به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان "فرشته آبی" نوشته هاینریش مان با ترجمه محمود حدادی در قالب نشست هفتگی نقد و بررسی نشر پارسه بعدازظهر روز چهارشنبه 6 بهمن با حضور رضا نجفی، محمود حدادی و علی عبداللهی در انتشارات کتاب پارسه برگزار شد.
علی عبداللهی مترجم در این برنامه گفت: فکر نمیکنم کسی جز محمود حدادی بتواند درباره هاینریش مان و آثارش سخن بگوید. رمان "فرشته آبی" که حدادی به خوبی آن را ترجمه کرده است سرگذشت معلم دبیرستانی به نام رات است که شاگردان گریزان از استبداد او را به خاطر نامش به سخره میگیرند. این معلم نیز از شاگردانش متنفر است. رمان فضایی هزلگونه دارد و زندگی این معلم خودخواه و خودکامه را روایت میکند.
مترجم کتاب "فیل" افزود: دانشآموزان بهقدری رات را میآزارند که به فکر به دام انداختن آنها میافتد. تعقیب 3 نفر از شاگردان باعث میشود که رات خودش در دام یک زن بیفتد. روند داستان تا این نقطه واقعی است اما از اینجا به بعد حالتی غیرواقعی به خود میگیرد و نویسنده انحطاط تدریجی پرفسور رات را روایت میکند که دیگر هر شب در طربخانه "فرشته آبی" وقت خود را به بطالت میگذراند.
وی ادامه داد: این معلم در نهایت یک مبارز آنارشیست میشود و با آن زن ازدواج میکند و زندگی ناموفقی را پیش میگیرد. مدتی به تدریس خصوصی رو میآورد و در نهایت منزلش را به قمارخانه تبدیل میکند و سعی میکند با به فساد کشیدن انسانهای دیگر خود را ارضا کند. این رمان چند وجه دارد. "فرشته آبی" نیز مانند کتابی از هرمان هسه و دیگر نویسندگان آلمانی اول به انتقاد از سیستم آموزشی آلمان آن روز پرداخته و نظام آموزشی را با انتقاد از معلمان مستبد به زیر سوال میبرد.
عبداللهی گفت: این کتاب باید در سال 1918 به فراموشی سپرده میشد اما ساخت یک اقتباس سینمایی از آن باعث شد تا نامش دوباره بر سر زبانها بیفتد. این رمان مانند آلمان در ایران نیز ناشناخته ماند. عدهای دلیل این بی مهری و گمنامی را گرایش آلمانها به سوسیالیسم در آن دوره عنوان میکنند. مان در این رمان و دیگر آثارش به زوال فرهنگ اجتماعی در آلمان اشاره دارد و محافل محافظهکار را مورد نقد قرار میدهد.
این مترجم درباره عصر روشنگری در آلمان گفت: "فرشته آبی" از نمونههای خوب روشنگری در آلمان است. هاینریش مان در دورهای رشد پیدا کرد که ادبیات آلمانی به شکوفایی رسیده و نویسندگان زیادی در آن فضا رشد کرده بودند. مان یکی از توصیفگران چیرهدست زمان خود است و به نظرم در محافل ادبی ایران نیز شایسته احترام و توجه بیشتری است.
نظر شما