دکتر عبدالعلی دستغیب در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد وجود بسیاری از معارف فلسفی، عرفانی و دینی تا زمان حافظ در اشعارش گفت: بله پیشینه ادبی ،هنری و کلامی پیش از حافظ در دوره اسلامی در اشعار حافظ وجود دارند. آنجایی که در فلسفه و کلام بوده آثار فارابی ،غزالی و اینها بوده بعلاوه رویدادها و سوابق فرهنگی قبل از اسلام هم در شعر حافظ وجود دارند. منتها این معارف را به وسیله مقصود بیانش در میآورد و برداشتش با برداشت بزرگانی چون ناصر خسرو و غزالی تفاوت وجود دارد. حافظ یک نگاه خاصی به دنیا دارد و از این معارف فلسفی ،کلامی و ادبی استفاده میکند برای اینکه نگاه خودش را بیان کند.
وی افزود: اگر بگوییم حافظ این مطالب را تکرار کرده است جواب شما منفی است و اگر هم بگوییم بسیاری از این معارف را بیان کرده است باز هم اینطور نیست. فقط برخی از نکتههای قدیمی و عناصر فکری، کلامی و ادبی که در نوشتههای پیشینیان بوده مثل عشق و عقل و جدال ایندو و نگاه کردن به آغاز و پایان جهاناینها وارد شعر حافظ شده ولی حافظ اینها را تکرار نمیکند بلکه در حافظ به صورت ابزار تفکرخ اص خودش در آمده است.
این کارشناس و منتقد ادبی در مورد این سخن که حافظ، حافظه ماست هم اظهار داشت: به نظر من این سخن مقداری مبالغه است. این تعارفها و تکلفاتی است که از قدیم مرسوم بوده است. حافظ شاعر خوبی است اما فردوسی و خیام و نظامی و سعدی و مولوی و دیگر شاعران و نویسندگانی مثل بیهقی و ناصر خسرو همچنین ادبیات فولکلوریک ما که باورها و عواطف و احساسات ما در طول تاریخ هستند اینها حافظه ما هستند. اما در سالهای اخیر به مولوی و حافظ توجه بیشتری نشان دادهاند و بار و سنگینی تحقیقات پژوهشگران روی آثار ایندو جمع شده است به خصوص اینکه در غرب و در تاجیکستان ترجمههای اشعار ایندو پرفروش بودهاند و یک مقداری از شاعران دیگر غفلت کردهایم.
این محقق و پژوهشگر درادامه تصریح کرد: باید اشعار مولوی و حافظ و دیگر شاعران سرآمد گذشته را به زبان امروزی تبدیل کنیم و جوانان با آنها بیشتر مأنوس شوند. اینکه این شاعران کهنه نیستند و سخنانشان مدرن هم است و توجه جوانان را از فیلمهاو رمانهای مدرن به سمت و سوی آنها سوق دهیم صرف نظر از اینکه آنها چه عقیدهای داشتهاند باید توجهمان به عناصر سازنده اشعارشان و متن آنها بشود و متنی که در اختیار ماست باید امروزی بشود.
دستغیب در مورد رابطه حافظ و بحرانهای پیشرو معاصر هم گفت: حافظ راهحلی برای بحرانهای امروزی ارائه نمیدهد. برای مثال نباید از حافظ انتظارداشت که بحران ترافیک یا آلودگی هوا را ازبین ببرد یا سیاستهای روز سیاستمدارانمان بر گفتههای حافظ بنا شود. حافظ فقط برای زندگی ماشینی امروزی یک تسکین دهنده است و از دلهرهها و تشویشها و اضطرابها و دل نگرانیها میکاهد.
نظر شما