دکتر مارتین جی شارح معروف مکتب فرانکفورت و استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا در برکلی در مورد تعریف تفکر اصیل و شاخصهای آن به خبرنگار مهر گفت: در مورد هر کدام از مفاهیم و واژههای به کار رفته در سؤال شما میتوان ساعتها بحث کرد و کتاب نوشت.
وی افزود: پس از آنکه هایدگراثر "آن چیست که آن را تفکر خوانند" و آرنت "درباره تفکر" را نوشت آگاهی ما به طور فزایندهای نسبت به مفهوم "تفکر" و پیچیدگیهای آن افزایش یافت.
مؤلف "فضیلت دروغگویی: درغگویی در سیاست" تأکید کرد: اصطلاح تفکر با مفاهیمی چون استدلال، ادراک، دانستن، قضاوت کردن، خواستن، تصور کردن ارتباط دارد ولی با آنها یکسان نیست. تفکر به عمل و فعالیت ماهرانه ذهن اشاره دارد به نحوی که در برابر فروکاسته شدن و تحویل به شیوهها و قوانین از خود مقاومت نشان دهد.
وی یادآور شد: شاید یکی از راههای آموختن درباره اصیل بودن، مطالعه ادبیات و متون فلسفی باشد و از رهگذر آن مشاهده کرد که چگونه پیشگامان اندیشه خودشان تفکر میکردند.
وی افزود: توجه این پیشگامان معطوف به نتایج و محصول فکری یکدیگر نبوده است بلکه توجه آنها بر شیوههای متفاوتی از اندیشه و متفاوت با سایرین بوده و نتایج خاص خود را حاصل کردهاند.
این استاد تاریخ در ادامه گفت: وقتی خود را از این توهم که تنها یک راه درست برای اندیشیدن وجود دارد رها کردید در این صورت میتوانید "خود" بیندیشید.
مؤلف "مارکسیسم و تمامیت: سرگذشت یک مفهوم از لوکاچ تا هابرماس" در ادامه یادآور شد: اگر معیار و ضابطهای برای اصالت در تفکر وجود داشته باشد در این صورت احتمال تفکر صرف مبتنی بر افکار خود وجود خواهد داشت. در این صورت میتوان ادعا کرد که از عقلانیت و خرد گذشته بی نیاز هستیم.
جی تأکید کرد: این ادعا مستلزم ایجاد یک موزانه ظریف میان "شجاعت" و "فروتنی" است. "شجاعت" به معنای داشتن دیدگاه انتقادی در برابر سایر دیدگاهها و "فروتنی" در برابر پذیرفتن محدودیتهای خودمان است.
وی تصریح کرد: اگر چه تفکر فعالیتی انفرادی است ولی باید از دیدگاههایی که به کناری گذاشته شده استفاده کرد و از طریق گفتگو و گوش دادن به دیدگاههای سایر افراد خود را برای پذیرش دیدگاهها و انتقادات دیگران آماده سازیم.
این مورخ معاصر تأکید کرد: ادبیات گسترده و وسیعی درباره مفهوم "اصیل بودن" و اصالت وجود دارد. برای نمونه آدورنو در اثر خود با نام "ژارگون اصالت" به مخالفت با هایدگر و پیروان او میپردازد. مقالهای درباره استدلال قوی آدورنو و مخالفت او با بت اصالت و خود بسنده بودن در کتاب اخیر من با عنوان Essays from the Edge وجود دارد.
وی یادآور شد: اصیل بودن توسط برخی به معنای اصالت دادن به اولویتهای خود نسبت به اولویتهای سایرین معنا پیدا میکند و من از احاله این مفهوم به این افراد تردید دارم.
مؤلف "مفهوم تمامیت در آرای لوکاچ و آدورنو" در پایان متذکر شد: این افراد میتوانند مفسران افراطی ساختاری باشند و یا افراد خشک مذهب و دگم. این افراد به جای اینکه اندیشه را بارور و پویا سازند آن را خنثی و عقیم میکنند.
نظر شما