دکتر رابرت گیلپین در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این موضوع که عالم علوم انسانی دارای مزایای یکسان با دانشمند علوم طبیعی در اجتماع نیست. بر این اساس چرایی انتخاب علوم انسانی از سوی شما به عنوان حوزه مطالعاتی چیست، گفت: شما از حرفه و حوزه مطالعاتی بنده که علوم سیاسی است با عنوان علوم انسانی یاد میکنید که این موضوع ابتدا باید مشخص شود.
وی تصریح کرد: در واقع در سنت دانشگاهی و آکادمیک امریکا و برخی کشورهای غربی مطالعات دانشگاهی و آکادمیک به سه حوزه و دسته تقسیم بندی میشوند.
وی تأکید کرد: دسته و طبقه اول علوم طبیعی هستند. شاخهها و حوزههایی چون فیزیک و زیست شناسی در این دسته جای میگیرند. دسته دیگر علوم انسانی است و مشتمل بر شاخههای مطالعاتی زبان، تاریخ و هنر است.
وی در ادامه به تشریح دسته سوم علوم پرداخت و گفت: دسته سوم علوم، علوم اجتماعی نام دارد که مشتمل بر اقتصاد، علوم سیاسی و جامعه شناسی است.
وی تصریح کرد: این شاخهها و حوزههای مطالعاتی با یکدیگر همپوشانی نیز دارند و به صورت مجزا نیستند. برای مثال میان اندیشمندان و دانشمندان در مورد اینکه که موضوعی به کدام دسته تعلق دارد اختلاف نظر وجود دارد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: به عبارت دیگر برخی موضوعات هستند که جایگاه و سنخ آنها اختلاف برانگیز هستند. برای نمونه برخی موضوعات هستند که تعلق آنها به علوم انسانی و یا علوم اجتماعی چندان روشن نیستند.
مؤلف "اقتصاد سیاسی روابط بینالملل" افزود: بنده با شما در مورد این موضوع که علوم اجتماعی جایگاه بهتری در مقایسه به علوم انسانی دارد هم عقیده نیستم. به طور کلی چگونه میتوان تعیین کرد که حوزهای مطالعاتی در مقایسه به حوزهای دیگر برتری و مزیت دارد!
وی تصریح کرد: برای مثال آیا میتوان گفت که آینشتاین نسبت به شکسپیر برتری دارد. به نظر بنده آینشتاین به لحاظ اهمیت در دنیای کنونی در همان جایگاهی قرار دارد که شکسپیر به آن متعلق است.
مؤلف کتاب "جنگ و تغییر در سیاست جهانی" در ادامه تأکید کرد: این موضوع که علوم سیاسی در ایالات متحده امریکا به علوم اجتماعی و یا علوم انسانی تعلق دارد همچنان محل مناقشه است. بنده خودم را عالم علوم اجتماعی با علائق زیاد به حوزههای علوم طبیعی و علوم انسانی میدانم.
رابرت گیلپین از نظریهپردازان برجسته واقعگرا و عضو شورای روابط خارجی امریکا و نایب رئیس انجمن علوم سیاسی امریکا بوده است. او بنیانگذار واقعگرایی ساختاری هژمونیک است. از گیلپین کتاب "اقتصاد سیاسی جهانی: درک نظم اقتصادی بینالمللی" با ترجمه و گردآوری هادی خوشنویش به فارسی منتشر شده است.
او از دو نظر پاسخگوی مهمی به برخی انتقاداتی است که واقعگرایی و نیز نوواقعگرایی والتزی با آن روبرو بودند. او از یک سو به مسئله تحول نظام توجه دارد و از سوی دیگر به نقش سیاست در اقتصاد میپردازد.
نظر شما