به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه خبری المنار، "سید حسن نصرالله" سخنرانی خود را به مناسبت روز شهید و سالروز عملیات استشهادی و قهرمانانه "احمد قصیر" و در جریان همایشی در مجتمع سید الشهدا در منطقه "الرویس" بیروت ایراد کرد.
این همایش با عنوان "تجدید عهد و پیمان" با خون مقاوم حسینی در سالروز عملیات استشهادی شهید احمد قصیر برگزار شد که در سال 1982در شهر صور انجام شد.
قصیر در 11 نوامبر سال 1982 با یک پژوی سفیدرنگ خود را به طبقه زیرین ساختمان سرفرمانداری نظامی رژیم صهیونیستی در شهر صور زد و انفجار مهیبی که پس از آن روی داد، این ساختمان بزرگ و مستحکم را کاملاً ویران کرد. نتایج این واقعه برای ارتش رژیم صهیونیستی یک فاجعه به معنای واقعی کلمه بود چون در این عملیات 141 صهیونیست به هلاکت رسیده و صدها نفر دیگر زخمی شدند. حزب الله لبنان سالروز این عملیات استشهادی را روز شهید نامگزاری کرده است.
آخرین میخ بر تابوت اسرائیل
دبیرکل حزب الله لبنان در آغاز سخنرانی خود پیروزی بزرگ مقاومت در سال 2000 را آخرین میخ بر تابوت اسرائیل دانست. سید حسن نصرالله در سخنرانی خود گفت که پس از پیروزی بزرگ مقاومت در سال 2000 ، آخرین میخ بر تابوت رژیمی بود که خود آن را "اسرائیل بزرگ" میدانستند.
وی افزود: اسرائیلیها و آمریکاییها گفتند که هرگز در مقابل مقاومت ساکت نخواهند ماند و اینجا بود که وارد مرحله جدیدی از هدف قرار گرفتن مقاومت شدند، وهله اول رویارویی با جامعه بینالملل بود و نخستین هدف گیری مقاومت نیز از طریق صدور قطعنامه 1559 بود.
وی تصریح کرد: در آن زمان "سیلوان شالوم" گفت که سفری در سطح جهان انجام داده تا این قطعنامه صادر شود و درباره علت این کار نیز گفت که ما میخواهیم مقاومت را در رویارویی با جامعه بینالملل قرار دهیم همزمان با این تلاشهای اسرائیل بوش و شیراک نیز نشستی تشکیل داده و در مورد صدور قطعنامه به توافق رسیدند، به این معنی که صدور این قطعنامه دست پخت آمریکا و فرانسه و با مشارکت عوامل منطقهای و محلی بود، اما دستاندرکاران واقعی آن بوش و شیراک بودند.
نصرالله اظهار داشت: مقاومت پیش از صدور این قطعنامه بخشی از درگیری داخلی نبود، برای شیراک خروج سوریه از لبنان اولویت داشت اما برای بوش اولویت پایان دادن به مقاومت لبنان و فلسطین و در نهایت نیز از جمله اهداف حقیقی در قطعنامه 1559 ضربه زدن به مقاومت بود و همچنان نیز ادامه دارد.
وی همچنین گفت: دیروز شالوم میگفت که صدور رأی اولیه دادگاه به اجرای قطعنامه 1559 منجر خواهد شد، اینها در توهم هستند، چه بسا تصور میکنند که شورای امنیت نشستی تشکیل خواهد داد و چند دستگی لبنانی بوجود خواهد آمد و این به فروپاشی موضع سیاسی سوریه، لبنان، مقاومت و ایران منتهی خواهد شد و امور از طریق جنگ و فشار پیش میرود.
دبیرکل حزبالله لبنان تاکید کرد: رویارویی با جامعه بینالمللی که امروز میشنویم از سال 2004 آغاز شده است، آنها در ارزیابی خود اشتباه کردند و گمان کردند که اگر جامعه جهانی را در رویارویی با مقاومت قرار دهند همه چیز از هم میپاشد اما این اتفاق رخ نداد.
ژاک شیراک؛ طراح خلع سلاح مقاومت
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه اعلام کرد که رئیس جمهور سابق فرانسه پیشنهاد وارد کردن حزبالله به عرصه قدرت با هدف خلع سلاح مقاومت را مطرح کرد.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود به مناسبت روز شهید، درباره توافق آمریکا و فرانسه در اعمال فشار به سوریه برای خروج نیروهایش از لبنان گفت: مرحله دوم ترور حریری بود آمریکا و فرانسه با یکدیگر توافق کردند و فشارهای جهانی برای خروج سوریه از لبنان آغاز شد و این اتفاق رخ داد.
وی افزود: مرحله دوم که با دخالت سیاسی آغاز شد برای ضربه زدن به مقاومت بود، من آن را تشویق به قدرت نامیدم، آنچه مطبوعات در مورد دیدارهای سفیر فرانسه در آن زمان با من منتشر کردند درست بود. دولت شیراک دیدگاهی برای به قدرت رساندن مقاومت و حزبالله داشت، شیراک در دیدار با نخست وزیر یک کشوری در منطقه گفته بود که ما با بوش برای پایان دادن به مقاومت توافق کردیم اما من میخواهم این امر از طریق سیاست محقق شود در حالی که آنها میخواهند با زور به این دستاورد دست یابند.
وی تصریح کرد: شیراک گفته بود که من معتقدم باید حزبالله را وارد قدرت کرد و پس از مدتی حزبالله احساس خواهد کرد که پایبندی به سلاح باری بر دوش آن است بنابراین سلاح را کنار خواهد گذاشت این نخست وزیر نیز این اطلاعات را برای من فرستاد، از وی خواسته شده بود که ما را در حرکت در این مسیر یاری کند، مهلتی که برای شیراک برای تحقق این هدف با دوستانش در لبنان اعطا شده بود یک سال بود، زیرا تولد خاورمیانه جدید دیگر تاخیر نداشت، بنابراین عملا به حزبالله بالاترین قدرتی که میتوان به یک حزب داد، پیشنهاد شد.
سازش در مقاومت جایی ندارد
نصرالله در ادامه سخنان خود به مناسبت روز شهید، این سوال را مطرح کرد که چرا مثلث "مثالثه " [ساختار حکومتی 10+10+10] را پیشنهاد داده و مطرح کردند تا شیعیان لبنان را که در طول عمرشان همواره در لبنان نادیده گرفته شدهاند را تحریک کنند.
دبیرکل حزبالله تصریح کرد: بهای این کار ابتدا پایان یافتن درگیری عربی و اسرائیلی یعنی کنار گذاشتن مقاومت بود.
وی گفت: این مثلث مطرح شد تا ما مقاومت را رها کرده و از سوریه جدا شده و با این طرح همراه شویم، اما این طرح نیز شکست خورد، زیرا آنها ما را درست نشناختند.
وی گفت: این مثلث مطرح شد تا ما مقاومت را رها کرده و از سوریه جدا شده و با این طرح همراه شویم، اما این طرح نیز شکست خورد، زیرا آنها ما را درست نشناختند.
نصرالله تاکید کرد: گمان کردید که ما طالب قدرت هستیم و مقاومت ما برای مقابله با دشمن نیست، از این رو پیشنهاد تصدی پستها را به ما دادید؛ اما ما خواستار قدرت نبوده و مقاومت و کرامت خود را با همه قدرت مبادله نخواهیم کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان، مقاومت را یک وظیفه الهی، دینی و معاملهای با خدا دانست که جایی برای سازش با هیچ گروهی در جهان برجای نمیگذارد.
دبیرکل حزب الله لبنان، مقاومت را یک وظیفه الهی، دینی و معاملهای با خدا دانست که جایی برای سازش با هیچ گروهی در جهان برجای نمیگذارد.
وی افزود: از سال 2005 تا اندکی پیش از جنگ، نیروهای محلی به ما پیشنهاد قدرت را می دادند و میزان تقدیر از ما در نزد نیروهای 14 مارس نیز مشخص بود ، زیرا آنها تلاش می کردند که فصل تشویق به قدرت را از فصول جنگ علیه مقاومت، اجرا کنند.
نصرالله فصل سوم را جنگ دانست و تصریح کرد: هدف آنها در سال 2006 برای انتخاب گزینه جنگ، ایجاد یک خاورمیانه جدید بود؛ در لبنان نیز بر پارلمان، دولت و کشور دست گذاشتند، اما مانع اصلی آنها مقاومت مسلح بود؛ ما باید به این نکته توجه کنیم که لبنان، عراق، مصر و ایران برای آمریکا اهمیتی ندارد، بلکه اسرائیل برای آنها مهم است.
وی افزود: روزنامه النهار نامه جوابیهای را که کسینجر برای سرهنگ "ریمون اده " فرستاد، چاپ کرد؛ اده وی را متهم کرده بود که قصد ویران کردن لبنان را دارد، کسینجر نیز در پاسخ نامهای طولانی نوشت که بعضی از قسمتهای آن را می گویم و امیدوارم گروه 14 مارس آن را بشنود.
نصرالله گفت: کسینجر می گوید درست است که من به ایجاد دولت های شبیه اسرائیل میاندیشم، اما حوادث خونینی که ما در لبنان ایجاد کردیم (یعنی اعتراف میکند که جنگ لبنان کار آنهاست) برای ما عدم همزیستی مسالمت آمیز و مشکلات اساسی در تنها نظام دموکراتیک منطقه را ایجاد کرد.
پایداری؛ رمز پیروزی
دبیرکل حزب الله لبنان عامل موفقیت لبنان در جنگ با رژیم صهیونیستی را پایداری مقاومت، مردم، ارتش و شهدای لبنان دانست.
"سید حسن نصرالله " در ادامه افزود: همه آنچه که آمریکا از دهه هفتاد دنبال میکند، برای بهرهبرداری در جهت منافع خود است، بر این اساس به فصل سوم می رسیم؛ آمریکا تصمیم به جنگ گرفت؛ برآورد بوش و اولمرت این بود که طی یک هفته حزب الله نابود میشود؛ اما این اتفاق نیفتاد؛ بوش مسئولیت این حمله را بر عهده نظامیان اسرائیلی گذاشت، اما هنگامی که مقاومت پایداری کرد، اولمرت درخواست توقف جنگ را مطرح کرد، اما آمریکاییها خواستار این شدند که جنگ طولانی شود و فرصت جدیدی برای اسرائیل ایجاد شود تا حزبالله را شکست دهد، اما اسرائیل توان ادامه جنگ را نداشت؛ پایداری مقاومت، مردم، ارتش، ایثارگری و شهدای این جنگ بود که تجاوز علیه لبنان را متوقف کرد.
نصرالله افزود: 3هفته پس از جنگ آنها دریافتند که این جنگ هیچ دستاوردی برای آنها نداشته است، بلکه زیانهای نظامی زیادی در هفته آخر ایجاد شد ، بنابراین به این فکر افتادند که به شورای امنیت بروند.
سید حسن نصرالله علت مراجعه رژیم صهیونیستی به شورای امنیت را به نقل از بوش چنین بیان میکند؛ اولین دلیل نجات اسرائیل بود، در هفته آخر تانکها ویران شده و نظامیان اسرائیلی کشته میشدند، نیروهای نخبه اسرائیل بیش از 48 ساعت نماندند و اگر جنگ ادامه مییافت، شکت بزرگتری برای اسرائیل بوجود می آمد.
دبیرکل حزبالله افزود: می توانستیم دستاوردهای بیشتری در جنگ به دست آوریم، ولی هدف ما جنگ نبود، بنابراین بوش نه برای نجات لبنان، بلکه برای نجات اسرائیل و برای جلوگیری از انزوای آمریکا خواستار توقف جنگ شد، زیرا همه کشورهای جهان از تایید جنگ خودداری می کردند.
نصرالله این سخن بوش را که گفته بود "برای نجات دولت فواد سنیوره، خواستار توقف جنگ شده است را دروغ محض دانست" و گفت: بوش به دولت سنیوره فکر نمیکرد و دولت وی در جریان 7 می با دولت سنیوره چه کرد؟
نصرالله در ادامه افزود: جنگ با شکست اسرائیل به پایان رسید، اما پروندهای وجود دارد که پس از جنگ آن را باز نکردیم، اما به خاطر 1140 شهید این جنگ، باید بپرسیم آیا گروهها و رهبران سیاسی لبنانی بودند که خواستار جنگ علیه مقاومت در لبنان شده بودند؟ آیا نیروهای لبنانی وجود داشتند که درخواست تمدید مدت جنگ را مطرح کرده باشند؟ نقش نیروهای لبنانی در این جنگ چه بود؟ آیا گروهی در لبنان وجود داشت که مسئول طولانی شدن جنگ در هفته های آخر باشد؟ بله، به این سخن فرانسویان اشاره میکنیم که به مسئولان حزب الله گفتند: همه چیز به شورای امنیت منتهی میشود، ما می پذیریم، اما دولت شما نمیپذیرد، آیا این بخشی از حقیقت نیست که باید آن را مورد بررسی قرار دهیم؟ آیا نباید به خاطر شهدا خواستار حق و عدالت باشیم؟
نصرالله در ادامه افزود: در بخش سوم می گویم که شما در برآورد نیرو، ایمان، اراده و توکل ما به خدا، اشتباه کردید، شما در برآورد توان ما برای پایداری و تحمل رنج مرتکب اشتباه شدید، بنابراین راهی جز پذیرش پیروزی ما که همه جهان به آن اعتراف کردهاند، ندارید.
دبیر کل حزب الله در ادامه یادآور شد: فصل چهارم 5 می است که با تایید آمریکا تصمیماتی اتخاذ شد و هدف از آن ایجاد فتنه میان شیعه و سنی و میان ارتش و مقاومت بود، اما این بار نیز شکست خوردید، زیرا در فهم اولویتها و طرز فکر ما مرتکب اشتباه شدید .
"سید حسن نصرالله " در ادامه افزود: همه آنچه که آمریکا از دهه هفتاد دنبال میکند، برای بهرهبرداری در جهت منافع خود است، بر این اساس به فصل سوم می رسیم؛ آمریکا تصمیم به جنگ گرفت؛ برآورد بوش و اولمرت این بود که طی یک هفته حزب الله نابود میشود؛ اما این اتفاق نیفتاد؛ بوش مسئولیت این حمله را بر عهده نظامیان اسرائیلی گذاشت، اما هنگامی که مقاومت پایداری کرد، اولمرت درخواست توقف جنگ را مطرح کرد، اما آمریکاییها خواستار این شدند که جنگ طولانی شود و فرصت جدیدی برای اسرائیل ایجاد شود تا حزبالله را شکست دهد، اما اسرائیل توان ادامه جنگ را نداشت؛ پایداری مقاومت، مردم، ارتش، ایثارگری و شهدای این جنگ بود که تجاوز علیه لبنان را متوقف کرد.
نصرالله افزود: 3هفته پس از جنگ آنها دریافتند که این جنگ هیچ دستاوردی برای آنها نداشته است، بلکه زیانهای نظامی زیادی در هفته آخر ایجاد شد ، بنابراین به این فکر افتادند که به شورای امنیت بروند.
سید حسن نصرالله علت مراجعه رژیم صهیونیستی به شورای امنیت را به نقل از بوش چنین بیان میکند؛ اولین دلیل نجات اسرائیل بود، در هفته آخر تانکها ویران شده و نظامیان اسرائیلی کشته میشدند، نیروهای نخبه اسرائیل بیش از 48 ساعت نماندند و اگر جنگ ادامه مییافت، شکت بزرگتری برای اسرائیل بوجود می آمد.
دبیرکل حزبالله افزود: می توانستیم دستاوردهای بیشتری در جنگ به دست آوریم، ولی هدف ما جنگ نبود، بنابراین بوش نه برای نجات لبنان، بلکه برای نجات اسرائیل و برای جلوگیری از انزوای آمریکا خواستار توقف جنگ شد، زیرا همه کشورهای جهان از تایید جنگ خودداری می کردند.
نصرالله این سخن بوش را که گفته بود "برای نجات دولت فواد سنیوره، خواستار توقف جنگ شده است را دروغ محض دانست" و گفت: بوش به دولت سنیوره فکر نمیکرد و دولت وی در جریان 7 می با دولت سنیوره چه کرد؟
نصرالله در ادامه افزود: جنگ با شکست اسرائیل به پایان رسید، اما پروندهای وجود دارد که پس از جنگ آن را باز نکردیم، اما به خاطر 1140 شهید این جنگ، باید بپرسیم آیا گروهها و رهبران سیاسی لبنانی بودند که خواستار جنگ علیه مقاومت در لبنان شده بودند؟ آیا نیروهای لبنانی وجود داشتند که درخواست تمدید مدت جنگ را مطرح کرده باشند؟ نقش نیروهای لبنانی در این جنگ چه بود؟ آیا گروهی در لبنان وجود داشت که مسئول طولانی شدن جنگ در هفته های آخر باشد؟ بله، به این سخن فرانسویان اشاره میکنیم که به مسئولان حزب الله گفتند: همه چیز به شورای امنیت منتهی میشود، ما می پذیریم، اما دولت شما نمیپذیرد، آیا این بخشی از حقیقت نیست که باید آن را مورد بررسی قرار دهیم؟ آیا نباید به خاطر شهدا خواستار حق و عدالت باشیم؟
نصرالله در ادامه افزود: در بخش سوم می گویم که شما در برآورد نیرو، ایمان، اراده و توکل ما به خدا، اشتباه کردید، شما در برآورد توان ما برای پایداری و تحمل رنج مرتکب اشتباه شدید، بنابراین راهی جز پذیرش پیروزی ما که همه جهان به آن اعتراف کردهاند، ندارید.
دبیر کل حزب الله در ادامه یادآور شد: فصل چهارم 5 می است که با تایید آمریکا تصمیماتی اتخاذ شد و هدف از آن ایجاد فتنه میان شیعه و سنی و میان ارتش و مقاومت بود، اما این بار نیز شکست خوردید، زیرا در فهم اولویتها و طرز فکر ما مرتکب اشتباه شدید .
نظر شما