چه شیوهای بهترین شیوه مطالعه متون تخصصی است؟ آیا پیش از خواندن یک متن باید در مورد آن با کسی گفتگو کرد و یا این امر را به مرحله بعد مؤکول کرد؟
آیا نیازی به بحث و گفتگو با کسی در مورد یک اثر وجود دارد؟ آیا باید در حین خواندن از آن متن و اثر یادداشت برداری کرد؟ اینها سؤالاتی هستند که گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر در گفتگو با فیلسوفان و اندیشمندان برجسته معاصر مطرح کرده است.
وود: آثار فلسفی باید به صورت انتقادی مطالعه شوند
دکتر آلن وود استاد فلسفه دانشگاه استنفورد و کانتشناس معاصر در مورد این موضوع به مهر گفت: درک متون تخصصی دشوار در فلسفه مستلزم مرور و مطالعه جدی و چندین باره است. این متون را در طول سالیان متمادی باید مرور و مطالعه کرد، این عمل زیاد باعث درک آنها خواهد شد.
وی افزود: من برای درک بنیانها و زمینههای اخلاقی و متافیزیکی نزد کانت آثار او را به مدت بیست سال مورد بررسی و مطالعه قرار دادم. طی این بیست سال آثار او به طور مداوم مورد بررسی قرار گرفت تا بتوانم زمینههای اخلاقی و متافیزیکی کانت را درک کنم. در حال حاضر هم نمیتوانم با اطمینان بگویم این مفاهیم را درست دریافته ام. بحث و گفتگو با دیگران در مورد متون تخصصی فلسفی و آثار فیلسوفان در برخی موارد میتواند مفید باشد. مطالعه منابعی که این آثار را مورد تفسیر و شرح قرار میدهند نیز در مواردی راهگشا هستند.
مؤلف "اندیشه اخلاق هگل" در ادامه تأکید کرد: اولین نقش و کارکرد مطالعه، مواجهه با اندیشه به همان صورت اولیه آن است. تا جایی که امکان دارد و فرد از توانایی برخوردار است باید آثار اصلی مورد مطالعه قرار گیرند. پس از این مرحله میتوان آثار اصلی را از منظر دیگران مورد مطالعه قرار داد و بررسی کرد. متون تخصصی باید به صورت انتقادی مورد مطالعه قرار گیرند و آرای نویسنده و دیدگاههای او مورد پرسش قرار گیرند.
کوهن: نکتهبرداری شیوه مناسبی برای درک متون تخصصی است
دکتر جوشا کوهن استاد فلسفه و حقوق دانشگاه استنفورد در این خصوص اعتقاد دارد: بهترین و مناسبترین شیوه برای مطالعه متون تخصصی دقت در خواندن آنها است. هر متن باید با دقت مطالعه و بررسی شود و رئوس مطالب و استدلالهای کلیدی آن مشخص و برجسته گردد. نکتهبرداری شیوه مناسبی برای درک متن است. رجوع به نکات کلیدی یادداشت شده نشان میدهد که تمرکز متن بر روی چه موضوعی است و از سوی دیگر تمرکز ذهنی ما در مورد متن روی کدام نقاط متمرکز است.
رئیس مرکز "عدالت جهانی" دانشگاه استنفورد در مورد ضرورت مطالعه متون جدید و تخصصی تصریح کرد: بررسی مجدد هر متن و رجوع به نکات مشخص شده ابعاد جدیدی از متن را پیش روی ما قرار میدهد و نکات مبهم آنرا را برای ما روشن میسازد. بحث و گفتگو با کسانی که در آن حوزه صاحبنظر هستند و به متن آگاهی و اشراف دارند کارگشا است و باعث میشود زوایای مختلف و نگرشهای متفاوت به آن متن برای ما روشن شود.
هاگ: متون تخصصی کلاسیک باید بارها مورد مطالعه جدی قرار گیرند
دکتر سوزان هاگ استاد فلسفه و حقوق دانشگاه میامی آمریکا در اینباره به مهر گفت: برخی متون باید با دقت و واکاوی دقیق مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند، متونی هستند که برای مطالعه و بررسی نیاز به وقت گذاشتن زیاد ندارند و میتوان آنها را به صورت عادی مورد مطالعه قرار داد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: متأسفانه امروزه شاهد هستیم که متونی، برای نمونه در حوزه فلسفه، منتشر میشوند که از عمق و ژرفای لازم برخوردار نیستند. برخی از کسانی که در حوزه فلسفه مطالعه میکنند به صورت سطحی و بدون واکاوی عمیق موضوع پژوهش، به چاپ آن اقدام کردهاند که این موضوع تبعات نامناسبی را در این حوزه بدنبال خواهد داشت.
تالیافرو: مدرس باید با مطالعه مستمر اطلاعات به روز داشته باشد
دکتر چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای آمریکا در مورد بهترین شیوه برای مطالعه متون تخصصی به منظور درک بهتر، به خبرنگار مهر گفت: این موضوع بستگی به این دارد که در حال انجام چه پروژهای هستیم و چه هدفی از مطالعه در سر داریم. اگر بخواهیم کتاب را مرور و بررسی کنیم در این صورت باید متن با دقت و با تأمل خوانده شود و ذهنمان را متمرکز و گشوده برای ایدههایی کنیم که دریافت میشوند.
این فیلسوف دین معاصر یادآور شد: یکی دیگر از کارهایی که یک محقق و مدرس دانشگاه باید انجام دهد به روز نگه داشتن معلومات و داشتههای خود است. مدرس و محقق باید با مطالعه مجلات علمی و تخصصی، دانش خود را به روز نگه دارند. طبیعی است که وقتی مطالعه بنده برای این منظور باشد، مطالب به طور سریع نگریسته میشود و موارد مهم با دقت بیشتری ملاحظه میشوند.
استاد پیشین دانشگاه آکسفورد با اشاره به اینکه موارد و نکات مهم را در حین مطالعه یک متن یادداشت میکند، گفت: بنده نکات مهم را در حین مطالعه یک متن یادداشت میکنم. برایم مهم است که با متن گفتگو و دیالوگ دائمی داشته باشم. از اینرو نکات مهم متن را در حاشیه کتاب و متن مینویسم. برخی عادت دارند در کتاب چیزی ننویسند و کتابهایشان را تمیز نگه میدارند ولی ظاهراً من از این سنخ نیستم.
کیلور: دستهبندی منابع مطالعاتی ضرورتی برای تحقیقات جامع است
دکتر ویلیام کیلور مدیر مؤسسه تاریخ بینالملل دانشگاه بوستون و استاد روابط بینالملل و تاریخ در این دانشگاه در این خصوص به مهر گفت: بنده وقتی متون تخصصی رشته خود را مورد مطالعه قرار میدهم یادداشت برداری زیادی از مطالعات انجام میدهم. این یادداشتها به من کمک را میکنند در وقت خود صرفهجویی کنم و نیاز مجدد به وقت گذاشتن زیاد برای مطالعه آن مطالب را نداشته باشم و با رجوع به مطالب یادداشت شده مطالب مورد نظر خود را بیابم.
مؤلف "تاریخ قرن بیستم" در ادامه افزود: پس از یادداشت برداری این نوشته ها را طبقهبندی و موضوعبندی میکنم و بر این اساس سامان میدهم. یکی از مهترین مراحل کار تحقیقاتی همین دستهبندی موضوعی مطالب خام است که برای رجوع دوباره و دسترسی آسان به آن حائز اهمیت است. در تحقیقات بعدی رجوع به یادداشتهای دستهبندی شده آسان میشود.
مارتین جی: متون نظری باید به صورت جمعی مطالعه شوند
دکتر مارتین جی شارح معروف مکتب فرانکفورت و استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا در برکلی در این خصوص معتقد است: در هنگام مطالعه متون تخصصی و مهم حاشیه نویسی و مشخص کردن نکات مهم حائز اهمیت است. بنده در هنگام خواندن متون تخصصی مربوط به رشته خودم و سایر متون قلمی در دست دارم. مشخص کردن نکات مهم و حاشیه نویسی باعث میشود تا نکتهای بکر که در آن لحظه به ذهن میرسد ثبت و ظبط شود.
این مورخ معاصر در پاسخ به این سؤال که آیا در مطالعه و بررسی یک متن با دیگران مشورت میکند یا نه، اظهار داشت: در مورد برخی کتابها مایل هستم با دانشجویان بحث و گفتگو کنم و آن کتاب را با آنها بررسی کنم. در مورد برخی کتب دیگر مایل هستم آنها را با همکاران دانشگاهی مورد بحث و گفتگو قرار دهم. گروهی از اساتید در دانشگاه ما گروهی مطالعاتی را تشکیل دادهاند که بنده هم در آن عضویت دارم. در این گروه به مطالعه جمعی برخی متون و کتابها میپردازیم. به این ترتیب میتوانیم در مورد یک اثر بحث و گفتگوی جدی داشته باشیم.
استراسون: دستهبندی موضوعی مطالب عامل انسجام تحقیقات است
دکتر گلن استراسون استاد فلسفه دانشگاه ردینگ انگلستان در مورد بهترین شیوه برای مطالعه متون تخصصی به منظور درک بهتر، به خبرنگار مهر گفت: متون تخصصی باید با دقت مورد مطالعه قرار گیرند و آثار و یادداشتهایی که در ارتباط با آن متون وجود دارند نیز باید بدرستی مطالعه شوند. مطالب و آثاری که در مورد متون تخصصی به نگارش درآمده باعث میشود با دیدگاه دیگران و نوع مواجهه آنها با متن آشنا شویم و نکاتی که مورد توجه دیگران در ارتباط با متن قرار گرفته و توسط ما مغفول مانده است بررسی شوند.
مؤلف کتاب "آزادی و باور" در مورد یادداشت برداری از نکات مهم کتاب با اشاره به اینکه شیوه مطالعه بنده اینگونه است که در حین مطالعه یک اثر، نکاتی که مهم هستند را یادداشت میکنم، گفت: این کار باعث میشود در مراجعه بعدی به اثر در وقت صرفهجویی و از آن نکات برای تحقیقات استفاده شود.
هک: گفتگو ابعاد ناشناخته متن را آشکار میکند
دکتر ریچارد هک استاد الهیات طبیعی و فلسفه دانشگاه براون در این مورد به مهر گفت: تبیین این مسأله بستگی به این دارد که مطالعه به چه منظوری صورت میگیرد. گاهی اوقات مطالعه به این منظور است که دانش، دانستهها و آموختههای ما تنزل پیدا نکند و اطلاعات ما به روز بماند. به عبارت دیگر برای اینکه آنچه آموختهایم و فرا گرفتهایم فراموش نشود باید مطالعه داشته باشیم. برای این منظور بنده فقط "مطالعه" میکنم و یادداشت برداری نمیکنم.
وی تصریح کرد: در مواردی که موضوعی برای تحقیق مورد بررسی قرار میگیرد یادداشت برداری از مطالب مطالعه شده در دستور کار قرار میگیرد. برای انجام کار تحقیقاتی بنده سعی میکنم آنچه به گمانم مهم است را در جایی یادداشت کنم تا برای انجام آن تحقیق و تحقیقات بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
اندرسون: موارد اختلاف خواننده با متن به درک بهتر متن منجر میشود
دکتر الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان در این خصوص اعتقاد دارد: برای خواندن متون فلسفی به منظور درک و فهم عمیق آنها مهم است که هدفی در ذهن وجود داشته باشد. بنده خودم زمانی که مطالعه میکنم در ابتدا از خود میپرسم که چه چیزی را میخواهم از این متن به دست آورم؟ با مطالعه این متن چه مسائل معرفتی از من حل خواهد شد؟ از متن انتظار دارم که به چه مسائلی اشاره کند؟
وی در ادامه تصریح کرد: در حین مطالعه متن همچنین لازم و ضروری است که نکات مربوط به موارد اختلاف و عدم توافقهای خواننده با متن روشن و تصریح شود. به این معنا که باید برای ما روشن باشد که نویسنده با چیزهایی مخالف است. همچنین این موضوع روشن شود که در کجاها و در چه مواردی ما با نویسنده و مؤلف کتاب همسو نیستیم. هیچ چیز بهتر از مشخص کردن نکات و موارد اختلاف نویسنده با خواننده به درک بهتر متن کمک نمیکند. به عبارت دیگر با مشخص کردن مواردی که با پیش فرضهای ما در تضاد قرار دارند متن بهتر درک و فهم میشود.
هتاب: فلسفه قارهای به تفسیر متن فلسفی توجه دارد
دکتر لورنس هتاب استاد فلسفه دانشگاه اولد دومینیون امریکا در مورد بهترین شیوه برای مطالعه متون تخصصی به منظور درک بهتر، به خبرنگار مهر گفت: برای پاسخ دادن به این سؤال باید بر سنت فلسفیای که قارهای نامیده میشود تأکید کرد. این سنت از سنت تحلیلی انگلیسی- امریکایی متمایز است. سنت فلسفی قارهای بر همه متون و آثار متفکران بزرگ تأکید دارد. به عبارت دیگر این سنت بر کل آثار فلسفی فیلسوفان برجسته نظر دارد و آنها را مورد مطالعه قرار میدهد.
مؤلف "اخلاق و پایان پذیری" یادآور شد: در سنت فلسفی تحلیلی کل آثار و متون مورد نظر نیست. در این سنت پرسشها و مسائل فلسفی دائمی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. باید توجه داشت که این مسائل فلسفی بخشی از متون و آثار فلسفی فیلسوفان و اندیشمندان به شمار میروند. به عبارت دیگر در سنت فلسفی تحلیلی به جای آنکه همه آثار فیلسوفان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند به بخشی از مسائل و موضوعات دائمی و مورد توجه پرداخته میشوند.
وی تصریح کرد: سنت فلسفه قارهای به ماهیت تاریخی فلسفه نیز میپردازد و این ماهیت تاریخی فلسفه را فرض میگیرد. به عبارت دیگر در این سنت یک متن و اثر فلسفی در وهله اول باید در زمینه و بستر خود مورد بررسی قرار گیرد و در مرحله بعد این متن برای زمان حال و دنیای امروز مورد تفسیر قرار گیرد.
نظر شما