به گزارش خبرنگار مهر، "نیل.آر.میلر" پروفسور عصب - چشم پزشکی و متخصص بیماری های اوربیتال در دانشگاه جان هاپکینز طی حضورش در بیستمین کنگره سالیانه انجمن چشم پزشکی ایران به سئوالات خبرنگار مهر درباره پیشرفتهای علمی ایران و روند توسعه درمانهایی که برای ریشه کن شدن نابینایی در جهان در حال انجام است پاسخ داد.
* خبرگزاری مهر - گروه فناوریهای نوین: پیشرفت ایران در زمینه دانش پزشکی و چشم پزشکی و تحقیقاتی که در این زمینه انجام داده است را با توجه به حضورتان در یک کنگره در ایران چگونه دیدید؟
- نیل. آر. میلر - محقق دانشگاه جان هاپکینز: تحقیقات پزشکی در ایران طی سالها به اندازه ای قابل توجه بهبود پیدا کرده است و سطح این تحقیقات با دیگر مطالعاتی که در گوشه و کنار جهان دیده ام برابری می کند. محققان ایرانی فراگرفته اند که چگونه یک محقق برجسته و موفق باشند و تحقیقاتی را در این کشور انجام داده اند که حتی هیچ آگاهی درباره آنها نداشتم و می خواهم آنها را با خود به آمریکا ببرم تا بر روی آنها کار کنم. به نظرم عملکرد محققان ایرانی در این سالها بسیار عالی بوده است.
* روند توسعه و پیشرفت شیوه ها در جهان برای درمان انواع نابینایی را چگونه می بینید. نقش ایران در این بخش از علم چشم پزشکی چگونه است؟
به نظر من جامعه پزشکی ایران از جنبه های مختلف به جامعه پزشکی غرب برتریهایی دارد زیرا ما در آنجا از محدودیتهایی برای یافتن راهکارهای جدید برخورداریم اما در اینجا نوعی آزادی برای آزمودن ایده های جدیدتر وجود دارد |
- همه ما در جایگاهی برابر هستیم و آن تلاش برای یافتن شیوه ای خاص و تاثیرگذار برای درمان نابینایی های مختلف است. به نظر من جامعه پزشکی ایران از جنبه های مختلف به جامعه پزشکی غرب برتریهایی دارد زیرا ما در آنجا از محدودیتهایی برای یافتن راهکارهای جدید برخورداریم اما در اینجا نوعی آزادی برای آزمودن ایده های جدیدتر وجود دارد. از این رو برای ما آزمودن ایده های جدید کمی دشوارتر است زیرا نگرانی های متعددی درباره ایمنی ایده ها و شیوه های مختلف وجود دارد. من کاملا با ضرورت اطمینان یافتن از ایمن بودن آزمایشهای جدید موافقم اما در ایالات متحده روند تحقیقات به روند اداری و پیچیده ای تبدیل شده که بسیار آزار دهنده است و بسیاری از افرادی که در گذشته به انجام تحقیقات مختلف مشغول بوده اند به همین خاطر دست از این کار کشیده اند. اینجا در ایران نوعی توانایی و آزادی برای انجام تحقیقات بدون نیاز به وارد شدن به روند اداری و پیچیده دولتی وجود دارد که نتیجه آن کشف شیوه های درمانی جالب توجهی است که به تازگی با آنها آشنا شده ام و به طور قطع به تحقیقات من در آمریکا کمک خواهند کرد.
* می توانید تفاوتهای میان ژن درمانی و شیوه درمانی مبتنی بر سلولهای بنیادین که روز به روز در حال پیشرفت بوده و مطالعات گسترده ای بر روی آنها انجام می گیرند را توضیح دهید؟ از نظر شما کدام یک ایمن تر و تاثیرگذارتر است؟
کشورهایی مانند هند، روسیه، و چین ادعا کرده اند توانسته اند با استفاده از سلولهای بنیادین بینایی را به چشم افراد نابینا بازگردانند اما این واقعیت ندارد. افراد مختلفی برای بررسی این ادعا از کشورهای مختلف و حتی از آمریکا هزاران دلار خرج کرده و به این کشورها رفتند و آنچه به دست آورند هیچ بود |
- به نظر من ما در دوران جنینی این شیوه های درمانی به سر می بریم. ما در واقع تنها لایه رویی این حوزه از دانش را خراشی کوچک داده ایم. یکی از بزرگترین مشکلاتی که تا همین چند سال پیش درباره استفاده از سلولهای بنیادین جنینی وجود داشت مسئله اخلاقیات بود اما ارائه سلولهای بنیادین iPS (سلولهای بنیادین پرتوان القایی) از شدت انتقاداتی که بر سر استفاده از سلولهای بنیادین جنینی وجود داشت، کاسته است. اکنون فکر می کنم با وجود اینکه در مطالعات از این نوع از سلولها استفاده می شود باز هم تا رسیدن به درمان نهایی برای انواع اختلالات بینایی از طریق سلولهای بنیادین راه درازی در پیش داریم، نوری در افق دیده می شود اما هنوز راهی قطعی ارائه نشده است.
در این میان متاسفانه باید بگویم برخی از کشورها، شاید نباید نام آنها را ببرم، کشورهایی مانند هند، روسیه، و چین ادعا کرده اند توانسته اند با استفاده از سلولهای بنیادین بینایی را به چشم افراد نابینا بازگردانند اما این واقعیت ندارد. افراد مختلفی برای بررسی این ادعا از کشورهای مختلف و حتی از آمریکا هزاران دلار خرج کرده و به این کشورها رفتند و آنچه به دست آورند هیچ بود! چنین ادعاهایی در استفاده از درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادین برای رفع اختلالات نخاعی نیز صورت گرفته بود و مشخص شد ادعای کشورهایی که اعلام کرده بودند در این شیوه درمانی به موفقیت رسیده اند، نادرست بوده است.
ژن درمانی کمی فراتر از درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادین بوده و نشان داده می تواند شیوه درمانی قابل استفاده ای باشد. تنها نکته منفی در ژن درمانی این است که آیا ماده ای که از آن برای انتقال ژنها استفاده می شود به گونه ای تغییر خواهند کرد که در بدن انسان اختلال یا بیماری جدیدی به وجود آورند؟ نکته مثبت درباره استفاده از سلولهای بنیادین در درمان نابینایی این است که این سلولها قابلیت تبدیل شدن به هر نوع سلولی را دارند و نکته بعد درباره این سلولها این است که چطور باید آنها را از تبدیل شدن به سلولهای سرطانی بازداشت.
با این همه من فکر می کنم پیشرفت در زمینه ژن درمانی بسیار بیشتر بوده است و با وجود رشد آزمایشگاه هایی که در این زمینه مشغول به تحقیق هستند از جمله آزمایشگاه هایی که در ایران و در دیگر نقاط جهان هستند و من آنها را دیده ام، همکاری های مطالعاتی افزایش پیدا کرده و فکر می کنم این نکته ای کلیدی است. من اینجا محققان ایرانی را ملاقات کردم که در گذشته مقالات آنها را مطالعه کرده بودم، افرادی که مطالعاتی مشابه من داشته اند و یا ایده های مشابه ایده های من را مورد بررسی قرار داده اند، با آنها درباره مطالعاتشان صحبت کردم و قرار است از این پس با هم همکاری کنیم. چنین همکاری هایی می تواند سرعت دستیابی به درمانهای قطعی، ژن درمانی یا درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادین را سرعت ببخشد. همزمانی انجام تحقیقات میان محققان و ایجاد امکان به اشتراک گذاشتن داده های مطالعات می تواند تاثیر درمانهایی که در آینده ارائه خواهند شد را افزایش دهد.
* درباره دوره آزمایشی بالینی درمان مبتنی بر سلولهای بنیادین که برای درمان اختلال بینایی "استارگاردتز" که به تازگی توسط سازمان دارو و غذای آمریکا به تایید رسیده است چه نظری دارید؟
- من اطلاعات زیادی درباره این دوره آزمایشی ندارم اما می دانم که در مرحله کاملا ابتدایی به سر می برد و اگر FDA آن را تایید کرده حتما این دوره ای قابلیتهای کافی برخوردار بوده است.
دوره آزمایشی که از آن اطلاع دارم بر روی نوعی اختلال بینایی در میان نوزادان انجام می گیرد که بخشی از ژن درمانی به شمار می رود، بیماری که در اثر ابتلا به آن نوزادان نابینا متولد می شوند اما اگر به پشت چشمان آنها نگاه کنید، همه چیز طبیعی به نظر می رسد البته با گذشت زمان نشانه هایی از تخریبهای سلولی به چشم می خورد. تا کنون برای این بیماری درمانی ارائه نشده است. می دانم که دو گروه با استفاده از ژن درمانی در تلاشند به درمان نابینایی بپردازند و گمان می برم یکی از این گروه ها تحقیقات خود را بر روی این بیماری متمرکز کرده است.
* می توانید تاریخی را برای ارائه درمان نابینایی پیش بینی کنید؟
تاریخ درمان نابینایی؛ این سوالی است که همه بیمارانم از من می پرسند اما من نمی توانم کاری برای آنها انجام دهم اما به همه آنها می گویم که به آینده امیدوار باشند، نمی دانم آینده یعنی یک سال، پنج سال یا 10 سال دیگر. متاسفانه این روند وابستگی شدیدی به پول دارد |
- این سوالی است که همه بیمارانم از من می پرسند، من بیمارانی را می بینیم که نابینا هستند و برای درمان به من مراجعه می کنند اما من نمی توانم کاری برای آنها انجام دهم اما به همه آنها می گویم که به آینده امیدوار باشند، نمی دانم آینده یعنی یک سال، پنج سال یا 10 سال دیگر. متاسفانه این روند وابستگی شدیدی به پول دارد و هر چه پول بیشتری در دسترس باشد روند انجام تحقیقات سریعتر می شود. مشابه آنچه در روند تحقیقات درمان ایدز مشاهده کردیم.
دولتها برای درمان ایدز مبالغ هنگفتی هزینه کردند و من به چشم خود دیده ام همکارم که بر روی موضوع متفاوتی تحقیق می کرده است، به دلیل وجود بودجه بیشتر در مطالعات درمان ایدز، به آن سو متمایل شده است. اکنون می بینیم که ایدز از یک بیماری مرگبار به یک بیماری مضمن تبدیل شده است.
از این رو پشتیبانی مالی دولتها از تحقیقات در نتیجه و سرعت دست یافتن به آن بسیار تاثیر گذار است. برای مثال دولت جدید آمریکا سرمایه گذاری برای این نوع از تحقیقات (ژن درمانی و سلولهای بنیادین) را افزایش داده است اما از حالا نمی توان پیش بینی کرد که اگر دو سال دیگر دولت تغییر کند، آیا این بودجه همچنان پابرجا خواهد ماند یا نه و این یکی از آن بخشهای آزاردهنده ای است که دولت آمریکا برای محققان به وجود آورده است به طوری که هرگز نخواهیم فهمید چه زمانی سرمایه مورد نیاز در اختیار ما هست و چه زمانی نیست.
----------------------------------------
گفتگو: سمیرا مصطفی نژاد
نظر شما