۳ بهمن ۱۳۸۹، ۱۱:۰۵

انوری در گفتگو با مهر:

کارهای مطالعاتی رمان بلند "عاشورا" آغاز شد

کارهای مطالعاتی رمان بلند "عاشورا" آغاز شد

منصور انوری که مشغول نگارش رمان بلند "جاده جنگ" است به طور همزمان کارهای پژوهشی رمان بلند دیگری با نام "عاشورا" را نیز آغاز کرده که در این کتاب به طور تفصیلی بخشی از تاریخ صدر اسلام را روایت خواهد کرد.

منصور انوری در گفتگو با خبرنگار مهر از آغاز مراحل پژوهشی رمان بلند "عاشورا" خبر داد و گفت: این روزها که مشغول نگارش جلد هفتم از رمان "جاده جنگ" هستم و همزمان با آن کارهای مطالعاتی و پژوهشی رمان بلند "عاشورا" را هم آغاز کرده‌ام.

وی ادامه داد: نگارش رمان پس از پایان نگارش مجموعه 14 جلدی "جاده جنگ" آغاز می‌شود و از آنجاکه این مجموعه به نیمه رسیده و 3 یا 4 سال دیگر هم نگارش آن به طول خواهد انجامید در نتیجه شروع نوشتن رمان "عاشورا" هم به همان سال‌ها موکول خواهد شد.

مولف "مصافحه با ارواح" در توضیح بیشتر رمان "عاشورا" عنوان کرد: این کار که از پژوهش تا نگارش آن را به تنهایی انجام می دهم با محوریت واقعه عاشورا بخشی از تاریخ صدر اسلام را در قالب داستانی روایت می‌کند.

انوری افزود: داستان از زمان رحلت حضرت رسول (ص) آغاز و به زمامداری حضرت علی(ع)، جنگ‌هایی چون جمل و صفین و بخشی از زندگی امام حسن(ع) می‌پردازد ولی بخش عمده آن به حرکت کاروان امام حسین(ع) به سمت کوفه، جنگ در کربلا و سپس برگشت اهل بیت می‌پردازد.

وی درباره دو اثر دیگرش "جاده جنگ" و "از عشق آباد تا عشق آباد" نیز توضیح داد: جلد 5 و 6 "جاده جنگ" در حال حاضر در انتشارات سوره مهر در دست چاپ است و من نیز نگارش جلد هفتم را به تازگی آغاز کرده‌ام. در این جلد از کتاب دنباله ماجراهای حضور نیروهای متفقین در ایران تا پایان حضورشان را مرور می‌کنیم. گرچه از ابتدا در نظر داشتم این مجموعه 14 جلدی باشد ولی این ظرفیت را دارد که بیشتر باشد.

این نویسنده با اشاره به اینکه جلدهای منتشر شده از این مجموعه قرار است با ویرایش کاظم مزینانی تجدید چاپ شود، بیان کرد: رمان "از عشق آباد تا عشق آباد" هم به پایان رسیده و به زودی آن را به ناشر می‌دهم. این رمان بر اساس مستنداتی از یک اتفاق که در سال 1342 افتاده نوشته می‌شود و ماجرا از این قرار است که در آن سال ها فرزند کوچک دبیر اول حزب کمونیست ترکمنستان فعلی دچار سرطان خون می شود و پدربزرگ این بچه که در دوران جنگ جهانی دوم در ایران سرباز بوده تصمیم می گیرد بچه را برای شفا به بارگاه امام رضا(ع) بیاورد.

انوری در پایان گفت: پدر بچه که کمونیست است به شدت با ایده پدربزرگ مخالفت می کند تا اینکه پدربزرگ همراه با دوست دیگرش که او نیز در جنگ جهانی دوم در ایران بوده بچه را از بیمارستان ربوده و به مرز ایران می آیند. در ادامه راه برایشان اتفاقات زیادی می افتد تا اینکه به مشهد می‌رسند و پدربزرگ برای شفای بچه به امام هشتم متوسل می شود.
 

کد خبر 1237730

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha