دانشگاه تهران اخیرا اقدام به برگزاری دوره ای دو هفته ای دانش افزایی مترجمان آثار فارسی به زبانهای دیگر کرده است که به بهانه حضور "دوغان اوزلوک" یکی از این مترجمان ترک در ایران همراه با "داود وفایی" مترجم ایرانی آثار ترکی به گفتگوی مشروح با این دو حول محور ترجمه آثار فارسی در ترکیه و ترجمه آثار ترکی در ایران پرداختیم . در این جلسه اسرا اوزلوک همسر اوزلوک که وی نیز به کار ترجمه اشتغال دارد و کتاب "فاطمه فاطمه است" شریعتی را در به ترکی بازگردانی کرده است، حضور داشت.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: آقای اوزلوک در آغاز صحبت درباره زبان ترکی توضیحاتی ارائه بفرمائید و تاریخچه اجمالی ادبیات در ترکیه را بگوئید.
اوزلوک: زبان ترکی زبان سوم یا چهارم زبان های شرقی اسلامی است. وقتی زبان ها را در خانواده های مختلف طبقه بندی می کنیم، همانطور که زبان فارسی ریشه در هند و اروپایی دارد و با زبان انگلیسی ریشه مشترک دارد، زبان ترکی ریشه در اورال آلتای از آسیای میانه و اطراف چین دارد کما اینکه امروزهم زبان اویغور و مسلمانان اویغور در چین زندگی می کنند.
قدیمی ترین متنی که درباره زبان و ادبیات ترک وجود دارد دیوان لغات ترک است که چندین نفراقدام به نوشتن آن کرده اند. دیوان لغات ترک فرهنگنامه ای درباره ترکی به زبان عربی است. یکی از این افراد "کاچکارلی محمود" است که نگارش دیوان لغات ترک را برای اثبات ویژگی ها و ساختار زبان ترکی به اعراب و فارسی زبانان انجام داد. این فرد با زبان فارسی آشنایی داشت و به فارسی شعر می سرود.
از کمی قبل از آغاز حکمرانی سلسله سلجوقیان و بعد از قدرت گرفتن آنها در آسیای صغیر روی زبان ترکی بیشتر تحقیق و بررسی شد و استفاده از زبان ترکی به عنوان زبان ادبی برای شعر گفتن جهت رقابت و تقابل بیشتر با زبان های فارسی و عربی وسعت یافت. رفته رفته این زبان در فلات آناتولی قدرت گرفت.
مهمترین آثار ادبی ترکی را مربوط به "زبان ترکی عثمانی" می دانند که این تعبیر اشتباه از سوی استادان ادبیات در ترکیه هم می شود که این زبان را زبانی جدا از ترکی امروزی می دانند. در واقع این زبان با زبان ترکی یکی است و تفاوتش با ترکی امروزی اصطلاحاتی است که در آن زمان استفاده می شد که با دخیل شدن واژه های غربی و کمرنگ شدن واژههای عربی و فارسی، دیگر استفاده نمی شود. زبان ترکی آذری یا ترکمن زیرمجموعه ای از زبان ترکی است. در واقع این زبان ها جدای از هم نیستند و ساختارشان یکی است ولی در اصطلاحات و جزئیات تفاوت هایی با هم دارند. این اشتباهی است که مصطلح شده است و زبان ترکی عثمانی را جدای از ترکی امروز که در ایران با نام ترکی استانبولی شناخته می شود، می دانند. در حالی که ریشه این زبان ها یکی است و مانند باقی زبان ها لهجه ها و گویش های ترکی به مرور زمان از هم فاصله گرفته و مستقل شده اند.
* منسجم ترین آثار ادبی ترکی مربوط به کدام دوره تاریخی است؟
قوی ترین آثار ادبی ترکی در زمان عثمانی نوشته شده است و ادبیات ترکی در این دوره به چند شاخه تقسیم می شود: اول،ادبیات دیوان یا کلاسیک که به سلاطین عرضه می شد و از لحاظ سبک و ساختار ادبی بسیار سنگین است. دوم،ادبیات خلق به معنی ادبیاتی که در میان مردم رایج بود و نسبت به ادبیات دیوان ساختار و موضوعاتی ساده تر داشت و ادبیات عرفانی و تصوفی نیز در این دسته جا می گرفت. ادبیات خلق در زمان عثمانی ها رونق کم تری داشت اما بعد از سقوط امپراطوری عثمانی بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
سوال مهمی که همیشه میان ادبیان ترک مطرح بوده است که آیا ادبیات برای هنرنمایی است یا برای مردم؟ زیبایی های ادبی فقط برای هنرنمایی به کار می روند یا برای بیان خواسته های مردم؟ در دوران رواج ادبیات دیوان نگرش هنرنمایی یا هنر برای هنر بسیار بر جامعه ادبی ترکیه مسلط بود اما زمانی که ادبیات خلق رواج یافت چون برای مردم و از زبان آنها سخن می گفت، ادبیات ترک سلیس و روان تر شد. یونس امرا یکی از معروف ترین شعرای عرفانی این موج نوی ادبی است که به راحتی میتوان مفهوم شعرهایش را متوجه شد.
فرهنگ و زبان ترکی تاثیر عمیقی از اسلام و زبان عربی گرفته است. ولی مهمترین عامل انتقال این تاثیر و 90 درصد آن از سوی سرزمین ایران و زبان فارسی بوده است و حتی عرفان، تصوف و یا بدعت های دینی و فرهنگی به صورت گسترده از ایران وارد سرزمین آناتولی شده است. زبان ترکی به دلیل فرهنگ غالب ایران در قدیم، بسیار از ادبیات فارسی تاثیر گرفته است به طوری که این تاثیر امروز نیز در اصطلاحات و عبارات عامیانه مردم ترکیه مشاهده می شود. مثلا ما هم مانند فارسی زبانان از واژه نماز استفاده می کنیم اما عرب زبانان از واژه صلاه استفاده می کنند. مثال دیگر کلمه پیغمبر است که میان مردم ترکیه و ایران مشترک است در حالی اعراب از واژه های نبی یا رسول بهره می برند. نمونه جالب دیگر واژه آبدست است که میان ترکها رواج دارد اما فارسی زبانان امروز مانند اعراب از واژه وضو استفاده می کنند.این واژه ها مانند انسان متولد می شوند، رایج می شوند و می میرند. بعد از مسلمان شدن ترک ها بیشترین تاثیر فرهنگی، دینی و ادبی از ایران و زبان فارسی به ترکها منتقل شد.
* ترجمه آثار فارسی چه زمانی در ترکیه آغاز شد؟
طبق نظر استادان زبان و ادبیات در ترکیه، اولین زبانی که شاهنامه به آن ترجمه شد زبان ترکی بود. جالب است که عثمانی ها شاهنامه و اشعار حافظ و گلستان و بوستان سعدی را به نظم و همانطور با قافیه ترجمه می کردند. در این کار اهتمام فوق العادهای را نیز به کار می بردند تا ترجمه منظوم کاملا تطبیقی باشد. در ترجمه این آثار مسائل ادبی بیشتر از همه چیزبرای ترک ها مهم بود. به عنوان مثال شاهنامه را بدون توجه به اندیشه های ملی گرایانه ایرانی ودشمنیهایی که با اعراب و ترک ها دارد ترجمه می کردند. بسیاری از پادشاهان عثمانی در ان زمان به فارسی شعر می سرودند. بعضی از این سلاطین صاحب دیوانچه و بعضی دیگر صاحب دیوان شعر بودند.
در این برهه تاریخی شاه عباس صفوی به ترکی شعر می سرود و سلطان سلیم عثمانی به فارسی. در گذشته تاریخی ادبی مشترک میان دو کشور تعامل بسیار مناسبی برقرار بود اما این تعامل امروز نزول پیدا کرده است.
* آیا ترجمه آثار فارسی در ترکیه فراز و فرودی داشته است؟
در تاریخ ترکیه نیز دوران مشروطیت وجود دارد. بعد از انقلاب فرانسه که اندیشه های ملی گرایانه را در جهان انتشار داد و همچنین بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی توجه به مسائل ناسیونالیستی و ملی گرایی در ترکیه بیشتر شد. در این دوران و کمی پیش از روی کار آمدن آتاتورک ترجمه آثار فارسی در ترکیه افول کرد. این موضوع در دوران آتاتورک به به اوج خود رسید. شعار بسیاری از شعرای ترکیه در این سال ها بازگشت به اصل و ریشه زبان ترکی بود. این دسته از ادیبان ترکیه میگفتند باید ادبیات ترکیه را از سیطره تاثیر ادبیات عربی و فارسی خارج کنیم. این افراد قسمتی از شعار خود را عملی کردند و زبان و ادبیات ترکی را از ادبیات فارس و عرب دور کردند. اما درباره بازگشت به ریشه ها موفق نبودند و عملا به ادبیات فرانسه و انگلیس و ایتالیا نزدیک تر شدند.
* آقای وفایی تاریخچه ای از ترجمه آثار ترکی در ایران بفرمائید و ارزیابی خود را از رویکرد مترجمین در ترجمه آثار ترکی بگوئید.
وفایی: ترجمه کتاب از ترکی به فارسی قبل از انقلاب مشخصا شامل کتاب هایی چون آثار عزیز نسین بود. قبل از انقلاب کتابهای قدیمی عزیز نسین در قطع های کوچک در کشور چاپ شده اند. اما بعد از انقلاب تعداد کتاب هایی که از فارسی به ترکی ترجمه شد بسیار بیشتر از کتاب هایی است که از ترکی به فارسی ترجمه شد. چهره هایی مثل ناظم حکمت، اورهان پاموک و عزیز نسین در ایران شناخته شده هستند. معمولا ایرانی هایی که متون ادبی ترکی را ترجمه می کردند گرایشهای چپ سوسیالیستی داشتند. ناظم حکمت کمونیست بود و به اندیشه های اجتماعی جامعه شوروی علاقه مند بود. حکمت در تبعید از دنیا رفت و شعرهای مردمی و محبوبی میان طبقات مختلف مردم ایران و ترکیه دارد.
اخیرا با برنده شدن اورهان پاموک در جایزه ادبی نوبل تعدادی از کتاب های این نویسنده ترک توسط مترجمین ایرانی در ایران ترجمه و چاپ شد و تعدادی از کتاب های پاموک نیز به خاطر مشکلات ممیزی نتوانستند از ارشاد مجوز بگیرند. موازی با این
حرکت های فرهنگی از اول انقلاب تا به حال، جنبش ترجمه نویسندگان مطرح مسلمان ترکیه در ایران قرار دارد. مثلا نجیب فاضل رمان نویس، نمایشنامه نویس و شاعر انقلابی زندان دیده ترک در ایران چهره ای شناخته شده است که سه تا از کتابهای این نویسنده را بنده ترجمه کردم. نمایشنامه پول که به کارگردانی حسین فرخی از تلویزیون پخش شد یکی از این آثار ترجمه شده بود.
کارهای مشابه با این نوع آثار در ایران ترجمه شدند ولی حجم این کتاب ها در مقایسه با کتاب هایی که در ترکیه از فارسی یه ترکی ترجمه شد بسیار اندک بود. طبق تحقیقی که سال گذشته انجام دادم توانستم 442 کتاب ایرانی را که طی 30 سال گذشته در ترکیه ترجمه و چاپ شده در فهرستی بگنجانم. اما کتاب هایی که از ترکی به فارسی ترجمه شد قطعا به این میزان نیست. تعداد کتاب های ترجمه شده در ایران در مدت مشابه شاید به 40 عنوان هم نرسد. با درنظرگرفتن احتمال خطا تعداد کتاب های ترجمه شده از فارسی در ترکیه بسیار بیشتر از کتاب های ترجمه شده از ترکی در ایران است و می توان ادعا کرد که ترک ها در زمینه ترجمه در این سال ها از ما جلوتر بوده اند و درحال حاضر نیز هستند.
* میزان آشنایی و مطالعه قشر کتابخوان ایرانی با آثار و کتاب های اندیشمندان و نویسندگان ترک در چه سطحی است؟
جامعه کتابخوان و کتاب ایران در این سی سال فراز و نشیب زیادی داشته است و آن چه همیشه در این سال ها جریان داشته، علاقه قشر کتابخوان به آرا و اندیشه های جدید بوده است. در حال حاضر جامعه کتاب خوان ما از آرای عزیز نسین و ناظم حکمت گذر کرده است. کتاب ها و مصاحبه های اورهان پاموک، آثار و چند رمان از احمد حمدی تامپنار در حال ترجمه هستند.
از خانم الف شفق کتابی عرفانی به نام "عشق" در حال ترجمه است. جالب این که این کتاب در ترکیه حداقل 500 بار چاپ شده است؛ چیزی که در ایران زیاد معمول نیست. افراد نامبرده، چهره ها و متفکران دینی ترکیه نیستند. کتاب های خالده ادیب نیز در دوران حکومت آتاتورک می زیسته در حال ترجمه هستند. شعر نو و داستان های ایرانی نیز در نشریات و وبلاگ های ترکیه ترجمه و منتشر می شوند. اما تعداد ترجمه داستان های کوتاه ترکی در کشور گسترده نیست و این رویه متقابلا در ترکیه نیز به همین صورت است. از فعالیت های اخیر انجام شده در این زمینه می شود به ترجمه کتاب "عشق بدون عین وشین و قاف" نوشته مصطفی مستور، کتاب "دیدار" که شامل 20 داستان کوتاه ترکی است و ترجمه هایی که از آثار خانم جهان آکتاش در ایران می شود، اشاره کرد.
قبل از انقلاب کتاب هایی از صادق هدایت و بزرگ علوی در ترکیه ترجمه می شد. انقلاب اسلامی ایران، موجب شد مسائل ایدئولوژیک در ترکیه مورد توجه قرار بگیرد. اوایل انقلاب ترک ها به ترجمه آثار امام خمینی، شهید مطهری و مرحوم شریعتی رو آوردند. بعدها این رویکرد ایدئولوژیک بیشتر به سمت مسائل فرهنگی چون سینما و تئاتر تمایل پیدا کرد و در حال حاضر نیز بعضی از خاطره نگاری های چاپ شده در ایران در ترکیه ترجمه می شود. ترک ها و به خصوص تشکل های مسلمان ترکیه نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی ایران حساس هستند و وقایع جامعه ما را با جدیت دنبال می کنند.
* مترجمان ترک در ترجمه آثار فارسی به چه اولویت هایی اهمیت می دادند و می دهند؟
ترک ها در مورد مسائل دینی تحقیقات و تالیفات گسترده ای را در دست انجام دارند که ترجمه متون فارسی نیز در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است. در این زمینه می توان به ترجمه آثار سید حسین نصر در ترکیه اشاره کرد و گفت که ترک ها در زمینه های فکری جامعه پویایی دارند.
نکته دیگر اهمیت موضوع حجاب در ترکیه است که موجب شده تالیفات و ترجمه های زیادی در این کشور منتشر شود. با وجود روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و اسلامگراها در ترکیه هنوز مساله حجاب در این کشور حل نشده است و دختران محجبه برای ورود به دانشگاه ها با مشکل روبرو هستند. موضوعات این چنینی موجب علاقه مند شدن ترک ها به نوشته های نویسندگان زن ایرانی یا مردانی که درباره زن نوشته اند، شده است. کتاب "فاطمه فاطمه است" مرحوم شریعتی در ترکیه خیلی علاقه مند دارد و بارها چاپ شده است. کتاب های فلسفی نویسندگان ایرانی در ترکیه خیلی ترجمه و چاپ می شود. آثار آیت الله جوادی آملی، سید حسین نصر ، نصرالله پورجوادی و ملاصدرا اکنون خیلی اقبال دارندو طبق این تحقیق و بررسی شمار کتاب هایی که در سی سال اخیر علیه انقلاب ایران در ترکیه چاپ شده است، بسیار کم و در اقلیت نسبی قرار دارد.
اوزلوک: بعد از انقلاب اسلامی ایران رویکرد مترجمان ترک به ترجمه آثار فرهنگ اسلامی بود که در حال حاضر این رویکرد به سمت ترجمه آثار فرهنگی مانند سینما و تئاتر متمایل شده است. چون ایران در زمینه سینما، داستان کوتاه و مطالب مربوط به فیلم سازی فعالیت های مناسب و رو به جلویی دارد.
وفایی: نکته جالب توجه دیگر این که 99 درصد کتاب های فارسی که در ترکیه ترجمه شده با رایزنی فرهنگی و سفارت ما در ترکیه هیچ ارتباطی ندارد و نتیجه فعالیت و پیگیری خود ترک هاست. مثلا منطق الطیر عطار به همت وزارت فرهنگ ترکیه، داستان های صمد بهرنگی و ماهی سیاه کوچولو توسط چپ های ترکیه و آسیا در برابرغرب نوشته داریوش شایگان، بدون دخالت مسئولان فرهنگی کشورمان در ترکیه ترجمه و چاپ شده اند. "روشنفکران ایران و غرب" نوشته مهرزاد بروجردی، کتاب هایی از آیت الله طالقانی،خاطرات هاشمی رفسنجانی،"انتظار عصر حاضر از زن مسلمان" از شریعتی و کتاب سه جلدی مقالات محمد شجاعی به تازگی در ترکیه منتشر شده اند و با اقبال مناسبی روبرو شده اند.
* ترجمه داستان و رمان های ترکی در ایران در چه سطحی است؟
وفایی: ترجمه داستان های ترکی در ایران متاسفانه بسیار کم است. حجم کار ترک ها بسیار بیشتر از ماست و میزان فعالیت متقابل ما به نظرم در مقایسه با فعالیت ترک ها به صدم درصد هم نمی رصد. آمار خوشبینانه در این زمینه می تواند حداکثر دو درصد باشد.
در یک مقطع تاریخی زبان فارسی در ترکیه زبان رسمی و دربار بود. مانند نفوذی که زبان انگلیسی امروز در جامعه ما دارد. در آن زمان مردم ترکیه برای طی کردن پله های ترقی و رسیدن به یک جایگاه اجتماعی زبان فارسی می آموختند. چنین حقایقی در زمان روی کار آمدن آتاتورک رنگ باخت و الفبای لاتین و فرهنگ اروپایی زبان ترکی را تحت الشعاع قرار داد. با در نظر گرفتن یک دوران فترت و افول، در سی سال اخیر شکوفایی ترجمه فارسی در ترکیه را شاهد هستیم.
*ارتباط مترجمین دو کشور با همدیگر چگونه است؟
وفایی: ارتباط بین مترجم ها در حال حاضر ارگانیک و سازمانی نیست و اگر ارتباطی باشد به صورت دوستانه و فردی است.
*دلیل توجه زیاد به آثار نویسندگان ایرانی در ترکیه چیست؟
خانم اسرا اوزلوک: به دلیل بی سابقه بودن انقلاب ایران و کنجکاوی بسیار مردم ترکیه برای آگاهی از مبانی ایدئولوژیک این انقلاب ترجمه کتاب فارسی در ترکیه گسترده تر از گذشته دنبال شد. مردم ترکیه بعد از پیروزی انقلاب می خواستند با مسیر حرکت، موفقیت ها و کاستی های انقلاب آشنا بشوند این بود که کتاب هایی از امام خمینی، استاد مطهری، دکتر علی شریعتی و آیت الله طالقانی را ترجمه کردند. در دهه آغازین انقلاب بیشتر از متفکران دینی ایران در ترکیه کتاب ترجمه می شد ولی بعد از مدتی ترجمه ها رنگ و روی هنری به خود گرفت. در این دوره وضعیت سینما و ادبیات و هنر با توجه به رویکرد اسلامی حکومت ایران، مورد توجه ترک ها قرار گرفت.
در ترکیه نسبت به فرهنگ ایران علاقه و کشش زیادی وجود دارد و دلیل این موضوع به نظرم مولاناست. حافظ و خیام نیزدر ترکیه بسیار محبوب هستند جالب این که بعضی از اشعار خیام در ترکیه به صورت ترانه خوانده می شود منتها با قبول اشکال در ترجمه آثار کلاسیک فارسی باید بگوییم همه ترجمه این اشعار ترجمه های سالم و دقیق و وفادار به متن اصلی نیستند.
*آثار اورهان پاموک امروز در ایران شناخته شده هستند و مترجم اختصاصی آثار این نویسنده یعنی ارسلان فصیحی ترجمه نوشته های پاموک را کاری دشوار دانسته است، نظر شما در این باره چیست؟
اوزلوک: اورهان پاموک از واژه های غربی در آثارش به صورت گسترده بهره می برد. این رویکرد استفاده از لغات و مظاهر بیگانه در ترکیه به معنای خودنمایی است که البته به نظرم اورهان پاموک همچین قصد و نیتی ندارد. پاموک از ساختارهای ادبی به خوبی برای اهدافش استفاده می کند و متون این نویسنده انسجام خاص خود را دارند.
وفایی: نوشته های اورهان پاموک زیاد پیچیده نیستند و به نظرم ترجمه این نوشته ها نیز نباید دشوار باشد.
*وضعیت اجمالی چاپ و نشر کتاب در ترکیه چگونه است؟
اوزلوک: بعضی کتاب های منتشره در ترکیه در سطح عموم با استقبال گسترده مواجه می شوند و تیراژ بسیار بالایی دارند. این نکته را اضافه کنم که معمولا رمان ها و کتاب های پرفروش را مطالعه نمی کنم. چون به نظرم کتاب هایی که در سطح گسترده خریده می شوند زود فراموش می شوند. مثلا کتاب هایی در ترکیه با تیراژ 100 هزار چاپ می شوند و در عرض 2 سال چند میلیون نسخه از این کتاب ها به فروش می رود که من اصلا تمایلی به مطالعه این گونه کتاب ها ندارم. چون تا 5 سال بعد دیگر یادی از این کتاب ها باقی نمی ماند.
* به موضوع فعالیت های خودتان در زمینه ترجمه بپردازیم!
اوزلوک: سه کتاب از آثار مرحوم شریعتی را تا به حال ترجمه کرده ام. اتفاقا دلیل یادگیری زبان فارسی من هم به مطالعه آثار شریعتی باز می گردد. با علاقه ای که به فرهنگ و ادبیات ایران داشتم در سال 2003 به ایران آمدم و در دانشگاه تربیت مدرس در مقطع کارشناسی ارشد به تحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی پرداختم. با توجه به گرایشهای ایدئولوژیکی علاقه داشتم متن اصلی کتاب های امام خمینی، مطهری و شریعتی را مطالعه کنم و معتقد بودم با مطالعه ترجمه آن ها شاید مطالبی را از دست بدهم. در این زمان بود که با عقاید مرحوم شریعتی آشنا شدم و به افکار او علاقه مند شدم. این موضوع باعث ترجمه کتاب های "مذهب علیه مذهب"، " پدر و مادر ما متهمیم!" و "جهت گیری طبقاتی اسلام" در ترکیه شد.
*در مقایسه با ترجمه آثار زبان های دیگر در ایران وضعیت ترجمه آثار ترک زبان چگونه است؟
وفایی: اصلا قابل قبول نیست. در عرصه های اجتماعی و سیاسی ارتباط ایران و ترکیه خصوصا با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه بسیار توسعه پیدا کرده است در بیشتر زمینه ها خوب پیش می رود. تحکیم فعالیت های فرهنگی موجب محکم شدن زیر ساخت های مشترک بین دو کشور خواهد شد. در حال حاضر شناخت ترک ها از ما بسیار بیشتر از شناخت ما از ترک هاست. ایرانی ها علی رغم حجم وسیعی از ایرانیانی که در ترکیه زندگی می کنند، ترکیه را نمی شناسند و عموم مردم ما طالب تماشای کانال های تلویزیونی ترکیه هستند و اطلاعات کتاب خوانان ما نیز از فعالیت های فرهنگی ترکیه هیچ نسبت معقولی با میزان اطلاعات ترک ها از فعالیت های ما ندارد.
اوزلوک: موردی که دوستان ایرانی باید به آن توجه داشته باشند کم و کاستی در حوزه کرسی های زبانشناسی دانشگاه های ایران است. با وجود تعداد قابل توجهی از مردم ترک زبان در ایران، فقط در دانشگاه علامه گروه ترکولوژی راه اندازی شد که این اتفاق مربوط به حدودا 6 سال پیش می شود. ولی در ترکیه سال های پیش 15 دانشگاه دارای کرسی زبان فارسی بودند که امروز در 7 یا 8 دانشگاه ترکیه این امکان وجود دارد. مثلا در دوره ای که در دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی تهران داشتیم متوجه شدیم زبان ها وگرایشهای مختلفی چون زبان اسپانیایی موجود است اما گرایش زبان ترکی وجود ندارد.
زبان ایران فقط فارسی نیست و ایران قوم و نژاد های دیگری هم دارد. باید از زبان های بومی هر دو کشور حمایت بشود. در ترکیه هم این مساله درباره زبان کردی پیش آمد. حکومت ها باید از کلیه قومیت ها و زبان هایشان حمایت بکنند قبل از این که این قومیت ها این حق مسلم را طلب کنند.
وفایی: یک نکته مهم دیگر این که با توجه به علاقه ترک ها به شخصیت دکتر شریعتی، انتشارات فجر در ترکیه با بستن قرارداد و توافق با بنیاد دکتر شریعتی، مجموعه آثار این اندیشمند مسلمان را با چاپی پیراسته به دست علاقه مندن در ترکیه می رساند. چند تا از کتاب های این مجموعه نیز توسط آقای دوغان و همسرشان ترجمه شده است. تالیفات شریعتی به 3 دسته تقسیم می شود: ایدئولوژیک، اجتماعیات و کویریات. در حال حاضردر ترکیه بیشتر کویریات شریعتی مورد توجه است و در این کشور ترجمه می شود که رنگ و بوی کاملا ادبی و عرفانی دارد. در همین زمینه خانم آقای دوغان کتاب "نامه های شریعتی" را در دست ترجمه دارد.
*با توجه به اقبال گسترده ترک ها نسبت به کتاب های دینی در ایران، آیا گروه و تشکلی برای ترجمه آثار نویسندگان لائیک ایرانی در ترکیه وجود دارد؟
وفایی: از شهرنوش پارسیپور و فروغ فرخ زاد کتاب هایی ترجمه شده است که البته چاپ کتاب های مشابه در ترکیه در اقلیت قرار دارد.
*ترجمه کتاب های شعر شاعران ترک در ایران چگونه است؟
وفایی: از نجیب فاضل کتاب "چیله" به معنای چله ترجمه شده است. "پیاده رو ها" کتاب شعر دیگر این شعر است که ترجمه ان به عهده من بود. در کل فاضل پدر تفکر اسلامی معاصر در ترکیه است. و به نظر من جایگاهی مانند شریعتی در ایران، برای او در ترکیه متصور است.
اوزلوک: البته نجیب فاضل عقاید ملی گرایانه نیز داشته است. به نظرم اگر فاضل را با محمد آرکب مقایسه کنیم قیاس مناسب تری باشد.
وفایی: نجیب فاضل شعرهای زیبایی دارد که می تواند برای مخاطب ایرانی هم جالب باشد و ما که دستی در ترجمه داریم اصلا از روند فعلی ترجمه آثار ادبی ترک ها به خصوص در زمینه شعر، راضی نیستیم. ترک ها از اواخر دوران امپراطوری عثمانی تا به حال دارای فرهنگ ادبی بکری هستند که فکر می کنم بیشتر باید درباره آن کار و تحقیق صورت بگیرد.
*در یک جمع بندی فعالیت ادبی و ترجمه در ترکیه را نسبت به ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
وفایی: فکر می کنم در زمینه ادبیات و تولید آثار ادبی دو کشور در یک سطح باشند. انجمن های ادبی مختلف در دو کشور فعال هستند که این موضوع نباید نادیده گرفته شود. ولی موضع ضعفی که جلب توجه می کند، عدم تقابل بین محافل ادبی ایران و ترکیه است. ترکیه دروازه هایش را به روی جهان باز کرده است و برای ورود به اتحادیه اروپا سعی می کند استانداردهای اروپا را رعایت کند. در این زمینه تبادل اندیشه و نظر و تعدد آرا در ترکیه بیشتر است و به نظرم وضع فعلی چاپ کتاب در ترکیه وضعی پوباتر و جدی تر دارد.
نظر شما