۷ آذر ۱۳۸۹، ۹:۲۰

احساس غریبی در تئاتر کشورم دارم/ انتقاد رسالت هنرمند است

احساس غریبی در تئاتر کشورم دارم/ انتقاد رسالت هنرمند است

کارگردان نمایش "کافه مک ادم" با اشاره به فضای نامطلوب تئاتر امروز گفت به دلیل بعضی برخوردها احساس غریبگی در تئاتر کشور می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، محمود استاد محمد شنبه ششم آذرماه در جمع خبرنگاران درباره شرایط امروز تئاتر ایران صحبت کرد. وی با اشاره به نگارش نمایشنامه‌ای برگرفته از قصص قرآنی در سال 55 گفت: اولین کسی هستم که قبل از انقلاب فیلمنامه‌ای با عنوان "جنگ اطهر" را کاملا مبتنی بر موازین سینمای بعد از انقلاب نوشتم. همچنین نمایش "آسید کاظم" را نوشتم که در متن نمایش ذکر علی (ع) و نوحه خوانده می‌شود. بعدها هم نمایش "دقیانوس" را برگرفته از داستان اصحاب کهف نوشتم.

این نویسنده و کارگردان با سابقه تئاتر افزود: من که زمان پیش از انقلاب آثاری مذهبی نوشتم از سال 58 به بعد نمایش مذهبی ننوشتم و کار نکردم. جالب این است که هیچ کس سؤال نکرد چرا این اتفاق نیفتاد. کسی نپرسید که چرا کسی که در زمانی که مذهبی نوشتن جرم بود می‌نوشت چرا در این دوره ننوشته است. نمی‌توان گفت آثاری که در آن زمان نوشتم آثار بی‌ارزشی بود زیرا "دقیانوس" بارها توسط دیگران کار شد و سریالی نیز از روی آن ساخته شد.

استاد محمد یکی از دلایل مهاجرت خود به خارج از کشور را نگاه غریبه‌ای ذکر کرد که به او می‌شد. وی ادامه داد: کسانی که با من در پیش از انقلاب کار می‌کردند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی امور فرهنگی و هنری و رسانه‌ای را در دست گرفتند. اما از همان بهار 58 من غریبه شدم و این غریبگی ادامه پیدا کرد که هم خودم را آزار می‌داد و هم باعث پرسش همه اطرافیان من بود. ترجیح دادم که دوره غریبگی را در غربت سپری کنم که در مملکت خود غریبه نباشم.

وی با اشاره به تولید و اجرای نمایش‌های "آخرین بازی"، "دیوان تئاترال" و "تهران" پس از بازگشت به ایران گفت: اگر مدیریت آن زمان فرهنگسرای نیاوران نبود نمایش "آخرین بازی" اجرا نمی‌شد. همان زمان در اتاقی با یک هنرمند 80 میلیون تومان قرارداد بسته شد و با من قراردادی به مبلغ دو میلیون و 800 هزار تومان. من بلافاصله امضا کردم زیرا هدف مرکز آن زمان این بود که به نشانه اعتراض قرارداد را امضا نکنم.

این هنرمند با سابقه عرصه تئاتر تأکید کرد: بحثم بر سر پول نیست بلکه بحثم این است که چرا و برای چه چنین برخوردهایی وجود دارد؟ نمایش "دیوان تئاترال" در سالن قشقایی اجرا شد و استقبال به حدی بود که تماشاگران روی زمین می‌نشستند و بخش اعظمی هم به سالن راه پیدا نمی‌کردند. همزمان نمایشی آداپته شده از اثری روسی در سالن اصلی اجرا می‌شد که تماشاگر نداشت. این در حالی است که اعضای مرکز هنرهای نمایشی و مجموعه تئاتر شهر ارزیابی دقیقی دارند و می‌دانند چه نمایشی در چه سالنی باید اجرا شود.

استاد محمد از برخورد بی‌مبنایی که در تئاتر ایران وجود دارد گلایه کرد و گفت: نمایش "تهرن" را در سالن قشقایی به صحنه بردم و این در حالی بود که در یک صحنه 25 بازیگر روی صحنه حضور داشتند. در آن سالن کوچک و در چنان وضعیتی دیگر میزانسن معنا نداشت. همان زمان در سالن چهارسو نمایشی با سه بازیگر اجرا می‌شد که تماشاگر چندانی نداشت. با نگاهی به دیوارهای تئاتر شهر شاهد هستیم که پوسترهای آثار هر قبیل نمایشگری از جوانان 25 ساله گرفته تا بزرگان تئاتر نصب شده است ولی هیچ اثری از من در آنجا دیده نمی‌شود.

وی مقصود خود از ابراز چنین گلایه‌هایی را آگاه ساختن نسل بعدی هنرمندان تئاتر دانست تا بدانند بافت و اساس روابط و ضوابط تئاتر ایران بر چه مبنایی است. کارگردان نمایش‌های "تهرن"، "دیوان تئاترال" و "آخرین بازی" گفت: چرا با یک نمایش قراردادی 250 میلیون تومانی بسته می‌شود و نمایشی دیگر قراردادی 15 میلیون تومانی دارد؟ در چه صورتی یک نمایش با نیروی کامل تبلیغاتی به صحنه می‌رود و کاری دیگر با سکوت؟ چگونه یک نفر می‌تواند خودی باشد و چگونه رفتاری باعث رفتن به غربت ترکستان می‌شود؟

کارگردان نمایش "کافه مک ادم" با اشاره به حضور پیدا نکردن مدیران و مسئولان مرکز در تمرینات این نمایش گفت: نام مرکز هنرهای نمایشی به عنوان متولی نمایش "کافه مک ادم" بر پیشانی کار خورده ولی به جز شورای بازبین هیچ مسئول دیگری را در سالن تمرین ندیده‌ام. اگر برای مرکز مسأله قرارداد، مخارج ساخت دکور و لباس و بازیگرانی که باید بسیج شوند مهم نیست پس چرا برای گروهی دیگر سالن تمرین و بازیگرانی با حقوق معین در دوره تمرین مشخص می‌شود؟

استاد محمد با اشاره به دوستی صمیمانه خود با حسین مسافر آستانه یادآور شد: حسین مسافر آستانه در قامت مدیرکل هنرهای نمایشی بحث دیگری است. حداقل سه بار به مدیرکل هنرهای نمایشی رجوع کردم و تنها چیزی که تأکید کردم این بود که لحظه‌ای در تمرینات نمایش ما حضور داشته باشد که متأسفانه نیامد. حتی دستیارم با وجود تعیین قرار ملاقات نتوانست با مدیرکل هنرهای نمایشی دیدار کند.

این هنرمند با سابقه تئاتر تصریح کرد: اگر قرار است همه خیل باشند من هم یکی از خیل هستم ولی چرا برخی مواقع مسائل اخص و خاص پیش می‌آید؟ خاص و اخص شدن چه مبنایی دارد؟ آیا این امر به کار، تاریخچه و سابقه فرد بستگی دارد؟ روابط و ضوابط تئاتری ما چیست تا در دانشگاه‌ها تدریس شوند و دنیا بفهمد چگونه یک نمایش هوایی روی صحنه می‌رود و چگونه یک نمایش با همه قابلیت‌هایش روی صحنه نمی‌رود؟ چگونه یک نویسنده نور چشم می‌شود و یک نویسنده اصلا دیده نمی‌شود؟

وی با اشاره به استعدادهای شگرف برخی از هنرمندان نسل جوان تأکید کرد: دیده‌ایم چگونه استعدادهای جرقه‌گونه‌ای را که در بطن خود خاموش شده‌اند. ما در حال حاضر صاحب چند نویسنده و چندین کارگردان تئاتر در این نسل جدید هستیم که شکرانه‌اش را به جا می‌آوریم اما چقدر استعدادهای دیگر روی زمین ریختند و چه کسی برای آن‌ها مرثیه خوانده است؟ همه حرف‌های من برای این است که بفهمیم استعدادهای ما از چه راهی بروند که به زمین ریخته شوند و محکوم به تباهی باشند و از چه راهی بروند تا به چراغ نئون تئاتر مملکت تبدیل شوند.

استاد محمد یادآور شد: در دوره پهلوی بیشترین استعدادها به زمین ریخته شدند و اتفاقا استعدادهای بارز، شکفته و شکوفا اگر اندک روح اعتراضی داشتند به زمین ریخته می‌شدند. در آن دوران تکلیف‌مان روشن بود و می‌دانستیم از چه راهی برویم تباه می‌شوم. اما حالا می‌پرسم این راه کدام است؟

وی با اشاره به مجرم تلقی شدن هنرمندانی که آثار مذهبی خلق می‌کردند در سطوح پنهان حکومت پهلوی تأکید کرد: من در یک خانواده سنتی و مذهبی به دنیا آمدم و رشد کردم. نگاه من به حس و حساسیت‌ام از زندگی اطرافم معطوف بود در نتیجه هرگز نتوانستم تصویر نماز خواندن مادرم را فراموش کنم. هرگز نمی‌توانستم لحظات زیبا، سالم و بدون دروغ عزاداری‌های آن زمان را نادیده بگیرم. برای بنده در آن زمان روح اعتراض مهم بود و هدفم همان دست یافتن به جرم و عرصه مجرمیت در حکومت پهلوی بود. این یک نگاه غالب بود و روشنفکرهای ما آنچه را که نظر رژیم جرم تلقی می‌شد با دل و جان می‌پذیرفتند.

کارگردان نمایش "کافه مک ادم" معتقد است هنرمند باید بدون تردید نسبت به قدرت منتقد باشد زیرا این روح هنر است. استاد محمد تصریح کرد: این بی مبنا بودن نگاه مدیریت و مسئولین مشکلات گوناگونی را به وجود می‌آورد. مشکلاتی که بدون تردید ضربه و تیغ کشنده‌اش بر پیکر استعدادهای جوان وارد می‌شود. کسانی مثل من دیگر جایی برای این زخم‌ها ندارند ولی تا زمانی که به تئاتر و کسانی که تئاتر کار می‌کنند این چنین نگاه کنیم شک نداشته باشید که هرگز به آنچه که ماهیت فرهنگ می‌تواند به وجود بیاورد دست پیدا نمی‌کنیم.

استاد محمد با تعریف تئاتر به عنوان مؤثرترین افعال فرهنگی شناخته شده تأکید کرد: اگر از این ابزار بد استفاده شود تأثیر بسیار ضد فرهنگی می‌گذارد و اگر خوب استفاده شود هیچ حرکت فرهنگی به اندازه تئاتر نمی‌تواند بر عامه مردم و بر جامعه در نگاهی پر وسعت تأثیر بگذارد. متولیان فرهنگی امروزه این عامل خیر را از دست می‌دهند و این برای خودشان باعث تأسف می‌شود.

کد خبر 1199512

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha