به گزارش خبرنگار مهر، پوران درخشنده اولین فیلمساز زن سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب یکی از مهمترین کارگردانهای سینمای کودک و نوجوان است، فیلمسازی که در 24 سال فعالیت فیلمسازی حوزههای مختلفی را بررسی کرده اما دلمشغولی اصلیاش پرداختن به موضوعهای اجتماعی با محور زنان، خانواده و کودکان بوده است.
کارکردهای اجتماعی و تاثیر گذاشتن بر مسئولان و خانوادهها هدفی است که درخشنده در سینما دنبال میکند، او از معدود کارگردانهای سینمای ایران است که هیچ گاه برای ساخت فیلمی که سرگرم کننده صرف باشد و هدف آن فروش بالا باشد تلاش نکرده، فیلمهای او با وجود همه نقاط قوت و ضعفش از دغدغههایش برای اصلاح خانوادهها و مسئولان خبر میدهد.
"رابطه" و "پرنده کوچک خوشبختی" دو فیلم اول کارنامه درخشنده درباره مشکلات کودکانی است که اختلال شنوایی و گفتاری دارند، ارتباط آنها با محیط اطراف و جامعه درست تعریف نشده و مشکلات خانوادگی این مسائل را مضاعف کرده است. هر دو این فیلمها مورد توجه قرار گرفتند و انتظارها از سازنده "پرنده کوچک خوشبختی" بیشتر شد.
درخشنده در گامهای بعدی به سراغ زنان و مسائل آنها رفت و در فیلمهای سینمایی "عبور از غبار" و "زمان از دست رفته" به مشکلات آنها پرداخت. "عبور از غبار" ملودرامی گرم و تاثیرگذار بود و "زمان از دست رفته" در شرایطی که زنها نقش محوری در فیلمها نداشتند تجربهای متفاوت به شمار میرفت، فیلمی درباره زنی که نمیتواند فرزندی داشته باشد اما به دنبال کسب هویت و استقلال در زندگی فردی و اجتماعی است، آنهم در جامعهای که مادر شدن برای زنان وظیفه و تکلیف است.
"زمان از دست رفته" به دلیل نگاه کارگردان به موضوع زنان برای اکران با مشکلات مواجه شد و روند فیلمسازی درخشنده را تحت تاثیر قرار داد، 10 سال طول کشید تا درخشنده فیلم بعدی را بسازد، در این فاصله تلاش فراوان کرد اما فیلمنامههایش مدام با مشکل مواجه میشد. "عشق بدون مرز" تجربهای خارج از مرزهای ایران بود، فیلمی درباره مهاجرت و مصائب و مشکلاتی که نسل جدید با آن روبرو است.
"شمعی در باد" بازگشت درخشنده به سینمای مورد علاقهاش بود، فیلم زمانی که هنوز جامعه مانند امروز درگیر بحران مصرف مواد مخدر روان گردان نشده بود موضوعی تازه را مطرح میکرد، ملودرامی درباره بحرانهای نسل جوان که مانند فیلمهای قبلی این کارگردان مشکل ارتباط جوانها با خانواده و جامعه را به تصویر میکشید.
درخشنده در "رویای خیس" با پیوند زدن زندگی نسل جدید و قدیم به مایههای مورد علاقهاش در سینمای اجتماعی پرداخت، فیلم درباره فضای اجتماعی و روحیه نوجوانها و جوانهایی بود که نمیتوانند با خانوادههایشان ارتباط درست داشته باشند، نوجوانهایی که قربانی اشتباههای نسل قبل هستند.
"بچههای ابدی" مانند "رابطه" و "پرنده کوچک خوشبختی" درباره کودکانی بود که نقص جسمی دارند، کودکانی که میتوانند در زندگی بزرگترها تاثیر مطلوب بگذارند اما به دلیل کمبودهایی که دارند امکان دیده شدن به دست نمیآورند و حمایت خانواده و جامعه را از دست میدهند، درخشنده در "خوابهای دنبالهدار" بازهم به سراغ این مضمون رفت و به مسائلی پرداخت که کودکان محروم با آن دست و پنجه نرم میکنند. فیلم روایت بیتوجهی و کم لطفی خانواده و جامعه به کودکانی است که نقص جسمی دارند و این کمبود مانع از توجه به استعدادها و قابلیتهای دیگر آنها میشود.
پوران درخشنده در شرایطی همچنان پیگیر سینمای اجتماعی و مطرح کردن مشکلات نوجوانها و جوانها است که بسیاری از سینماگران همنسلش یا در تلویزیون مجموعه میسازند یا گرفتار تولید انبوه فیلمهای 90 دقیقهای هستند، درخشنده در این فضا به عنوان سینماگری مستقل برای ثبت دغدغههایش در سینما و تاثیر گذاشتن بر جامعه میکوشد و از اهداف متعالیاش برای تبدیل کردن سینما به ابزاری برای آموزش و تصحیح باورهای اجتماعی کوتاه نیامده است. این تلاش بیست و چند ساله را باید ارج نهاد، آنهم در روزگاری که سینما ابزاری برای تجارت به شکلی سخیف شده است.
نظر شما