به گزارش خبرگزاری مهر، در این گزارش و بنا بر اعلام بانک جهانی، از کشورهای چین، هند، اندونزی، برزیل و روسیه به عنوان بازارهای نوظهور بزرگ دنیا نام برده شده و هم چنین با اشاره به کشورهای مکزیک، آرژانتین، آفریقای جنوبی، لهستان، ترکیه و کره جنوبی آمده است که این کشورها مراحل اولیه گذر از یک کشور در حال توسعه به بازار نوظهور را پشت سر گذاشته اند.
رشد بازارهای نوظهور از منظر تغییردر دیدگاه سنتی در خصوص توسعه به این صورت قابل تبیین است که: اولاً؛ " سرمایه گذاری" خارجی جایگزین "کمک" خارجی شد. دوم اینکه بازارهای نوظهور در حال منطقی کردن روابط تجاری و سرمایه گذاری خود با کشور های صنعتی می باشند. و سوم افزایش دو جانبه تجارت و جریان سرمایه بین بازارهای نوظهور و کشورهای صنعتی نشان دهنده گذار از وابستگی یک سویه به وابستگی متقابل جهانی است.
این گزارش تأکید می کند: بازار های نوظهور در تلاش خود برای ایجاد اقتصاد بازار و تضمین توسعه پایدار، همچنان با چالش بزرگی روبرو هستند و آن عبارت از مشکلات اساسی برآمده از سیستم های اقتصادی و سیاسی سنتی حاکم بر این کشورها می باشد. اقتصاد بازار در این کشورها نیازمند باز تعریف نقش دولت در فرآیند توسعه و کاهش مداخله بی مورد دولت در این رابطه می باشد.
یکی دیگر از مشکلات جدی که این کشورها باید با آن مقابله کنند، کنترل فساد است، که تحریف کننده محیط کسب و کار و مانعی بر روند توسعه است. از همه مهمتر اینکه این کشورها می بایست در نظام های مالی، حقوقی وحتی سیاسی خود در جهت نظم و ثبات بخشیدن به اقتصاد، به گونه ای که مصون از اختلالات و دخالت های سیاسی باشد، دست به اصلاحات بنیادین و ساختاری بزنند.
در خصوص وضعیت آینده بازارهای نوظهور در ادامه این گزارش آمده است: بازارهای در حال ظهور "عامل اصلی نوسان" در رشد تجارت جهانی و ثبات مالی بین المللی در آینده خواهند بود و به بازیگر مهمی در سیاست جهانی تبدیل خواهند شد.
آنها با اتکا به پتانسیل های عظیم و بکر خود، مصمم به انجام اصلاحات داخلی برای تداوم رشد اقتصادی پایدار می باشند.
در ادامه این گزارش عوامل مؤثر در پیدایش بازار های نوظهور به دو دسته شاخص های برخورداری شامل برخورداری از عوامل اصلی تولید از جمله جمعیت زیاد و منابع سرشار، و شاخص های عملکردی طبقه بندی شده که دسته اخیر متاثر از عملکرد این کشور ها در زمینه بهره گیری از فرصت های بازار از جمله جذب سرمایه گذاری خارجی، حجم تجارت خارجی و در نهایت رشد مناسب اقتصادی و .... می باشد.
در انتها نیز به مقایسه این شاخص ها در ایران با کشور هایی که از آنها به عنوان بازار نوظهور نام برده می شود پرداخته شده که نشان می دهد در زمینه شاخص های برخورداری، ایران در مقایسه با بیشتر این کشورها در شرایط بهتری قرار دارد. اما تأکید شده که: اگر چه برخورداری از پتانسیل های بالقوه برای رشد و توسعه می تواند برای یک کشور مزیت محسوب شود اما آنچه که جایگاه و موقعیت کشور ها را نشان می دهد نه میزان برخورداری از این منابع ، بلکه چگونگی استفاده از آنها می باشد که خود را در شاخص های عملکردی نشان می دهد.
در بررسی مقایسه وضعیت شاخص های عملکردی این گزارش می افزاید: کره جنوبی که در شاخص های برخورداری از جایگاه چندان خوبی در میان این کشور ها برخوردار نبود اما بالاترین سرانه تولید ناخالص داخلی را دارد که این نشان دهنده کارایی نظام اقتصادی و موفقیت برنامه های توسعه در این کشور می باشد. اما در خصوص ایران اگر چه در رتبه بندی این کشور ها در جایگاه میانی قرار دارد اما با توجه به برخوداری آن از منابع سرشار طبیعی انتظار این است که در جایگاه بالاتری حداقل نسبت به کشور هایی مانند ترکیه و کره جنوبی قرار بگیرد.
همچنین رتبه بندی کشورها بر اساس سرانه صادرات و مقاسه آن با سرانه تولید ناخالص داخلی نشان میدهد که سرانه تولید ناخالص داخلی در بازار های نوظهور همبستگی بالا و مثبتی با سرانه صادرات و واردات دارد. و این نشان دهنده اهمیت استفاده از فرصت ها و مزیت های تجارت بین الملل در تحریک رشد تولید داخلی می باشد. موفق ترین کشور در این زمینه در میان این کشور ها ، کره جنوبی می باشد.
نظر شما