به گزارش خبرگزاری مهر، در این مطلب تحلیلی و انتقادی که "آلن گرش"(Alain GRESH) آن را تحت عنوان "تقسیم دردناک فلسطین" به رشته تحریر در آورده آمده است: مذاکراتی که دوم سپتامبر با میانجیگری باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها آغاز شد، نه فقط با ادامه شهرک سازی های استعماری روبروست، بلکه همچنین با دو بینش کاملا متفاوت از جمله در مورد بیت المقدس، مسئله پناهندگان، مزرها و آب مواجه است. این بن بست موجب شده است تا گروهی از دست راستی های اسرائیلی مانند ریوون ریولین، موشه آرنز، و زیپی هوتوولی، راه حل ایجاد یک دولت بر روی سرزمین های میان مدیترانه و رود اردن را توصیه کنند.
در این مطلب آمده است: هدف از این پیشنهادات حل یکی از تضادهای اساسی شاخه لیبرال (به مفهوم سیاسی آن) جناح راست اسرائیل است: چگونه می توان مطالبه حاکمیت بر سراسر کرانه باختری را با اصول دموکراتیک سازگار کرد؟ چگونه می توان از استقرار نظام آپارتاید جلوگیری کرد در حالی که در آن، فلسطینی ها از حقوق سیاسی شان محروم خواهند بود؟ در گذشته، "مناخیم بگین" تلاش کرد که این معما را حل کند و پس از استقبال از انور سادات در بیت المقدس در نوامبر ١٩٧٧، طرحی پیشنهاد کرد که در آن برداشت خود را از خودمختاری فلسطینی ها نشان داده و از اهالی کرانه باختری و غزه می خواست بین ملیت اسرائیلی و اردنی، یکی را انتخاب کنند یعنی به حق رای یکی از این دو دولت دست یابند. این بینش سریعا کنار نهاده شد، چرا که با مانعی روبرو می شد که امروز نیز هیچکدام از افراد دست راستی در اسرائیل نمی توانند برطرف سازند. این مانع عبارتست از چگونگی مصالحه اعلام یک "دولت یهودی" با اعطای حق رای به فلسطینیان است.
در بخش دیگری از مطلب لوموند آمده است: آرنز مدعی است که فلسطینی ها 30 درصد کل جمعیت اند ولی او شمار اهالی کرانه باختری را کمتر از واقعیت به حساب آورده و اهالی غزه را نیز کاملا فراموش کرده است. این طرح، چگونه می تواند جمعیت فلسطین را زیر رقم تعیین کننده پنجاه درصد نگه دارد؟ حتی با میزان 40 درصد، هیچ دولتی نمی تواند بدون حمایت بخشی از جمعیت فلسطینی تشکیل شود، لذا بدرستی نمی توان فهمید آنان با چه منطقی از یک حکومت در دولت یهودی پشتیبانی خواهند کرد؟
روند صلح خاورمیانه به بن بست رسیده و سال هاست به زور تنفس مصنوعی سرپا نگاهداشته شده است. |
نظر شما