گسترش انقلاب اسلامی و موج وسیع گرایش به اسلام که پس از انقلاب اسلامی در سطح جهان رخ داده، هر روز فتنهجویان صهیونیست را بیشتر نگران میکند. از اینرو به گمان باطل خود میکوشند تا به شیوههای مختلف نور خدا را با باد دهان خاموش کنند.
آنها نمیدانند که این انقلاب عظیم داستان دیگری دارد و درشگفتند که حیلهها و مکرهایشان مثل همیشه نتیجه طبیعی و ثابت را ندارد. مانعتراشی میکنند و محرومیتها میآفرینند و مردم مقاومتر میشوند، رهبران این مردم را میکشند و مردم بیدارتر میشوند، به مقدساتشان اهانت میکنند و مردم بدانها بیشتر روی میآورند.
هر چند کلیسا رسماً به وحیانیت قرآن اعتراف نمیکند و گاه کینهتوزیهایی هم نسبت به قرآن کریم در آثار نویسندگان و پژوهشگران مسیحی دیده میشود، ولی با اینحال در میان مسیحیان منصف و مطلع همیشه نشانههایی از احترام به اسلام و مقدسات مسلمین دیده میشود تا آنجا که پاپ ژان پل دوم که برخلاف پاپ فعلی، نسبت به اسلام دیدگاه احترامآمیزی داشت در هنگام دریافت نسخهای از قرآن کریم بهعنوان هدیه آن را بوسید و به این کتاب مقدس ادای احترام کرد.
در نوشته زیر که آن را برای کتاب جدید خود با نام «کتاب مقدس» آماده کردهام و پیشتر به شکل محدود در اختیار برخی از دوستان قرار گرفته است، نمونههایی برجسته از ارادت و احترام مسیحیان عرب به قرآن کریم دیده میشود.
در این نوشتار بهصورت گذرا به موضوع قرآن کریم از دیدگاه نویسندگان و شاعران مسیحی لبنانی میپردازیم. نویسندگان و شاعرانی که در دهههای اخیر پیشتاز جریانهای فکری و فرهنگی جامعه خود بودهاند و بهدلیل تفاوتهای بنیادین مسیحیت شرقی و مسیحیت غربی و به حکم ارتباط نزدیک و اختلاط با مسلمانان، قرآن کریم را شناخته و از آن بهره جستهاند.
بسیاری از این افراد کسانی هستند که آثاری در بیان و روایت تاریخ اسلام منتشر کردهاند، همچون جرجی زیدان صاحب کتابهای مشهوری چون «تاریخ تمدن اسلامی». وی در این کتاب و دیگر آثار خود بارها از قرآن کریم سخن میگوید و بهعنوان مثال در فصل نزول قرآن و بعثت پیامبر اکرم، داستان نزول وحی را به تفصیل شرح میدهد.
طبعاً موضع رسمی و دینی کلیسا مخصوصا کلیسای کاتولیک مارونی نسبت به قرآن کریم (مانند آنچه استاد حداد در چند جلد آثار خود درباره قرآن نوشته است)، خوشایند مسلمانان نیست، لیکن اگر از مواضع رسمی و دینی بگذریم، آنچه در میان عموم مردم مسیحی میگذرد، شواهد فراوان از تعلقخاطر به قرآن کریم در متن زندگی مشترک اسلامی مسیحی نشان میدهد.
دکتر میشال کعدی از نویسندگان و اساتید لبنانی میگوید: «زمانیکه کودک بودم پدرم صبحها رادیو را روشن میکرد و به آیات قرآن گوش میداد و روز خود را اینگونه آغاز میکرد و همواره به ما میگفت: انجیل و قرآن و نهجالبلاغه را با هم داشته باشید و هدایت را از آنها بخواهید.»
بسیاری از نویسندگان برجسته مسیحی آشکارا از قرآن کریم متأثر هستند و مشخص است که این کتاب بزرگ را بسیار خوانده و از آن بهره گرفتهاند. جبران خلیل جبران، نویسنده جهانی و مشهور لبنانی، علاوهبر اینکه گاهی مستقیما درباره قرآن کریم سخن گفته است، بارها در آثار خود از تعابیری استفاده کرده یا آثار خود را به آن نامیده که از سیاق عبارات قرآن برگزیده شدهاند، مانند اثر مشهورش «لکم لبنانکم و لی لبنان». همچنین در کتاب ماندگارش «پیامبر» تأثیرپذیری او از قرآن کریم کاملاً مشهود است.
در میان نویسندگان و شاعران مسیحی غیرعرب اینگونه شهادتها و گواهیها فراوان و غیرقابلشمارش است و حتی نویسندگان لبنانی هم در آثار متنوع و پراکنده در لابهلای مجلات و کتابها بسیار بدین موضوع پرداختهاند. آنچه اینجا به آن اشاره میکنیم، تنها نمونههای در دسترس از اینگونه گواهیهاست.
* خلیل طوال از نویسندگان و پژوهشگران قرن گذشته مینویسد: «قرآن بود که فکر را از قید و بندها آزاد ساخت و عقل را از اوهام رها کرد و مشعل تمدن و دانش و علوم اجتماعی را روشن ساخت. آیا قرآن ابرهای توهم را از عقل کنار نزد و درهای آزادی را برای اندیشه نگشود؟ آیا از مکارم اخلاق و صفات پسندیده سخن نگفت؟ آیا در صفحات خود از علوم و معارف گوناگون بحث نکرد؟ آیا حقوق انسان و وظایفش در زندگی و ازدواج و طلاق و قصاص و... را شرح نداد؟ چه دانش و معرفتی هست که قرآن از آن نگفته باشد و چه مشکل اجتماعی و انسانی هست که در قرآن مطرح نشده باشد؟»
* شبلی شمیل، دانشمند و متفکر پرآوازه نیز هنگامی که سخن از اسلام به میان آمد در قصیدهای چنین سرود: «من دین محمد را نپذیرفتهام، اما هرگز به آیات قرآن کفر نمیورزم.» وی پس از مدح فراوان رسول خدا صلىا... علیه و آله میافزاید: «هیچ دینی نمیتواند با پیشرفتهای اجتماعی و علمی هماهنگ باشد جز آیین قرآن.»
* مارون عبود، نویسنده و دانشمند معروف لبنانی نیز در قصیدهای به مناسبت میلاد پیامبر اکرم به مدح حضرت پرداخته و در ضمن آن میگوید: «خداوند از آیات خود شهابهایی بر تو فروفرستاد که سپرهای دروغ و بهتان را شکافتند و اگر این کتاب تو نبود، برای چنین مردمانی هیچ معجزهای نمییافتیم. این کتاب از دل صحرا نور هدایت و آبادانی را به همهجا برافشاند.»
* ریاض معلوف، شاعر و ادیب لبنانی، نیز چنین میسراید: «اگر شعر راه نیابد، به قرآن کریم و آیات درخشانش راه مییابیم. قرآن کریم تمامی گوهر درخشان و عبرتها و سخنان ارزشمند است و ما گرچه بر آیین اسلام نیستیم، اما ناقوس کلیساهایمان در نغمه محبت و برادری با اذان مساجد همنوایی میکنند.»
* رشید سلیمالخوری، معروف به شاعر قروی، نیز در قصیدهای که برای مدح پیامبر اکرم سروده میگوید: «میلاد کسی است که خورشید هدایت از قرآن آسمانیاش طلوع کرده، نوری که از بیابان بر تمام هستی تابیده و تمدن را آغاز کرده است.»
* امین ریحانی، نویسنده و اندیشمند پرآوازه مسیحی، عرب، نیز در برخی آثار خود از قرآن کریم سخن گفته؛ از جمله در پاسخ نامهای از مرحوم کاشفالغطاء که او را به اسلام دعوت کرده در عین رد این دعوت مینویسد: «اما چهکسی میتواند کتابی را رد کند که در آن چنین آیات برجستهای آمده است: لا تزر وازره وزر أخرى، إدفع بالتی هی أحسن السیئه، لا تکلف الله نفسا إلا وسعها، لیس للإنسان إلا ما سعى» و ضمن ذکر آیات متعدد از قرآن کریم میافزاید: «بیا تا بر این آیات و امثال اینها در قرآن با تو دست بدهم.» و میگوید: «اگر اسلام و مسلمانان همه همین باشند، من هم به توحید و رسالت پیامبر شهادت میدهم.»
* امین نخله، نویسنده و شاعر برجسته مسیحی، یکی دیگر از کسانی است که بارها در آثار خود از قرآن کریم سخن گفته، از جمله یکبار که تلاوتی از قرآن کریم را در منزل یکی از دوستان خود شنیده و به شکل مفصل آن را از جهت هنری و موسیقایی تحلیل میکند. او مینویسد: «بعد از فوت شیخ محمد رفعت، گمان نمیکردم تلاوت قرآن کسی بتواند جانم را آنطور تازه کند تا اینکه روزی یکی از دوستانم آمد و گفت: تو همیشه از شیخ محمد حرف میزنی، امشب در منزل فلانی تلاوتی خواهی شنید که وجودت را از خوشی و خشوع لبریز میکند. و هنگامی که به آنجا رفتیم، دیدم جمعیت روبهروی قاری نشستهاند و او سوره هود را آغاز کرده است.»
وی سپس شرح میدهد که چگونه قاری صدای خود را به تناسب وصف طوفان تغییر داده تا وقتی که به عبارت موج کالجبال میرسد، فقط پنج سطر به شرح تلاوت قاری و احساس او در این دو کلمه اختصاص میدهد و سپس میافزاید: «و هنگامی که به تلاوت یا بُنی ارکب معنا رسید، برای نشان دادن محبت پدری و نصیحت فرزند، صدای خود را نرم کرد و با آرامش خواند.» و سپس به همین ترتیب از آیات بعد با شرح و تفصیل یاد میکند.
جالب اینجاست که این نویسنده مسیحی سپس عبارات متعددی از کتاب «إعجاز القُرآن» باقلانی نقل میکند و به تفصیل درباره اعجاز قرآن سخن میگوید. از اینها اما شگفتتر اثری از حلیم دموس، شاعر و ادیب لبنانی، است که در کتاب «یقظه الروح» به معرفی تمامی سورههای قرآن کریم پرداخته است. وی در قصیدهای طولانی با نام سرود قرآن 228 بیت به تعریف ویژگیهای هر سوره و نمونههایی از عبارات قرآن کریم میپردازد. شاید در میان خود مسلمانان کسی تاکنون به چنین موضوعی نپرداخته باشد که این شاعر مسیحی بدان اهتمام کرده است. از جمله ابیات این قصیده به چند بیت اشاره میکنیم:
سوره الکهف: أذکرت أصحاب الرقیم و الکهف و السد العظیم واللوح من موسى الکلیم و روائع الکنز الثمین
سوره مریم: وانظر لسوره مریم أم المسیح الأعظمِ فسواه لم یتکلمِ فی المهد بین السامعین
سوره الحج: و الحج للبیت العتیق من جانب البلد السحیق یأتون من فج ٍعمیق کمطوفین و ساجدین
سوره کورت: و إذا الرواسی سُیرت فانظر لسوره کورت واذکر بحارا سُجرت و اخشع لذی العرش المکین
سوره الناس: و الناس خاتمه الکتاب و بآیها فصلُ الخطاب
فلیحمِنا رب الحساب من شر وسواسٍ لعین
نظر شما