به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی "فلسفه و تقارن ادیان"ٰ روز یکشنبه سیام آبان در محل کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران برگزار شد.
در این نشست فرهاد افرامیان عضو کمیته فرهنگی انجمن کلیمیان درباره "ظرفیتهای همگرایی ادیان در ایران" سخن گفت. وی در سخنرانی خود کوشید با تکیه بر دو محور تقارن بین مذاهب و تعامل اصحاب ادیان و رابطه دو سویه آنها در قلمرو جغرافیایی ایران، ظرفیتهای همگرایی ادیان و همزیستی اصحاب ادیان در ایران را نشان دهد.
وی به تشریح مشترکات ادیان توحیدی بعنوان عامل درونی و زمینههای فرهنگی- تمدنی مشهود در جغرافیای ظهور ادیان الهی بعنوان عامل بیرونی پرداخت و گفت: باید از خلط مفهوم ظرفیتسازی و توسعه در این حوزه بر حذر بود. چراکه ظرفیتسازی مبتنی بر جمعآوری ادله و شواهد، حرکتی نظری است. در حالی که توسعه مستلزم اقدام و برداشتن گامهای عملی است. همانگونه که تاریخ زندگی مسالمت آمیز ادیان در ایران از گذشته تا به حال کاشف این مدعا است.
در ادامه آندرانیک سیمونی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز درباره "نظریه دکتر گقباتسی در رد فرق انحرافی" سخنرانی کرد.
وی گفت: گقباتسی از چهرههای بارز فرهنگ ارمنی در قرن پنجم میلادی است. وی در ربع پایانی قرن چهارم در روستای گقب سرزمین آرارات به دنیا آمد. در مدرسه آشتیشات از شاگردان مسروپ ماشتوتس و ساهاک پارتی بود و بعنوان یکی از فعالین جنبش ترجمان در ترجمه کتاب مقدس شرکت داشت.
وی افزود: گقباتسی با مسائل فقهی، دینی، فلسفی و علوم طبیعی زمان خویش الفت داشت و با تفکرات سقراط، افلاطون، ارسطو، زنون و دیگران به خوبی آشنا بود. وی اسقف باگرواند بود و در اجلاس 449 میلادی آرتاشات بعنوان یکی از مؤلفین نامه به دربار ساسانی شرکت داشت که درآن ضمن نفی نظرگاه تحمیلی پادشاه، بصورت تئوریک از آزادی اقوام در داشتن دین، باور و فرهنگ مستقل دفاع شده است.
سیمونی با اشاره به برخی از آثار گقباتسی نظیر "پاسخ گقباتسی به پرسش آردزان"، "پاسخ گقباتسی به پرسش آشوت فرزند سمباد" و "پندهای سودمند و اندرزهای جانبخش یزنیک مجتهد" ادامه داد: کتاب "درمذمت فرقه گرایی" وی یکی از نادره گوهرهای تفکر فلسفی ارمنی است که اولین بار در سال 1763 در ازمیر به چاپ رسیده است. در این اثر بدیع برای نخستین بار در تاریخ تفکر ارمنی نطفه بررسی تحقیقی و منتقدانه دیدگاههای فلسفی گذشتگان و معاصرین مؤلف بسته میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تصریح کرد: مؤلف پس از بررسی تحلیلی مکاتب مختلف به کشف و ارائه مرزهای مشترک مذاهب پانته ئیستی و ایدئولوژیهای فرقه گرایانه انحرافی پرداخته به بتپرستی و شرایط ظهور مسیحیت میرسد و سپس به آئین مزدیسنائی و نیز ایدئولوژی جنبش ارمنی پاولیکیان و نقطههای مشترک آنان با فرقه مارسیونیستی میپردازد.
وی گفت: مؤلف بر اراده آزاد انسان در اختیار به انجام اعمال خیر و شر تأکید کرده، به بررسی مذاهب زرتشتی، مانویت، مذاهب محلی هلینیستی و فرقههای اگنوستیک که برخوردی دوآلیستی با مفاهیم خیر و شر دارند، میپردازد و آنها را در موضع ضدیتشان با ایدههای توحیدی مسیحیت و اهداف اخلاقی آن نفی میکند.
سیمونی ادامه داد: گقباتسی بجای تقدیرگرایی مطلق، تفکر تقدیر گرایی نسبی را مورد تأکید قرار داده، مسئولیت اعمال خیر و شر را بطور مستقیم به عملکرد انسان و شعور و اراده وی باز میگرداند و نه به آفریدگار. در نظریات توحیدی گقباتسی وجود مطلق، نه تنها شریکی ندارد، بلکه متضادی نیز ندارد آنچه هست یا خالق است یا مخلوق که خالق یکتاست و مابقی مخلوق هستند که بههیچ وجه نمیتوانند به عنوان متضاد یا مخالف پدید آورنده خود قلمداد شوند.
احمدرضا مفتاح دیگر سخنران نشست "فلسفه و تقارن ادیان" بود که به موضوع "مقایسه مفهوم ایمان شیعی و ایمان کاتولیکی" پرداخت و گفت: اغلب متکمان شیعه همچون شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالمتألهین تصدیق و معرفت را مهمترین رکن ایمان میدانند و از این رو ایمان مورد نظر آنان صبغه معرفتشناختی دارد.
وی افزود: علاوه بر این به نظر متکلمان عقلگرایی شیعی، امور ایمانی و گزارههای دینی را میتوان با دلایل عقلی اثبات کرد. البته در مفهوم ایمان، معرفت شرط لازم است و نه شرط کافی. یعنی علاوه بر تصدیق اقرار زبانی و عمل جوارحی نیز از لوازم خارج از ذات ایمان هستند و از نشانههای ظاهری ایمان به شمار میروند. بنابراین مفهوم ایمان شیعی علاوه بر جنبه معرفتشناختی به نوعی مشتمل بر تسلیم و اطاعت هم هست.
مفتاح با اشاره به اینکه درباره مفهوم ایمان در سنت کاتولیک دست کم دو رویکرد متمایز وجود دارد، تصریح کرد: در رویکرد غیرگزارهای به ایمان، گوهر ایمان از سنخ معرفتشناختی نیست بلکه از سنخ امید، اعتماد، عشق و مانند آن است. به عبارت دیگر ایمان نوعی اعتماد ناظر به شخص است. یعنی اولاً ایمان نوعی اعتماد است و بنابراین در ساحت اراده تحقق مییابد نه در ساحت معرفت؛ ثانیاً متعلق آن شخص است نه گزاره.
وی یادآور شد: در این رویکرد که به پولس و آگوستین منسوب است، ایمان مبتنی بر امید و اعتقاد است و صبغه معرفتشناختی ندارد. در این صورت نوع رویکرد بیش از آنکه ایمان فعل انسان محسوب شود موهبتی از طرف خدا دانسته می شود.
مفتاح سپس به رویکرد دوم اشاره کرد و افزود: در رویکرد گزارهای به ایمان، ایمان نوعی اعتقاد ناظر به گزارههاست و در آن گوهر ایمان از سنخ معرفت است. این رویکرد به توماس آکوئینی منسوب است. با اینکه رویکرد توماس بیشتر صبغه معرفتشناختی دارد رویکرد او منحصر در رویکرد فلسفی نیست زیرا ضمن آنکه ایمان را نوعی معرفت میداند بر عناصر امید و محبت نیز تأکید میکند و در نتیجه میتوان گفت مفهوم ایمان شیعی در مقایسه با مفهوم ایمان کاتولیکی صبغه معرفتشناختی بیشتری دارد.
سیلوا الهوردیان از دانشگاه دولتی ایروان ارمنستان دیگر سخنرانی بود که با موضوع "انعکاسات عرفان مسیحی در آثار گریگور نارگاتسی" سخن گفت.
وی در سخنرانی خود کوشید نقش و عملکرد بسزای گریگور نارگاتسی در شکلگیری و ایجاد ادبیات عرفان ارمنی را مورد بحث قرار دهد. به زعم وی نارگاتسی نه تنها اولین و بزرگترین چهره ادبیات رنسانس ارمنی است بلکه بهواسطه اشعارش و بهویژه شاهکار ادبیاش "فغاننامه گریگوری" بزرگترین شاعر عارف ارمنی و پرچمدار "ادبیات عرفان" بهشمار میرود.
الهوردیان گفت: بیش از هزار سال از زندگی این عارف پر آوازه میگذرد ولی همچنان روحانیون و ادبای ارمنی، روس، اروپایی و آمریکایی درباره زندگی، سلوک و آثار وی تحقیقات وسیعی انجام می دهند و همواره در این راه با مطالب جدید و بحث برانگیزی مواجه میشوند. در برخی موارد حتی اختلافات و تضادهای به وجود میآید که البته رویارویی با این موارد، حتی موجب درک و تکمیل مفاهیم موجود در آن شده و همواره به ارزش ادبی و معنوی آثار وی میافزاید.
وی افزود: ارزشهای درونی و والای انسان گناهکار و بروز شاعرانه کشمکشهای رهایی و نجات وی در تفکرات نارگاتسی، پایههای اصلی عرفان را تشکیل میدهند. اگرچه در اولین اشعار و مدح سراییهای روحانی وی نخستین انعکاسات عرفان مسیحی بهچشم میخورند، ولی "فغاننامه" بالاترین مرتبه و اوج عرفان نارگاتسی را در ادبیات منعکس میکند.
الهوردیان تصریح کرد: این "فغان نامه" اگر چه با فغانهایی که قبل از وی نوشته شده تشابهاتی دارد، ولی فرق اصلی آن در این است که محتوای ممدوح قبل از نارگاتسی بر پایه وقایع و اتفاقات، یا اشخاص مهم مذهبی یا تاریخی بودند، حال آنکه علت اصلی فغان نارگاتسی را باید در "گرایش میستیک تکامل آفریدگار، و احساس ناتوانی انسان در راه رسیدن به او جسبجو کرد".
وی در ادامه کوشید برخی علل اصلی فغان نارگاتسی را که پایه و بنیان اصلی عرفان وی را تشکیل میدهند برشمارد: اولین علت، جستجوی انسان کامل است؛ احساسی که در نتیجه انسان را به جستجو و یافتن خداوند، کاملترین و والاترین پدیده عالم سوق داد و نتیجهاش روانه شدن انسان بهسوی درامای درونی خویش شد. انسان با خواستن شناخت مطلق درباره خود و دنیای اطراف، به عمق و غیر قابل درک بودن جهان آفرینش پی برد و هر چه بیشتر در این راه کوشش کرد، بیشتر پی به نادانی خود برد.
آخرین سخنران نشست تخصصی فلسفه و تقارن ادیان، محمدرضا وصفی بود که درباره "کنش و واکنش خرد مسیحیت قرون وسطی و خرد ایرانی" سخن گفت و کوشید گفتگوهای الهیاتی – فلسفی پایان قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم را مورد بررسی قرار دهد.
وی گفت: روی کار آمدن دولت صفوی در ایران همزمان است با دستیابی غرب از سوی دریا به دوردستترین نقاط هند و مراکزی در جنوب خلیج فارس. در این زمان حضور مبلغان مسیحی در ایران، هند و دولت عثمانی گسترش یافت. اوج ورود این هیئتها به ایران در عهد شاه عباس است.
وصفی افزود: حوزه تمدنی دنیای فارسیزبان گسترهای از هند تا ایران و بخشهای مهمی از دولت عثمانی را در بر میگیرد و این حوزه، میدانی میشود برای دیالوگهای الهیاتی - فلسفی بین خرد ایرانی و خرد مسیحیت کاتولیک قرون وسطای غرب. گفتگوهای انجام شده در آن دوران در سه شکل آمیخته به هم پدیداری میگردند. گفتگوهایی که مختص فیلسوفان یا اهل برهان است. گفتگوهایی که متکلمان یا اهل جدل بکار میبرند و گفتگوهایی که مناسب توده مردم یا اهل خطابه است.
وی تصریح کرد: مهمترین اثر خلق شده در این خصوص "آیینه حق نما" اثر کشیش پرتغالی به نام ژروم گزاویه است. او مبلغی است که در هند ساکن شده و در دربار اکبر شاه و پسرش جهانگیر به نگارش اثرش با کمک کاتبان دربار اقدام کرده است که این کتاب با فاصله زمانی چند ساله به اصفهان میرسد و جنجال بزرگ الهیاتی- فلسفی در بین اصحاب اندیشه این شهر میآفریند.
وی گفت: پیترو دلاواله جهانگرد معروف که در اصفهان ساکن بود، روحیه ایرانیان را در ورود به دیالوگ در آن زمان اینگونه توصیف میکند که "هر چه را ما در مورد دینشان میگوییم و می نویسیم با متانت تحمل می کنند".
نظر شما