به گزارش خبرنگار مهر، نشست "خوانش تاریخی نظریه فوکو: توضیح تاریخی وضعیت ایران" با سخنرانی سید مهدی یوسفی عصر سه شنبه 28 دیماه در محل انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.
یوسفی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه خوانشهای گوناگونی از فوکو وجود دارد گفت: برخی میخواهند فوکو را در دل جامعه شناسی معنا کنند و از او خوانشی جامعه شناسانه دارند. برخی او را در درون تاریخ فلسفه معنا میکنند و برخی نیز او را در دل تاریخ جای میدهند و معنا میکنند.
وی تصریح کرد: در دو خوانش اول، آرای فوکو به دو دوره تقسیم میشوند؛ یکی دیرینه شناسی و دوم تبارشناسی. ملاک این تقسیم بندی روش فوکو است و بر این اساس دو روش مذکور برشمرده میشوند. نکته مهم این است این دو، روش تحقیق نیستند و مشخصات روش شناسی را ندارند. به عبارت دیگر ما با دو مرحله کار در آرای فوکو مواجه هستیم و نه دو روش.
دانش، قدرت و اخلاق سه موضوع مهم برای فوکو هستند
یوسفی در ادامه یادآور شد: فوکو به سه موضوع فکر میکرد و در مورد آنها تحقیق کرد؛ دانش، قدرت و اخلاق. این سه موضوع در کارهای فوکو ثابت بودهاند و او خود میگوید من همواره به این سه موضوع فکر میکنم.
وی در ادامه به بررسی هستی شناسی تاریخی نزد فوکو پرداخت و گفت: هستی شناسی تاریخی مورد بحث فوکو است. او معتقد است چیزهایی که وجود دارند چگونه از نظر تاریخی به این شکل درآمدهاند. این یک بحث تاریخی است و فوکو بر این اساس هستی شناسی خود ما را بیان میکند. یعنی چه چیزهایی برای ما هستی دارند و بر این اساس باید دنیا را شناخت.
وی افزود: این خوانشهای تاریخی میخواهند جهان پیرامون (هستی) ما را بشناسند. این هستیها در ذهن ما شکل میگیرند.
کار فوکو تحلیل گفتمان نیست
یوسفی با اشاره به اینکه فوکو گفتمان را در کارهای خود به کار میبرد گفت: به رغم این موضوع فوکو معتقد است که کار او تحلیل گفتمان نیست و حتی در مقابل تحلیل گفتمان است. او میگوید تحلیل گفتمان در مورد چیزهایی که در مورد آنها حرف زده شده بحث میکند حال آنکه من در مورد چیزهایی که در مورد آن حرفی نبوده بحث میکنم.
وی تأکید کرد: یک اصطلاح و عبارت که در کارهای فوکو وجود دارد و مهم است، حکم (statement) است. حکم یک گزاره دستوری در مورد اینکه چه چیزی کجا باشد است و داری دو نوع گفتمانی و غیر گفتمانی است. فوکو بین سند (document) و یادبود تمایز قائل میشود. او میگوید سند موضوع اصلی تاریخ قرار گرفته است. تاریخ میخواهد بر اساس اسناد، گذشته را بشناسد. او معتقد است تاریخ به جایی رسیده که باید از سند فاصله بگیرد و به سمت یادبود پیش رود.
یوسفی یادآور شد: فوکو معتقد است که هر چیز در تاریخ نباید به گذشته اسناد شود و در ارتباط با گذشته معنا شود. او میگوید ما لحظه حال را داریم و لذا باید وارد تاریخ شویم. بر اساس دیدگاه او حکم، به چیزهای به وجود آمده نظم میدهد. دغدغه او این است که چیزهایی که در حال حاضر داریم چگونه به وجود آمدهاند و این تعریف او از تاریخ است.
وی افزود: فوکو به دنبال چیزی میرود که نظمی را بر زندگی حاکم میکند. بر این اساس او اول باستان شناسی میکند و بعد تبارشناسی. یعنی چه چیزهایی میتوانند حاکم باشند و چه چیزهایی نمیتوانند حاکم باشند.
فوکو میگوید تاریخ نمیخواهد به امری جهانشمول و عام برسد
یوسفی با اشاره به اینکه تفسیرهای گوناگونی از تفسیر تاریخی فوکو وجود دارد گفت: یک تفسیر از تفسیر تاریخی فوکو این است که او به چیزی میتازد که هگل آنرا وارد تاریخ کرد یعنی امر عام. بر این اساس فوکو میگوید امر عام وجود ندارد و تاریخ نمیخواهد به امری جهانشمول و عام برسد.
خوانش تاریخی از فوکو خوانشی واقعی تر از او است
وی تصریح کرد: خوانش تاریخی از فوکو خوانشی واقعی تر از او است. خوانشهای جامعه شناسی و تاریخ فلسفه اساس کار فوکو را بیان نمیکنند. او در دیرینه شناسی دانش روش شناسی خود را توضیح میدهد. او روش شناسیهای تاریخی را توضیح میدهد و مرحلهای که آنها رسیدهاند را باستان شناسی نام مینهد.
وی افزود: فوکو تاریخ تاریخ نگاری را مینویسد. بر اساس آرای فوکو، تاریخ ایران بر اساس اراده یک سری افراد به نگارش درآمدهاند. این افراد و کارگزاران قادر به انجام هر کاری هستند و وقتی در مورد قوت و ضعف دورهای تاریخی بحث میشود قوت و ضعف همین افراد و کارگزاران مورد بحث و بررسی قرار میگیرند و گویی هیچ منطق تاریخی وجود ندارد.
یوسفی تأکید کرد: فوکو به سوژه در تاریخ میتازد. او نگاه سوژه محور و اراده محور را مورد حمله قرار میدهد و با حذف سوژه نوعی دیگر از تاریخ نگاری را به وجود میآورد.
نظر شما