهانتهایی نسبت به قرآن کریم صورت گرفت. روشن است که اینگونه جریانات به شکل مستقیم توسط جریانهای فکری اعتقادی صهیونیستی هدایت می‎شوند که اساسا پیش از اسلام با آیین مسیحیت درگیر بوده و با آن دشمنی دارند.

گسترش انقلاب اسلامی و موج وسیع گرایش به اسلام که پس از انقلاب اسلامی در سطح جهان رخ داده، هر روز فتنه‎جویان صهیونیست را بیشتر نگران می‎کند. از این‎رو به گمان باطل خود می‎کوشند تا به شیوه‎‎های مختلف نور خدا را با باد دهان خاموش کنند.

آنها نمی‎دانند که این انقلاب عظیم داستان دیگری دارد و درشگفتند که حیله‎‎ها و مکرهای‎شان مثل همیشه نتیجه طبیعی و ثابت را ندارد. مانع‎تراشی می‎کنند و محرومیت‎‎ها می‎آفرینند و مردم مقاوم‎تر می‎شوند، رهبران این مردم را می‎کشند و مردم بیدارتر می‎شوند، به مقدسات‎شان اهانت می‎کنند و مردم بدان‎‎ها بیشتر روی می‎آورند.

در طول تاریخ اتفاقاتی چون این اهانت فراوان رخ داده است: از حمله سپاهیان ابرهه به خانه خدا و آتش زدن کعبه توسط یزید تا پاره کردن قرآن توسط دشمنان اسلام و قرآن و مگر شهادت دردناک حسین بن علی و فرزندانش در کربلا کمتر از اهانت به صفحات قرآن است؟
 
در این میان، هم باید به اصل و ریشه موضوع و هدف اساسی دشمن، یعنی اسلام‎هراسی غرب توجه کرد و هم به توطئه صهیونیسم برای باز کردن جبهه‎ای تازه و ایجاد فتنه و دشمنی میان مسلمانان و مسیحیان و در نتیجه منحرف کردن اذهان و افکار عمومی از یهودیان صهیونیست، به‎سمت کلیسای مسیحی.
 
هر چند کلیسا رسماً به وحیانیت قرآن اعتراف نمی‎کند و گاه کینه‎توزی‎‎هایی هم نسبت به قرآن کریم در آثار نویسندگان و پژوهشگران مسیحی دیده می‎شود، ولی با این‎حال در میان مسیحیان منصف و مطلع همیشه نشانه‎‎هایی از احترام به اسلام و مقدسات مسلمین دیده می‎شود تا آن‎جا که پاپ ژان پل دوم که برخلاف پاپ فعلی، نسبت به اسلام دیدگاه احترام‎آمیزی داشت در هنگام دریافت نسخه‎ای از قرآن کریم به‎عنوان هدیه آن را بوسید و به‌ این کتاب مقدس ادای احترام کرد.
 
 در نوشته زیر که آن را برای کتاب جدید خود با نام «کتاب مقدس» آماده کرده‎ام و پیشتر به شکل محدود در اختیار برخی از دوستان قرار گرفته است، نمونه‎‎هایی برجسته از ارادت و احترام مسیحیان عرب به قرآن کریم دیده می‎شود.
 
اگر بخواهیم از قرآن در دیدگاه مسیحیان سخن بگوییم، با موضوعی بسیار گسترده و درازدامن روبه‎رو خواهیم شد. از مواضع لاهوتی و کلامی مسیحیت قدیم و جدید در کلیسا‎های مختلف، تا مناظره‎‎های علمی میان دانشمندان مسیحی و علمای مسلمان و از کلیسا‎های غربی کاتولیک و پروتستان، تا کلیسا‎های شرقی با مذاهب مختلف هرکدام موضوعی مستقل و گسترده به‎شمار می‎آیند.
 
در این نوشتار به‎صورت گذرا به موضوع قرآن کریم از دیدگاه نویسندگان و شاعران مسیحی لبنانی می‎پردازیم. نویسندگان و شاعرانی که در دهه‎‎های اخیر پیشتاز جریان‎‎های فکری و فرهنگی جامعه خود بوده‎اند و به‎دلیل تفاوت‎‎های بنیادین مسیحیت شرقی و مسیحیت غربی و به حکم ارتباط نزدیک و اختلاط با مسلمانان، قرآن کریم را شناخته و از آن بهره جسته‎اند.
 
در این ارتباط و آشنایی، مخصوصاً به سبب پیوند زبان عربی و جایگاه قرآن کریم چنان است که بسیاری از آیات قرآن در حکم امثال سائره درآمده؛ هم در کلام روزمره مردم کوچه و بازار به گوش می‎خورد و هم در سخنرانی‎‎ها و نوشته‎‎های روشنفکران و اساتید مسیحی لبنان، بدان‎ها استشهاد می‎شود و هستند افرادی از کشیش‎‎ها یا اساتید و اهل فکر که بخش‎‎های قابل‎توجهی از قرآن کریم را حفظ هستند و به تناسب بحث تلاوت می‎کنند.
 
از این‎رو، در میان کتاب‎‎ها و نوشته‎‎های این شاعران و نویسندگان مسیحی، گاه آثاری دیده می‎شود که به‎سختی می‎توان باور کرد که صاحب آن مسلمان نباشد. در این‎جا تنها به نمونه‎‎هایی از این آثار اشاره می‎کنیم و قطعا بررسی همه این آثار با توجه به حجم نشریات و کتاب‎‎های منتشره در دهه‎‎های اخیر در محیط فرهنگی مسیحیت عربی ممکن نخواهد بود.
 
بسیاری از این افراد کسانی هستند که آثاری در بیان و روایت تاریخ اسلام منتشر کرده‎اند، همچون جرجی زیدان صاحب کتاب‎‎های مشهوری چون «تاریخ تمدن اسلامی». وی در این کتاب و دیگر آثار خود بار‎ها از قرآن کریم سخن می‎گوید و به‎عنوان مثال در فصل نزول قرآن و بعثت پیامبر اکرم، داستان نزول وحی را به تفصیل شرح می‎دهد.
 
طبعاً موضع رسمی و دینی کلیسا مخصوصا کلیسای کاتولیک مارونی نسبت به قرآن کریم (مانند آن‎چه استاد حداد در چند جلد آثار خود درباره قرآن نوشته است)، خوشایند مسلمانان نیست، لیکن اگر از مواضع رسمی و دینی بگذریم، آن‎چه در میان عموم مردم مسیحی می‎گذرد، شواهد فراوان از تعلق‎خاطر به قرآن کریم در متن زندگی مشترک اسلامی مسیحی نشان می‎دهد.
 
اسقف ارتدوکسی لبنان «جورج خضر» که خود بار‎ها در نوشته‎‎ها و آثارش، حتی در موعظه‎‎های روز یکشنبه کلیسا از آیات قرآنی تلاوت می‎کند، با ذکر خاطره‎ای از پدر یواکیم مبارک می‎گوید: «از او پرسیدم: چه شد که جوانی مارونی به مطالعات اسلامی کشیده شد؟ او پاسخ داد: پدرم که کشیش روستا بود مرا با، خود برای خرید شیرینی به مغازه مسلمانی می‎برد که بر دیوار یک تابلو زده بود و من آن را می‎خواندم: کلوا من طیبات ما رزقناکم و اشکروالله ... از پدرم پرسیدم این چیست؟ گفت آیه‎ای از قرآن است و این شرح و توضیح تا آن‎جا رسید که آینده مطالعات اسلامی مرا رقم زد. من خندیدم و گفتم: پس شیرینی‎‎های مسلمانان تو را به این عالم کشاند!»
 
دکتر میشال کعدی از نویسندگان و اساتید لبنانی می‎گوید: «زمانی‎که کودک بودم پدرم صبح‎‎ها رادیو را روشن می‎کرد و به آیات قرآن گوش می‎داد و روز خود را این‎گونه آغاز می‎کرد و همواره به ما می‎گفت: انجیل و قرآن و نهج‎البلاغه را با هم داشته باشید و هدایت را از آن‎‎ها بخواهید.»
 
دکتر جورج طربیه می‎گوید: «پدرم صبح‎‎ها به قرآن صبحگاهی رادیو گوش می‎داد و به یاد دارم وقتی بسیار کوچک بودم، یک روز صبح زود از خواب بیدار شدم و دیدم نشسته و به رادیو گوش می‎دهد (و بعدا فهمیدم گویا تلاوت عبدالباسط بوده که بسیار دوستش داشت). او مرا در دامان خود نشاند و به من گفت: پسرم گوش کن ببین چه نغمه‎‎های زیبا و دلنشینی دارد، این آیات قرآن در مدح و ستایش خداست.»
 
رویکرد توجه به قرآن کریم و مدح آیات الهی آن، پس از دوران بیداری فرهنگی و آغاز شکل‎گیری جریان‎‎های قومی عربی (در واکنش به حاکمیت ترکی عثمانی) تشدید شد و نمونه‎‎های فراوانی از این‎گونه آثار به‎جای گذاشت. این رویکرد بیشتر بر حفظ و تقویت مبانی هویت عربی مسیحیان شرقی مانند زبان تأکید داشت.
 
بسیاری از نویسندگان برجسته مسیحی آشکارا از قرآن کریم متأثر هستند و مشخص است که این کتاب بزرگ را بسیار خوانده و از آن بهره گرفته‎اند. جبران خلیل جبران، نویسنده جهانی و مشهور لبنانی، علاوه‎بر این‎که گاهی مستقیما درباره قرآن کریم سخن گفته است، بار‎ها در آثار خود از تعابیری استفاده کرده یا آثار خود را به آن نامیده که از سیاق عبارات قرآن برگزیده شده‎اند، مانند اثر مشهورش «لکم لبنانکم و لی لبنان». همچنین در کتاب ماندگارش «پیامبر» تأثیرپذیری او از قرآن کریم کاملاً مشهود است.
بسیاری از کتاب‎‎های ادبی عربی که از نمونه‎‎های آثار جاودان ادبی سخن می‎گویند، معمولا با نمونه‎‎های آیات قرآنی شروع می‎شوند. مانند کتاب «من ینابیع الحکمه» از شاعر مشهور و برجسته خلیل مطران که کتاب را با ذکر آیه شریفه «لا یأتیه الباطل من بین یدیه...» شروع می‎کند و بیشترین حجم کتاب را به ذکر نمونه‎‎هایی از آیات قرآن اختصاص داده و آن‎‎ها را در موضوعات مختلفی چون امانت‎داری، نیکی به والدین، شکر، عدل و... تقسیم کرده است.
 
برخی از نویسندگان و پژوهشگران مسیحی که در این زمینه کار کرده‎اند، چنان به این موضوع پرداخته‎اند که در زمینه قرآن کریم و تفسیر قرآن صاحب تخصص‎اند. دکتر عادل تئودور خوری، کشیش لبنانی ساکن آلمان، که سال‎ها مشاور پاپ ژان پل دوم بود، از این گروه است و غیر از این‎که در آثار مختلف خود به قرآن کریم پرداخته، قرآن کریم را به آلمانی ترجمه کرده و علاوه‎بر آن، یک مجموعه 12 جلدی در تفسیر قرآن کریم منتشر ساخته است. او یک‎بار با افتخار به این موضوع از من می‎پرسید: «چند نفر از علمای مسلمان سراغ‎داری که درباره قرآن کریم به زبان آلمانی کار کرده باشند یا چند نفر از علمای خودتان می‎شناسی که این‎قدر با متون مقدس ما مسیحیان آشنا باشند؟»

در میان نویسندگان و شاعران مسیحی غیرعرب این‎گونه شهادت‎‎ها و گواهی‎‎ها فراوان و غیرقابل‎شمارش است و حتی نویسندگان لبنانی هم در آثار متنوع و پراکنده در لابه‎لای مجلات و کتاب‎‎ها بسیار بدین موضوع پرداخته‎اند. آن‎چه این‎جا به آن اشاره می‎کنیم، تنها نمونه‎‎های در دسترس از این‎گونه گواهی‎هاست.
 
* خلیل طوال از نویسندگان و پژوهشگران قرن گذشته می‎نویسد: «قرآن بود که فکر را از قید و بند‎ها آزاد ساخت و عقل را از اوهام ر‎ها کرد و مشعل تمدن و دانش و علوم اجتماعی را روشن ساخت. آیا قرآن ابر‎های توهم را از عقل کنار نزد و درهای آزادی را برای اندیشه نگشود؟ آیا از مکارم اخلاق و صفات پسندیده سخن نگفت؟ آیا در صفحات خود از علوم و معارف گوناگون بحث نکرد؟ آیا حقوق انسان و وظایفش در زندگی و ازدواج و طلاق و قصاص و... را شرح نداد؟ چه دانش و معرفتی هست که قرآن از آن نگفته باشد و چه مشکل اجتماعی و انسانی هست که در قرآن مطرح نشده باشد؟»
 
* شبلی شمیل، دانشمند و متفکر پرآوازه نیز هنگامی که سخن از اسلام به میان آمد در قصیده‎ای چنین سرود: «من دین محمد را نپذیرفته‎ام، اما هرگز به آیات قرآن کفر نمی‎ورزم.» وی پس از مدح فراوان رسول خدا صلى‎ا... علیه و آله می‎افزاید: «هیچ دینی نمی‎تواند با پیشرفت‎‎های اجتماعی و علمی هماهنگ باشد جز آیین قرآن.»
 
* مارون عبود، نویسنده و دانشمند معروف لبنانی نیز در قصیده‎ای به مناسبت میلاد پیامبر اکرم به مدح حضرت پرداخته و در ضمن آن می‎گوید: «خداوند از آیات خود شهاب‎‎هایی بر تو فروفرستاد که سپر‎های دروغ و بهتان را شکافتند و اگر این کتاب تو نبود، برای چنین مردمانی هیچ معجزه‎ای نمی‎یافتیم. این کتاب از دل صحرا نور هدایت و آبادانی را به همه‎جا برافشاند.»
 
* ریاض معلوف، شاعر و ادیب لبنانی، نیز چنین می‎سراید: «اگر شعر راه نیابد، به قرآن کریم و آیات درخشانش راه می‎یابیم. قرآن کریم تمامی گوهر درخشان و عبرت‎‎ها و سخنان ارزشمند است و ما گرچه بر آیین اسلام نیستیم، اما ناقوس کلیساهای‎مان در نغمه محبت و برادری با اذان مساجد همنوایی می‎کنند.»
 
* رشید سلیم‎الخوری، معروف به شاعر قروی، نیز در قصیده‎ای که برای مدح پیامبر اکرم سروده می‎گوید: «میلاد کسی است که خورشید هدایت از قرآن آسمانی‎اش طلوع کرده، نوری که از بیابان بر تمام هستی تابیده و تمدن را آغاز کرده است.»
* بولس سلامه، شاعر معروف غدیر، نیز در داستان مفصلی که برای تاریخ اسلام می‎سراید، بار‎ها در سیاق ذکر حوادث تاریخی و موضوعات به آیات قرآن کریم اشاره می‎کند؛ از جمله در بیان مبعث رسول خدا می‎گوید: «هستی را سکوت و آرامشی فرا گرفت تا صدای زمزمه عطر‎های آسمانی به گوش‎‎ها بنشیند، ناگاه بانگ منادی به گوش رسید: إقرأ... و پژواک این نغمه ندای پیامبری را بازگرداند که با تمام وجود هیبت این بانگ را حس می‎کرد: «من نمی‎توانم بخوانم، جبرییل پاسخ داد: ‎ای محمد، به نام خدای بزرگ تکبیر بگو و صفحه هستی در همین چند ثانیه تغییر می‎کند، محمد پیامبر است و قرآن مجید، این آرزو و رؤیای قرن‎‎ها نازل شده است.»
 
* امین ریحانی، نویسنده و اندیشمند پرآوازه مسیحی، عرب، نیز در برخی آثار خود از قرآن کریم سخن گفته؛ از جمله در پاسخ نامه‎ای از مرحوم کاشف‎الغطاء که او را به اسلام دعوت کرده در عین رد این دعوت می‎نویسد: «اما چه‎کسی می‎تواند کتابی را رد کند که در آن چنین آیات برجسته‎ای آمده است: لا تزر وازره وزر أخرى، إدفع بالتی هی أحسن السیئه، لا تکلف الله نفسا إلا وسعها، لیس للإنسان إلا ما سعى» و ضمن ذکر آیات متعدد از قرآن کریم می‎افزاید: «بیا تا بر این آیات و امثال این‎‎ها در قرآن با تو دست بدهم.» و می‎گوید: «اگر اسلام و مسلمانان همه همین باشند، من هم به توحید و رسالت پیامبر شهادت می‎دهم.»
 
* امین نخله، نویسنده و شاعر برجسته مسیحی، یکی دیگر از کسانی است که بار‎ها در آثار خود از قرآن کریم سخن گفته، از جمله یک‎بار که تلاوتی از قرآن کریم را در منزل یکی از دوستان خود شنیده و به شکل مفصل آن را از جهت هنری و موسیقایی تحلیل می‎کند. او می‎نویسد: «بعد از فوت شیخ محمد رفعت، گمان نمی‎کردم تلاوت قرآن کسی بتواند جانم را آن‎طور تازه کند تا این‎که روزی یکی از دوستانم آمد و گفت: تو همیشه از شیخ محمد حرف می‎زنی، امشب در منزل فلانی تلاوتی خواهی شنید که وجودت را از خوشی و خشوع لبریز می‎کند. و هنگامی که به آن‎جا رفتیم، دیدم جمعیت روبه‎روی قاری نشسته‎اند و او سوره هود را آغاز کرده است.»
وی سپس شرح می‎دهد که چگونه قاری صدای خود را به تناسب وصف طوفان تغییر داده تا وقتی که به عبارت موج کالجبال می‎رسد، فقط پنج سطر به شرح تلاوت قاری و احساس او در این دو کلمه اختصاص می‎دهد و سپس می‎افزاید: «و هنگامی که به تلاوت یا بُنی ارکب معنا رسید، برای نشان دادن محبت پدری و نصیحت فرزند، صدای خود را نرم کرد و با آرامش خواند.» و سپس به همین ترتیب از آیات بعد با شرح و تفصیل یاد می‎کند.
 
امین نخله همچنین در کتاب «اساتید نثر عربی» بخش دوم کتاب را به صدر اسلام اختصاص داده و آیات متعددی از قرآن کریم همچون سوره‎‎های مبارکه الرحمن و ضحى و بخش‎‎هایی از سوره‎‎های نجم و یوسف و هود را برگزیده است. وی در آغاز این بخش می‎نویسد: «نثر عربی با قرآن به فراتر از اندیشه صعود کرد و به‎جایی رسید که نمی‎توان گردن افراشت. قرآن در بلاغت و لفظ و شیرینی مقاطعش و ترکیب معانی‎اش معجزه است و هیچ کلامی در عربی از این جهات به پای قرآن نمی‎رسد و به گمان ما دلیل اعجازش این است، نه بنا به‎نظر بعضی ارزش موضوعات، یا بنا به رأی گروهی دیگر خبردادن از غیب. پس نمی‎توان کتابی درباره نثر عربی به خوانندگان تقدیم کرد بدون آن‎که پاره‎ای از نور قرآن در خود داشته باشد. برای همین تصمیم گرفتیم این کتاب را با سوره الرحمن آغاز کنیم که به آن عروس قرآن می‎گویند، چنان‎که در مجمع‎البیان از پیامبر نقل شده که: هر چیزی عروسی دارد و عروس قرآن الرحمن است.»

جالب این‎جاست که این نویسنده مسیحی سپس عبارات متعددی از کتاب «إعجاز القُرآن» باقلانی نقل می‎کند و به تفصیل درباره اعجاز قرآن سخن می‎گوید. از این‎‎ها اما شگفت‎تر اثری از حلیم دموس، شاعر و ادیب لبنانی، است که در کتاب «یقظه الروح» به معرفی تمامی سوره‎‎های قرآن کریم پرداخته است. وی در قصیده‎ای طولانی با نام سرود قرآن 228 بیت به تعریف ویژگی‎‎های هر سوره و نمونه‎‎هایی از عبارات قرآن کریم می‎پردازد. شاید در میان خود مسلمانان کسی تاکنون به چنین موضوعی نپرداخته باشد که این شاعر مسیحی بدان اهتمام کرده است. از جمله ابیات این قصیده به چند بیت اشاره می‎کنیم:
سوره الکهف: أذکرت أصحاب الرقیم و الکهف و السد العظیم واللوح من موسى الکلیم و روائع الکنز الثمین
سوره مریم: وانظر لسوره مریم أم المسیح الأعظمِ فسواه لم یتکلمِ فی المهد بین السامعین
سوره الحج: و الحج للبیت العتیق من جانب البلد السحیق یأتون من فج ٍعمیق کمطوفین و ساجدین
سوره کورت: و إذا الرواسی سُیرت فانظر لسوره کورت واذکر بحارا سُجرت و اخشع لذی العرش المکین
سوره الناس: و الناس خاتمه الکتاب و بآی‎ها فصلُ الخطاب
فلیحمِنا رب الحساب من شر وسواسٍ لعین
باز هم نمونه‎‎های از این دست در آثار نویسندگان مسیحی لبنانی دیده می‎شود و گاه چنان فراوان است که نمی‎توان از آن قطعه‎ای برگزید و نقل کرد. مرحوم سلیمان کتانی که 9 جلد کتاب درباره پیامبر و اهل بیت (از رسول خدا و حضرت فاطمه زهرا تا امام کاظم علیه‎السلام) تألیف کرده، بار‎ها در نوشته‎‎های خود مخصوصا در کتاب «محمد شاطئ و سحاب» از قرآن سخن می‎گوید و به آیات قرآن استشهاد می‎کند و مرحوم نصری سلهب که سه جلد کتاب در حوزه دین اسلام نوشته، بار‎ها در این آثار مخصوصا کتاب« فی خطى محمد» و نیز در کتاب« فی خطى الإمام علی» آیات قرآن کریم را نقل می‎کند.
 
این موضوع در زندگی روزمره نخبگان مسیحی به‎وضوح دیده می‎شود. بار‎ها در کتابخانه و روی میز کار این‎گونه اشخاص قرآن کریم را به‎عنوان کتابی برای مراجعه مداوم و مکرر دیده‎ام و از یاد نمی‎برم که دوستی از کشیش‎‎های کاتولیک، مدتی از من فایل قرآن کریم را برای موبایل خود طلب می‎کرد تا این‎که آن را دانلود کرده و برایش فرستادم.
 
ملاحظه این نمونه‎‎ها در عین اینکه امیدبخش و شورانگیز است، در همان حال از یک‎سو ظرفیت عظیم این کتاب آسمانی و معجزه جاوید را نشان می‎دهد که به تعبیر حدیث شریف «فی کل زمان غضٌ جدیدٌ» همیشه تازه و باطراوت است و از سوی دیگر، کوتاهی و قصور ما در مقابل این اشتیاق و آمادگی و پذیرش مخاطب گسترده و جهانی را یادآور می‎شود. این تجربه‎‎ها درواقع به ما نشان می‎دهد که این گنج بی‎پایان هنوز چقدر گوهر‎های ناشناخته و نایافته دارد که به اقتضای هر زمان و به تناسب پیشرفت دانش و در بشر باید بازیابی و عرضه شوند که «و فی بطنه بطنا إلى سبعه أبطن»
 
هرچند که همه حقایق این کتاب مبارک جز با ظهور حقیقت قرآن و قرآن ناطق، ولی خداوند، امام عصر صلوات‎الله و سلامه علیه آشکار نخواهند شد و تنها آن بزرگوار است که می‎تواند با آب گوارای ذکر، تشنگان حقیقت را در سراسر گیتی سیراب کند، اما این وظیفه ما را نفی نمی‎کند که فرمود: «و انتم لا تقدرون على ذلک، و لکن أعینونی...» درست است که نمی‎توانید چون من باشید، لیکن اندکی مرا یاری کنید!
کد خبر 1154366

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha