به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "طبقه سوم" به کارگردانی بیژن میرباقری یکی از آثار متفاوت بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر بود، فیلمی که اکران عمومیاش را میتوان یک اتفاق خوب به حساب آورد. آنهم در شرایطی که فیلمهای هنری و تجربههایی از این دست راهی به اکران سینماها ندارند. بیژن میرباقری در این گفتگو درباره مشکلات اکران و شرایط ساخت این فیلم صحبت کرده است.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: قبل از این که به اکران "طبقه سوم" بپردازیم درباره "دوزخ، برزخ، بهشت" فیلم قبلی شما صحبت کنیم. فیلمی که بازیگر شناخته شده دارد اما نتوانستید فرصت اکران عمومی آن را به دست بیاورید.
- بیژن میرباقری کارگردان "طبقه سوم": ما میخواستیم خودمان "دوزخ، برزخ، بهشت" را اکران کنیم، اما موفق نشدیم. هر چند که به مسائلی که در اکران می تواند امتیاز یک فیلم باشد توجه کرده بودیم و به قول شما فیلم بازیگر هم داشت.
*یعنی واقعا هیچ پخش کننده و تهیهکنندهای نمیخواست "دوزخ، برزخ، بهشت" را اکران کند؟
- نه واقعا. من به این نتیجه رسیدم در شرایط موجود حتی بازیگرها هم مهم نیستند و قصه می تواند به فروش کمک کند. سینمادارها به قصه اهمیت میدهند و زمانی که با قصهای جدی روبرو میشوند میگویند چه کسی این فیلمها را میبیند. این جمله نشان میدهد که گروهی از سینما قهر کردهاند و فیلم های روی پرده آنها را ترغیب نمیکند. برنامهریزی برای اکران برای مخاطب دیگری اتفاق میافتد و فیلم در این فضا امکان دیده شدن به دست نیاورد و ما نتوانستیم سینمادارها و سلیقهشان را راضی کنیم.
*البته سینمادارها مقصر اصلی و تنها عامل این بحران نیستند.
- آنها به تنهایی مقصر نیستند و البته به منافع اقتصادیشان فکر می کنند که نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود. ما در فضایی هستیم که انبوه کمدیهایی تولید میشود که ترکیب بازیگران مشابه دارد و قصهها و موقعیتها هم شبیه است. ما در این فضا ترجیح دادیم که فیلم وارد شبکه نمایش خانگی شود.
*یعنی واقعا هیچ پخش کننده و تهیهکنندهای نمیخواست "دوزخ، برزخ، بهشت" را اکران کند؟
- نه واقعا. من به این نتیجه رسیدم در شرایط موجود حتی بازیگرها هم مهم نیستند و قصه می تواند به فروش کمک کند. سینمادارها به قصه اهمیت میدهند و زمانی که با قصهای جدی روبرو میشوند میگویند چه کسی این فیلمها را میبیند. این جمله نشان میدهد که گروهی از سینما قهر کردهاند و فیلم های روی پرده آنها را ترغیب نمیکند. برنامهریزی برای اکران برای مخاطب دیگری اتفاق میافتد و فیلم در این فضا امکان دیده شدن به دست نیاورد و ما نتوانستیم سینمادارها و سلیقهشان را راضی کنیم.
*البته سینمادارها مقصر اصلی و تنها عامل این بحران نیستند.
- آنها به تنهایی مقصر نیستند و البته به منافع اقتصادیشان فکر می کنند که نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود. ما در فضایی هستیم که انبوه کمدیهایی تولید میشود که ترکیب بازیگران مشابه دارد و قصهها و موقعیتها هم شبیه است. ما در این فضا ترجیح دادیم که فیلم وارد شبکه نمایش خانگی شود.
*مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم یکی از تهیهکنندگان فیلم است، مرکز نمی خواست "دوزخ، برزخ، بهشت" اکران عمومی شود؟
- مرکز حمایتی از فیلم نکرد، مدیریت مرکز گسترش عوض شد شاید بخشی از این حمایت نکردن به این تغییر مدیریت برمیگردد. ما به عنوان بخش خصوص کاری بیش از این نمیتوانستیم بکنیم.
- مرکز حمایتی از فیلم نکرد، مدیریت مرکز گسترش عوض شد شاید بخشی از این حمایت نکردن به این تغییر مدیریت برمیگردد. ما به عنوان بخش خصوص کاری بیش از این نمیتوانستیم بکنیم.
*پس همین که "طبقه سوم" اکران شده اتفاق خوبی است؟
- هدایت فیلم پس از جشنواره پخش فیلم را برعهده گرفت، این اتفاق خوبی برای فیلمی از جنس "طبقه سوم" است. من مسائل اکران را به تهیهکننده و پخشکننده سپردم. آنها تلاش کردند فیلم را در گروه اکران کنند اما نتوانستند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که بعد از عاشورا و تاسوعا فیلم را اکران کنند.
*از زمان اکران راضی هستید؟
- در شرایط فعلی بله. البته ناگهان مواجه شدیم با انبوهی فیلم روی پرده. شورای صنفی نمایش که باید شرایط اجتماعی و فرهنگی و فضای سینما را درنظر گرفته و برای اکران برنامه ریزی کند رویکرد اشتباهی داشته است.
وظیف شورای صنفی فقط صدور پروانه نمایش نیست، برنامه ریزی برای ایجاد تعادل و توازن در اکران هم مهم است، در شرایط فعلی نهادی به توازن در اکران فکر نمی کند در این شرایط بی قانون و بی حمایت این فیلم ها باید به حیات بعد از جشنواره ادامه بدهند.
*پس راضی شدید که فیلم به هر قیمت دیده شود؟
- بله، دوست داشتم فیلم دیده شود و در این شرایط امید نداشتم که اتفاق بهتری برای "طبقه سوم" بیفتد.
*اما آمار فروش نشان می دهد با وجود تک سانس بودن "طبقه سوم" فروش قابل قبولی داشته است.
- بله. اگر نهاد یا سازمانی وجود داشت و این آمار را بررسی میکرد میتوانستیم به این نتیجه برسیم که هر فیلم چه گروه مخاطبی دارد و میشود با هر فیلم چه طیفی را به سینما آورد اما به مسئله مخاطب شناسی توجه نمیشود.
* ایده اولیه "طبقه سوم" چه زمانی به ذهنتان رسید؟
- علاقه اصلی من مسئله ارتباط است، برای توجه به این مفهوم هر دشواری را قبول میکنم. در فیلم "ما همه خوبیم" نبود ارتباط میان اعضای یک خانواده، در "روز برمی آید" غیبت ارتباط میان سه نفر و در "دوزخ، برزخ، بهشت" ارتباط میان چند زوج بررسی میشد. در "طبقه سوم" به دنبال نمایش رابطهای بودم که ناگهانی و بدون پیشزمینه شکل میگیرد.
*از اول و در نسخه ابتدایی هم دو شخصیت زن داشتید و مشکل ارتباط میان آنها بررسی می شد یا در طول بازنویسی به این دو زن رسیدید؟
- ابتدا قصه درباره بک دختر و یک مرد بود. اما میدانستم که روی این موضوع نمیشود به سادگی کار کرد پس رفتم به سراغ رابطه دو زن.
* در فیلم کوتاه "زیر پلک" شما این موضوع را مطرح کردهاید. البته هر دو شخصیت مرده اند.
- بله. در "طبقه سوم" میخواستم امنیت نداشتن دو زن را در شرایط مشابه به تصویر بکشم. تم اصلی این فیلم همین است. نبود رابطه درست میان این زنها. در کنار این قصه چاشنیهای دیگری هم داشتیم مثل اتفاقهایی که در هر روز و شب در جامعه ما رخ میدهد، مثل ماجرای قاچاق انسان یا سقوط آن جوان فیلمساز از ساختمان در یک مهمانی.
*اما آمار فروش نشان می دهد با وجود تک سانس بودن "طبقه سوم" فروش قابل قبولی داشته است.
- بله. اگر نهاد یا سازمانی وجود داشت و این آمار را بررسی میکرد میتوانستیم به این نتیجه برسیم که هر فیلم چه گروه مخاطبی دارد و میشود با هر فیلم چه طیفی را به سینما آورد اما به مسئله مخاطب شناسی توجه نمیشود.
* ایده اولیه "طبقه سوم" چه زمانی به ذهنتان رسید؟
- علاقه اصلی من مسئله ارتباط است، برای توجه به این مفهوم هر دشواری را قبول میکنم. در فیلم "ما همه خوبیم" نبود ارتباط میان اعضای یک خانواده، در "روز برمی آید" غیبت ارتباط میان سه نفر و در "دوزخ، برزخ، بهشت" ارتباط میان چند زوج بررسی میشد. در "طبقه سوم" به دنبال نمایش رابطهای بودم که ناگهانی و بدون پیشزمینه شکل میگیرد.
*از اول و در نسخه ابتدایی هم دو شخصیت زن داشتید و مشکل ارتباط میان آنها بررسی می شد یا در طول بازنویسی به این دو زن رسیدید؟
- ابتدا قصه درباره بک دختر و یک مرد بود. اما میدانستم که روی این موضوع نمیشود به سادگی کار کرد پس رفتم به سراغ رابطه دو زن.
* در فیلم کوتاه "زیر پلک" شما این موضوع را مطرح کردهاید. البته هر دو شخصیت مرده اند.
- بله. در "طبقه سوم" میخواستم امنیت نداشتن دو زن را در شرایط مشابه به تصویر بکشم. تم اصلی این فیلم همین است. نبود رابطه درست میان این زنها. در کنار این قصه چاشنیهای دیگری هم داشتیم مثل اتفاقهایی که در هر روز و شب در جامعه ما رخ میدهد، مثل ماجرای قاچاق انسان یا سقوط آن جوان فیلمساز از ساختمان در یک مهمانی.
*در بعضی از قصههایی که روایت میکنید نقش اجتماع پررنگتر میشود. چقدر برایتان مهم است که فیلمهای شما تصویری از جامعه اطراف باشند؟
- قطعا به این موضوع فکر میکنم، در فیلم اول جامعه به طور عینی وجود دارد، در فیلمهای بعدی جامعه در رفتار و وضعیت شخصیتها بازتاب پیدا میکند. در "روز بر میآید" بازتاب انقلاب را در روابط شخصیتها میبینیم. در "طبقه سوم" هم تصویر جامعه را در روابط این دو زن میبینیم، آنچه از جامعه در روابط اجتماعی امروز ما تعریف میشود مسیرهایی است برای رسیدن از یک مکان به مکان دیگر. من از دفترم به خبرگزاری میآیم تا با شما صحبت کنم. ما به مفهوم واقعی زندگی اجتماعی نداریم.
- قطعا به این موضوع فکر میکنم، در فیلم اول جامعه به طور عینی وجود دارد، در فیلمهای بعدی جامعه در رفتار و وضعیت شخصیتها بازتاب پیدا میکند. در "روز بر میآید" بازتاب انقلاب را در روابط شخصیتها میبینیم. در "طبقه سوم" هم تصویر جامعه را در روابط این دو زن میبینیم، آنچه از جامعه در روابط اجتماعی امروز ما تعریف میشود مسیرهایی است برای رسیدن از یک مکان به مکان دیگر. من از دفترم به خبرگزاری میآیم تا با شما صحبت کنم. ما به مفهوم واقعی زندگی اجتماعی نداریم.
*پس چگونه درباره جامعه ای که وجود ندارد فیلم ساختید؟
- به دلیل همین تصویر که از جامعه واقعی اطرافم در ذهن دارم در فیلم دست خودم را بستم، فیلم بازیگر مرد و لوکیشن خارجی ندارد. نمیخواستم گزینه تصویری از جامعه اطراف این زنها داشته باشم. ذهن تماشاگر از رفتار و سلوک شخصیتها به تصویری از جامعه میپردازد.
- به دلیل همین تصویر که از جامعه واقعی اطرافم در ذهن دارم در فیلم دست خودم را بستم، فیلم بازیگر مرد و لوکیشن خارجی ندارد. نمیخواستم گزینه تصویری از جامعه اطراف این زنها داشته باشم. ذهن تماشاگر از رفتار و سلوک شخصیتها به تصویری از جامعه میپردازد.
*چه قدر روی شکل مواجهه شخصیتها کار کردید؟ نقطه آغاز این دو زن و بهانه آشناییشان مهمانی و... بود؟
- مهمانی را داشتیم به این دلیل که اشارهای به دورانی خاص و زندگی اجتماعی بعضی از جوانها است. اما خانه زن پناهگاهی است که دختر میخواهد تا از فضای ناامن اطراف فرار کند. حرکت شخصیتها در فیلمنامه این طور است که دختر به زن پناه میبرد. زن او را بیرون میکند اما بعد حرفهایش را میشنود و رابطه شکل دیگری پیدا میکند که حاصل موقعیت طرفین است.
- مهمانی را داشتیم به این دلیل که اشارهای به دورانی خاص و زندگی اجتماعی بعضی از جوانها است. اما خانه زن پناهگاهی است که دختر میخواهد تا از فضای ناامن اطراف فرار کند. حرکت شخصیتها در فیلمنامه این طور است که دختر به زن پناه میبرد. زن او را بیرون میکند اما بعد حرفهایش را میشنود و رابطه شکل دیگری پیدا میکند که حاصل موقعیت طرفین است.
*به نظر میرسد به طرح مسائل زنان در فیلمهایتان بیشتر علاقه دارید. در "ما همه خوبیم"، "روز بر میآید" و "دوزخ، برزخ، بهشت" زنها حضوری پررنگ دارند. این بار هم قصه دو زن را روایت کردهاید.
- اگر بخواهیم از شرایط اجتماعیمان مصداق بیاوریم، به نظرم زنها معمولا در جامعه غایب هستند. حتی فیلمسازها و نویسندههای کمی به مسائل زنان میپردازند، به این که چند نماینده زن یا ورزشکار زن داریم توجه نکنید. از نیروی اصلی، اندیشه و انرژی زنان بهره نمیگیریم.
زنان به دلیل ماهیت و غریزهشان میتوانند به شخصی دیگر از خود فکر کنند، خودخواهی در زنان کم است. در سینما زنها کمتر دیده شدهاند. من نمیخواهم این ظلم را مضاعف کنم. من به زنها به عنوان گروهی که کمتر دیده شده توجه میکنم و به عنوان کارگردانی که درباره روابط بشری فیلم میسازد آنها را به عنوان یک بخش جذاب و تاثیر گذار روابط فراموش نمیکنم.
*انتخاب بازیگران فیلم در نگاه اول کمی غیرمتعارف است، اما حاصل کار قابل قبول است از پگاه آهنگرانی شروع کنیم، چرا او را انتخاب کردید؟
- در انتخاب بازیگر به این فکر میکنم که انتخابم برای نقش مناسب باشد، البته حضور و شخصیت اجتماعی خانم آهنگرانی برایم مهم بود. شخصیت او ترکیبی از معصومیت و شیطنیت است که برای این نقش مناسب بود.
- اگر بخواهیم از شرایط اجتماعیمان مصداق بیاوریم، به نظرم زنها معمولا در جامعه غایب هستند. حتی فیلمسازها و نویسندههای کمی به مسائل زنان میپردازند، به این که چند نماینده زن یا ورزشکار زن داریم توجه نکنید. از نیروی اصلی، اندیشه و انرژی زنان بهره نمیگیریم.
زنان به دلیل ماهیت و غریزهشان میتوانند به شخصی دیگر از خود فکر کنند، خودخواهی در زنان کم است. در سینما زنها کمتر دیده شدهاند. من نمیخواهم این ظلم را مضاعف کنم. من به زنها به عنوان گروهی که کمتر دیده شده توجه میکنم و به عنوان کارگردانی که درباره روابط بشری فیلم میسازد آنها را به عنوان یک بخش جذاب و تاثیر گذار روابط فراموش نمیکنم.
*انتخاب بازیگران فیلم در نگاه اول کمی غیرمتعارف است، اما حاصل کار قابل قبول است از پگاه آهنگرانی شروع کنیم، چرا او را انتخاب کردید؟
- در انتخاب بازیگر به این فکر میکنم که انتخابم برای نقش مناسب باشد، البته حضور و شخصیت اجتماعی خانم آهنگرانی برایم مهم بود. شخصیت او ترکیبی از معصومیت و شیطنیت است که برای این نقش مناسب بود.
*از ابتدا نقش را برای پگاه آهنگرانی و مهناز افشار نوشته بودید؟
- در بازنویسی این اتفاق افتاد که خانم افشار و آهنگرانی پررنگتر از دیگران در ذهن من جای گرفتند، پیشتر به یک فیلم جمع و جور فکر میکردم و در آن تولید ارزان قطعا بازیگری مثل مهناز افشار و پگاه آهنگرانی جای نمیگرفت. اعجوبههایی را هم میشناختم که میتوانستند این نقشها را به خوبی بازی کنند، هر چند بازیگر شناختهشده نبودند. اما زمانی که فیلم شکل صنعتی به خود گرفت و حرفهای تر شد و تهیهکننده وارد پروژه شد به این دو بازیگر فکر کردیم.
*چرا زن را مسن تر نگرفتید. شخصیت هایی از جنس زنی که مهناز افشار بازی کرده معمولا مسنتر هستند.
- جوان بودن خانم افشار در این نقش برای مخاطب جذاب است، ضمن این که ما را از نمونههای کلیشه ای دور میکند. در مقوله اجرا و زمانی که متن داریم در بخش بازیگری من به فرایند سوم معتقدم، یعنی متن و بعد بازیگر. بازیگر لازم نیست خودش را در نقش حل کند، میتواند با تجربه به درک درست از نقش برسد و آن را اجرا کند.
خانم افشار این نقش را دوست نداشت، گاهی تلاش میکرد خودش را جای زن بگذارد و این کارش را سخت میکرد اما در نهایت اجرایش درست است. خانم آهنگرانی کمتر نقش را درونی میکرد اما راحتتر با این شیوه کنار آمد.
- در بازنویسی این اتفاق افتاد که خانم افشار و آهنگرانی پررنگتر از دیگران در ذهن من جای گرفتند، پیشتر به یک فیلم جمع و جور فکر میکردم و در آن تولید ارزان قطعا بازیگری مثل مهناز افشار و پگاه آهنگرانی جای نمیگرفت. اعجوبههایی را هم میشناختم که میتوانستند این نقشها را به خوبی بازی کنند، هر چند بازیگر شناختهشده نبودند. اما زمانی که فیلم شکل صنعتی به خود گرفت و حرفهای تر شد و تهیهکننده وارد پروژه شد به این دو بازیگر فکر کردیم.
*چرا زن را مسن تر نگرفتید. شخصیت هایی از جنس زنی که مهناز افشار بازی کرده معمولا مسنتر هستند.
- جوان بودن خانم افشار در این نقش برای مخاطب جذاب است، ضمن این که ما را از نمونههای کلیشه ای دور میکند. در مقوله اجرا و زمانی که متن داریم در بخش بازیگری من به فرایند سوم معتقدم، یعنی متن و بعد بازیگر. بازیگر لازم نیست خودش را در نقش حل کند، میتواند با تجربه به درک درست از نقش برسد و آن را اجرا کند.
خانم افشار این نقش را دوست نداشت، گاهی تلاش میکرد خودش را جای زن بگذارد و این کارش را سخت میکرد اما در نهایت اجرایش درست است. خانم آهنگرانی کمتر نقش را درونی میکرد اما راحتتر با این شیوه کنار آمد.
*رابطه دو شخصیت اصلی فیلم چقدر زمان تمرین شکل گرفت، چقدر در دورخوانیها؟
- بخش زیادی در دورخوانیها شکل گرفت، البته ما فقط میخواندیم و چیزی بین من و بازیگرها رد و بدل نمیشد. اما اتفاقهایی که باید میافتاد در ذهن همه ما شکل میگرفت. شش جلسه در دو ماه دورخوانی کردیم و بقیه سر صحنه شکل گرفت.
* چرا اطلاعاتی که درباره شخصیتها به مخاطب میدهید قطرهای است؟ در ارائه اطلاعات و پیشینه از شخصیتها امساک کردهاید.
- اجازه بدهیم اتفاقی هم در ذهن تماشاگر بیفتد، دوره فیلمهایی با روایت سر راست گذشته. شاید من زمانی از همین فیلمها بسازم اما اگر بگویند کدام فیلمت را دوست داری میگویم آنهایی که تصویرسازی میکنند روی عمل شخصیتها. در این فیلم هم عمل شخصیتها را میبینید و پیشینه را خودت در ذهنت میسازی. این مناسبات را در کارگردانی و تدوین هم میبینی. این رویکرد در اجتماع هم وجود دارد. در جامعه ما با آدمهایی آشنا میشویم از مصاحبت با هم لذت میبریم. اما در همین حد و نه بیشتر.
*یک نیروی تهدیدکننده در فیلم وجود دارد که در حاشیه میماند، نقش این آدم در پیشبرد قصه چیست؟
- کارکردش در همین حد است، میبینید که شخصیت مهناز افشار اشاره میکند که آقایی هست همه کارها را انجام میدهد. آدمی که میآید، تماشاگر و شخصیتها منتظرش هستند، اما نمیآید. در مکالمه با مهناز افشار میفهمیم که اینها مدتی است ارتباط ندارند. یک نیروی تهدیدکننده است و نه چیزی بیشتر.
*مهناز افشار بازیگر بااستعدادی است که در نقشها و فیلمهای متفاوت حضور درخشانی داشته، برای "طبقه سوم" چطور به مهناز افشار رسیدید؟
- درباره شیوه اجرایی بازیگری با هم صحبت کردیم. برای انتخاب بازیگر چون به پدیده سوم فکر میکنم برایم خیلی مهم نیست چه بازیگری نقش را بازی میکند. البته ظرفیت و استعداد بازیگر مهم است و او میتواند با ارتباط با نقش، درست حرکت کند. خانم افشار هنگام بازی در این نقش که از او دور بود، اذیت میشد چون میکوشید از راه درونی کردن به نقش نزدیک شود.
* کار در لوکیشن محدود سخت است؟ میزانسن دادن، فیلمبرداری و هدایت بازیگرها در لوکیشن بسته و داخلی راحت بود؟
- برای من کار در چنین فضایی سخت نیست. مشکل این است که در فضای واقعی کار میکردیم، کاش در دکور کار میکردیم. در دکور این نوع کار شیرینتر میشد.
*یکی از امتیازهای فیلم فیلمبرداری مرتضی پورصمدی است، آقای پورصمدی از فیلمبرداران علاقمند و مستعد سینمای ایران است. همکاری با او چطور بود؟
- آقای پورصمدی از معدود فیلمبردارانی است که درگیر متن میشود. مثلا روی جملهها هم نظر میداد. به خاطر این ویژگی امکان برقرار کردن دیالوگ با او بالا است. این ویژگی را در آقای پورصمدی خیلی دوست دارم.
* به فیلم بعدی فکر کردهاید؟
- بخش زیادی در دورخوانیها شکل گرفت، البته ما فقط میخواندیم و چیزی بین من و بازیگرها رد و بدل نمیشد. اما اتفاقهایی که باید میافتاد در ذهن همه ما شکل میگرفت. شش جلسه در دو ماه دورخوانی کردیم و بقیه سر صحنه شکل گرفت.
* چرا اطلاعاتی که درباره شخصیتها به مخاطب میدهید قطرهای است؟ در ارائه اطلاعات و پیشینه از شخصیتها امساک کردهاید.
- اجازه بدهیم اتفاقی هم در ذهن تماشاگر بیفتد، دوره فیلمهایی با روایت سر راست گذشته. شاید من زمانی از همین فیلمها بسازم اما اگر بگویند کدام فیلمت را دوست داری میگویم آنهایی که تصویرسازی میکنند روی عمل شخصیتها. در این فیلم هم عمل شخصیتها را میبینید و پیشینه را خودت در ذهنت میسازی. این مناسبات را در کارگردانی و تدوین هم میبینی. این رویکرد در اجتماع هم وجود دارد. در جامعه ما با آدمهایی آشنا میشویم از مصاحبت با هم لذت میبریم. اما در همین حد و نه بیشتر.
*یک نیروی تهدیدکننده در فیلم وجود دارد که در حاشیه میماند، نقش این آدم در پیشبرد قصه چیست؟
- کارکردش در همین حد است، میبینید که شخصیت مهناز افشار اشاره میکند که آقایی هست همه کارها را انجام میدهد. آدمی که میآید، تماشاگر و شخصیتها منتظرش هستند، اما نمیآید. در مکالمه با مهناز افشار میفهمیم که اینها مدتی است ارتباط ندارند. یک نیروی تهدیدکننده است و نه چیزی بیشتر.
*مهناز افشار بازیگر بااستعدادی است که در نقشها و فیلمهای متفاوت حضور درخشانی داشته، برای "طبقه سوم" چطور به مهناز افشار رسیدید؟
- درباره شیوه اجرایی بازیگری با هم صحبت کردیم. برای انتخاب بازیگر چون به پدیده سوم فکر میکنم برایم خیلی مهم نیست چه بازیگری نقش را بازی میکند. البته ظرفیت و استعداد بازیگر مهم است و او میتواند با ارتباط با نقش، درست حرکت کند. خانم افشار هنگام بازی در این نقش که از او دور بود، اذیت میشد چون میکوشید از راه درونی کردن به نقش نزدیک شود.
* کار در لوکیشن محدود سخت است؟ میزانسن دادن، فیلمبرداری و هدایت بازیگرها در لوکیشن بسته و داخلی راحت بود؟
- برای من کار در چنین فضایی سخت نیست. مشکل این است که در فضای واقعی کار میکردیم، کاش در دکور کار میکردیم. در دکور این نوع کار شیرینتر میشد.
*یکی از امتیازهای فیلم فیلمبرداری مرتضی پورصمدی است، آقای پورصمدی از فیلمبرداران علاقمند و مستعد سینمای ایران است. همکاری با او چطور بود؟
- آقای پورصمدی از معدود فیلمبردارانی است که درگیر متن میشود. مثلا روی جملهها هم نظر میداد. به خاطر این ویژگی امکان برقرار کردن دیالوگ با او بالا است. این ویژگی را در آقای پورصمدی خیلی دوست دارم.
* به فیلم بعدی فکر کردهاید؟
- فیلم بعدی "ماه کامل" نام دارد که موضوع آن درباره یک زن است، من و سعید شاهسواری فیلمنامه را نوشتهایم.علیرضا قاسمخان تهیهکننده است و امیدوارم اردیبهشتماه فیلمبرداری را شروع کنیم.
- - - - - - - - - - - -
گفتگو: محدثه واعظیپور، بیتا موسوی
- - - - - - - - - - - -
گفتگو: محدثه واعظیپور، بیتا موسوی
نظر شما