بسیار پیش میآید که در مراودات و گفتگوهای هر روزه، طرفین واژههای اقناعگری چون مطمئناً، قطعاً، بیشک، آشکارا، به وضوح و مانند آنها برای تأکید بر مدعای خود بهره ببرند تا به کمک آنها طرف دیگر قانع شود که ادعای طرح شده درست است و در نهایت باید مورد پذیرش قرار بگیرد، شیوهای که در خطابهها بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
البته به خودی خود استفاده از این دست واژگان بلامانع و گاه حتا ضروری است. آنگاه که طرف مقابل با بسیاری از عقاید و یا چارچوبها و دلایل بحث ما آشنایی دارد، میتوان این واژهها را به کار برد. همچنین واقعیت این است که زندگی کوتاهتر و فرصتهای ما کمتر از آن است تا بخواهیم یا بتوانیم برای یکایک ادعاهای خود دلایل و استدلالهایی ارائه کنیم.
بنابراین نه تنها ضروری است که دلایل و استدلالهایی وجود داشته باشند و ادعای ما را پشتیبانی کنند بلکه به نظر میرسد ما نیز همواره باید این آمادگی و امکان را داشته باشیم که اگر با پرسش طرف دیگر درباب چرایی مدعای خود مواجه شدیم، این دلایل و استدلالها را ارائه کنیم.
در این راستا اما باید توجه داشت که اگر واژههای اقناعگر به این منظور به کار روند که نتایج ناموجه را به ناروا به مخاطب بقبولانند، به نحوی که طرف مقابل در این باره نیندیشد که آیا ادعاهای گوینده درست هست یا نه، آن گاه میتوان گفت مغالطهای رخ داده است.
نمونهای از این مغالطه که بسیار هم شایع است، در آخرین برنامه نود (شامگاه دوشنبه، 26 مهر 1389) و در گفتگوی تلفنی مرتضی کریمی، کمک داور دربی 69 پرسپولیس-استقلال درباره اعلام آفساید از سوی او در بازی این دو تیم پیش آمد، آنجا که وی گفت: "صد بار دیگر هم میگویم که نوری قطعاً در موقعیت آفساید بود". (نقل به مضمون)
این نکته که نوری واقعاً در موقعیت آفساید قرار داشته است، یک بحث است و توجیه این ادعا که نوری در موقعیت آفساید قرار داشته است، بحثی دیگر. بنابراین اگر کمک داور دربی 69 درباره موضوعی سخن میگوید که از مسلمات نیست و شک و شبهههای بسیار در مورد آن وجود دارد، شاید بهتر آن بود که به جای استفاده از واژهها و عباراتی چون "قطعاً" و "صد بار دیگر هم میگویم"، چیزی شبیه این را میگفت که "در آن شرایط خاص، با توجه به جایگیریام در زمین و اینکه باید در یک لحظه تصمیم میگرفتم، تشخیص من اعلام آفساید بود، هر چند این امکان وجود دارد که اشتباه کرده باشم".
پس از آن کریمی میتواند با توجه به تصاویر موجود و بررسیهای مجدد اعلام کند که آیا آن تصمیم خاص وی در آن لحظه درست بوده است یا نه. اگر درست بوده است دلایل و شواهد خود را ارائه کند و اگر دلایل و شواهد موجود برای پشتیبانی از آن تصمیم کفایت نمیکرد، در ادامه سخن فوق خود اعلام کند که "البته با توجه به بررسیهای فعلی به این نتیجه رسیدهام که آن تصمیم درست نبوده است".
در هر حال از یک سو قرار نیست ما همواره تصمیماتی درست در کارنامه خود داشته باشیم و از سوی دیگر همین اتفاقات و تصمیمات آنی که چه بسا اشتباه از کار در آیند، جهان فوتبال را سرشار از لذت میکنند. به یاد آورید شکست انگلستان به آرژانتین را در یکچهارم نهایی جامجهانی ۱۹۸۶ که در آن گل با دست دیگو آرماندو مارادونا در دروازه پیتر شیلتون جا خوش کرد و داور بازی نیز گل را صحیح اعلام کرد.
نظر شما