۴ دی ۱۳۸۹، ۸:۳۵

تفکر کردن طراحی آینده است

تفکر کردن طراحی آینده است

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: تفکر کردن طراحی آینده و توجه کردن به آینده است. بدون تفکر، آینده معنا ندارد. بدین روی نسبتی تنگاتنگ میان تفکر و آینده وجود دارد.

مسئله انگیزه برای تفکر همیشه بالقوه در ذهن انسان وجود دارد. همه ما با مسائلی که روزمره و بسیار ساده است روبرو می‏شویم و به فکر فرو می‏رویم. اما تفکر فلسفی اینچنین نیست. تفکر فلسفی با نیازهای روزمره ما هم زیاد هم به طور مستقیم کاری ندارد بلکه به طور غیر مستقیم در ارتباط است. یعنی نسبت به اینکه چرا انسان باید به تفکر بپردازد کار دارد. اینچنین تفکری در درجه اول چیزی است که برای تمام افراد جامعه لازم است و مظهری از فرهنگ اصیل است که می‌تواند افق وسیعتری به افراد بدهد. جذب درونی تحقق فرهنگ و حیات فرهنگ یک تأمل و تفکر مدام است که البته باید همراه با خودآگاهی و ارزیابی باشدو همچنین همراه با نقادی، انتقاد و گفتگو و مقابله افکار. یعنی انحصاری نباشد.
 
این افق ذهنی را همه داریم ولی وسیعتر ساختن این افق ذهنی را فلسفه ایجاب می‏‎کند. یعنی امکانات ذهن انسان را آن زوایا و گوشه و کنارهایش را بهتر برملا می‏کند. ما در واقع امکانات ذهنی خود را می‏دانیم و امکانات ذهنی بشر را می‏شناسیم. آن چیزی که در علوم کشف می‎شود یا در آثار هنری پدید می‏آید ما را با ابعاد جدیدی که قبلاً نشناخته بودیم روبرو می‎کند. از این طریق با شناخت امکانات تاریخی یک قوم و امکانات گذشته آن می‏شود آینده‏ای برای آن قوم به تصویر درآورد یا طراحی کرد. تفکر کردن به این معنا طراحی کردن آینده و توجه کردن به آینده است. بدون تفکر، آینده معنا ندارد. آینده اینطور نیست که مانند گذشته تکرار شود و وقتی شخص تفکر می‏کند می‏خواهد امکانات گذشته را طراحی کند یعنی آینده را طراحی کند. بدون تفکر اصیل و بدون توسعه عقل از طریق تفکر نتیجه مطلوب عایدمان نمی‏شود.از طریق آموزش فلسفه چه در سطح دبیرستانها چه در سطح دانشگاهها می‏توان تعمق ایجاد کرده و وسعت ذهن بخشید.

 
انگیزه‏های تفکر در برخی‌ها کنجکاوی در معنای زندگی بوده و هست. فهم و درک بهتر جهان، پیدا کردن معیارهایی که به آنها کمک کنند تا بنیادهای علم و دانایی را جستجو کنند، اینکه ابزاری در اختیارشان بگذارد که بتوانند به معضلات اساسی خود بعنوان عضوی از جامعه بشری پاسخگو باشند. پاسخ پیداکردن برای این سه پرسش افلاطونی؛ اینکه حقیقت چیست، خیر کدام است و زیبایی چیست. در حقیقت این سه محورو پرسش اساسی، دغدغه‏های آنان را هم تشکیل می‎‌دهند.
برای بعضیها هم انگیزه‏های تفکر در سالهای جوانی بیشتر در قالب احساسات مذهبی شروع می‏شود به اینصورت که بیشتر پرسش درباره اعتقادات مذهبی می‏‎کنند و بعد هم ورود به حوزه مطالعات دینی، شناخت بهتر و جامعتر دین انگیزه قویتری می‏شود.

 
انگیزه‏های تفکر برای برخیها هم پرسش از مسائل تاریخی و فرهنگی و مقدرات زمانی است، اینکه نسبت ما ایرانیان به برقراری ارتباط با سایر ملتها چگونه است؟ جایگاه اخلاقی انسان بطور عمده و جایگاه اخلاقی ما ایرانیان در جهان امروز چیست؟ چگونه می‏توانیم فضایل اخلاقی را که ما ایرانیها درجهان گذشته داشته‏ایم و به تدریج در طول تاریخ  آنهم بدلیل تهاجمات پی درپی بیگانگان به سرزمینمان از دست داده‏ایم ، احیا کنیم؟ چگونه جایگاه مردم و فرهنگ و کشور ایران را در دنیای امروز باز کنیم تا به حقوق مسلم و محرز خود برسیم و برسانیم. درواقع این پرسشها دغدغه‎های آنان را شکل می‏دهند.
بعضیها هم براین باورند که اگر چه از هستی به هیچ گزاره‏ای شاید نتوان سخن گفت و گزارش کرد اما از بودن انسان می‏توان با رنج سخن گفت و خودِ بودن چیزی جز درد و رنج نیست و این چیزی است که آنان را روز به روز بیشتر به تفکر دعوت می‌کند. پرسش اصلی و دغدغه‎ ایشان این است که چگونه می‏توانند در عین حالی که "بودن" را رنج می‏بینند با عظمت این رنج کنار بیایند.
 
برای بعضیها هم ضرورت وجود شوق دانستن ‏حس حقیقت طلبی و تحری حقیقت برای مثال در فعالان حوزه فلسفه، انگیزه تفکر می‏شود چرا که نبود این حس عامل رکود و گرایش به روزمرگی است و بحث درباب معناداری، صدق و ارزشها پرسشهایی هستند که فعالان این حوزه به آنها می‌اندیشند. بحث از معرفت، حدود و ثغور معرفت، آگاهی، معناداری و مابعدالطبیعه از جمله مسائلی هستند که در این حوزه بدنبال آنها بوده و هستند . برای مثال پرسشهای خاصی در دو یا سه حوزه تخصصی که ذهنشان را به لحاظ کاری به خود مشغول کرده‏است، مباحث مربوط به فلسفه اخلاق و پرسش از ساحات گوناگون امور اخلاقی، فلسفه زبان با تأکید بر فلسفه ویتگنشتاین و نیز فلسفه دین از این موارد هستند. آنان دغدغه خود را تنظیم فلسفه به روز و کارآمد برای جامعه امروز عنوان می‏کنند.
 
بعضیهارا هم پرسشها و مطالعه درباره حقوق بشر و عدالت اجتماعی و آموزه‏های اخلاق و مسائل معرفتی به تفکر می‎کشاند.
 
درهمه این افراد پیدا کردن جوابهای قانع کننده به پرسشهای اصلی‌اشان انگیزه قوی تفکر در ایشان است.
کد خبر 1216641

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha