به گزارش خبرنگار مهر، سعید ابوطالب، مستندساز در بخش اول گفتگوی مشروح با مهر درباره شرایط سخت تولید مستند، نبود بازار پخش و ساخت بیشتر مستندها به سفارش نهادهای دولتی، مستندهایی که ساخته و پخش نشده صحبت کرد.
وی در بخش دوم گفتگو با خبرنگار مهر درباره شبکه مستند، راهاندازی شبکه خصوصی و مستندی که با موضوع خلیجفارس میسازد، صحبت کرد.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: از مدتی پیش شبکه مستند راهاندازی شده است. گرچه هنوز به صورت رسمی افتتاح نشده، ولی فکر میکنید با تاسیس این شبکه مشکل مستندسازان حل میشود؟
- سعید ابوطالب: شکلگیری شبکه مستند اتقاق خوبی است. البته به مدیریت و توانمندی مسئولان این شبکه و موضوعهایی که میخواهند کار کنند، برمیگردد. من در چند ماهی که از افتتاح شبکه مستند میگذرد، برنامههای این کانال را دیدهام، ولی در این مدت اتفاقی شاهد نبودم. این مسئله مشکلی از بازار مستند حل نمیکند. من موضوع را صنفی میبیینم. وقتی رقابت و بازار نباشد، تقاضا و عرضه هم مدیریت نشود، موفق نخواهیم بود. فیلم صنعت، تجارت و هنر است. بنابراین اگر بخش خصوصی بود مشکل برطرف میشد. با قانون اساسی فعلی میتوان شبکههای خصوصی داشت و سیاستگذاری هم با حاکمیت باشد، اما خصوصی اداره شود، اما این فرصت فراهم نشده است.
سعید ابوطالب مستندساز در بخش دوم گفتگوی مشروح با مهر تاکید کرد با قانون اساسی فعلی میتوان شبکههای خصوصی داشت و سیاستگذاری هم با حاکمیت باشد اما خصوصی اداره شود،اما محافظهکاری در مقوله فرهنگ مانع از این اتفاق شده است.
*چرا بحث راهاندازی شبکههای خصوصی از سالها پیش مطرح بوده، ولی همیشه در حد تئوری باقی مانده و این طرح اجرا نشده است؟
- به دلیل اینکه موارد قانونی دارد.
*اما شما اشاره کردید با توجه به شناخت و آشنایی که به قانون دارید این مسئله امکانپذیر است، اما چرا هنوز اتفاقی نیفتاده است؟
- من نام این را میگذارم محافظه کاری در مقوله فرهنگ. فرهنگ یعنی حرکت به سمت جلو و پذیرفتن تغییر دائمی. ببینید فرهنگ مثل آداب و رسوم و زبان موجودی کاملاً زنده و در تعامل است و تغییر میکند. ممکن است به رشد نینجامد و سقوط کند.
*به نظرتان برخورد سلبی چقدر ما را عقب نگه داشته است؟
- ما باید اجازه دهیم این تغییر انجام شود. محافظه کاری در دراز مدت ما را دچار عقبماندگی فرهنگی میکند. این برخوردی که امروز با اینترنت یا ماهواره میکنیم 70 تا 80 سال پیش با رادیو کردیم، 50 سال پیش با تلویزیون کردیم و 20 تا 30 سال پیش با ویدئو کردیم، حالا با اینترنت و ماهواره این کارها را میکنیم. هیچ وقت این برخورد سلبی ما را به جایی نمیرساند، فقط مدتی ما را عقب نگه داشته است.
*میتوانید مثالی بزنید؟
من مثالی میزنم برای سیاسیونی که فکر میکنند که رسانهها به کشور لطمه میزنند. من در گفتگویی که با آقای سید حسن نصرالله رهبر حزب الله داشتم. از او پرسیدم چرا شما به سمت ایجاد رسانه رفتید؟ مثل شبکه المنار و ... چقدر روی رسانه سرمایهگذاری میکنید؟ ایشان در پاسخ به من گفتند که رسانه برای ما در لبنان رقیب است. در زمانی که کشورهای عربی بویی از آزادی نمیبردند، لبنان از همه جهت آزاد بود. همه گروهها تلویزیون و ماهواره داشتند و این مسئله نه تنها مانع از مقاومتها و پیشرفت فرهنگ اسلامی و دینی نشد، بلکه همیشه به نفع ما شد، چون در فضای باز توانستیم حرفهایمان را به مردم بزنیم و الان هم طرفداران پر و پا قرصی داریم که به حزب الله پیوستند که مسلمان شیعه هستند یا حتی مسیحی هستند، ولی به مبدا وحی اعتقاد دارند. به شرع اعتقاد دارند.
اینها حرفهای نصرالله بود که تاکید کرد که در پرتو آزادی به پیشرفتهای خوبی رسیدند. نباید از آزادی رسانهای ترسید. اگر با انبساط خاطر و سعه صدر برخورد کنیم، خوب میشود، نه اینکه برخورد سلبی کنیم. اگر نیمی از توان را گذاشته بودیم و همانطور که در حوزه بینالمللی شبکههای ماهوارهای به زبانهای مختلف راهاندازی کردیم، در داخل کشور این کار را میکردیم اتفاقات بهتری میافتاد.
حق و عدالت مسیر خودش را پیدا میکند و طرفداران خودش را خواهد داشت. در دنیا مردم به انواع رسانهها دسترسی دارند کسی که به سمت انسداد میرود به سمت موفقیت نمیرود، چون در واقع مطالبات مردم را فهم نمیکند. منظورم از سینما ،سینمای مستند و سینمای داستانی است. اگر برگردیم به مستندسازی باید این فضا را برای مستندساز فراهم کنیم.
البته معتقدم این فضا امسال در جشنواره سینما حقیقت اتفاق افتاد. من در واقع یک گشایش میبینم در برخی مسئولان فرهنگی هنری که نادر هستند، اما باز هم هستند و این گشایش را ایجاد کردند. باید این گشایش همگانی شود. باید فیلمسازان بتوانند حرفهایشان را بزنند.
*چگونه میشود این گشایش همگانی را میان مسولان فرهنگی رواج داد؟
- در برخی دولتها دچار لیبرالیسم فرهنگی هستیم. یعنی فرهنگ بدون خط کشی و خطوط قرمز. در برخی مواقع دچار آنارشیسم فرهنگی هستیم. یعنی هر کس هر چی خواسته گفته و به هم پرخاش کردند. میبینیم کسانی که پرخاش کردند حرفهایشان و فیلمهایشان هیچ چهارچوب، مبانی اعتقادی و مذهبی نداشته است. آنها به کسانی پرخاش کردند که در چهارچوب اعتقادات انسانی فیلم ساختند.
فیلمنامهنویس وقتی میخواهد فیلمنامه بنویسد یا آهنگساز میخواهد نت بنویسد، احساس میکند که باید در یک قالب مشخص بنویسد یا انجام دهد وگرنه محدودیتها نمیگذارد کارش را انجام دهد. بنابراین این احساس واقعی است.
*آیا این مسئله در میان هنرمندانی که از نسل انقلاب هم هستند صدق میکند؟
- این احساس در میان هنرمندانی که از بدنه انقلاب هستند مثل ابراهیم حاتمیکیا، کمال تبریزی و حتی زندهیاد رسول ملاقلیپور هم هست. به یاد دارم زمانی که ملاقلیپور زنده بود همیشه با من صحبت و گلایه میکرد که نمیتواند حرفهایش را آنطور که میخواهد بزند، در حالی که او همیشه فیلمهایی با موضوع دفاع مقدس میساخت. او همیشه ساعتها درد دل میکرد.این فیلمسازان همیشه دلگیر بودند، حال برخی میآیند فیلمهایی میسازند و مبانی عقیدتی و ارزشی مردم نیش میزنند و در این فضا کار میکنند. برای همین میگویم ما با آنارشیسم فرهنگی رو بهرو هستیم.
*درباره مستند آیا این مسائل به نبود بازار برمیگردد؟
- بله، چون بازار نداریم. یک فیلم یا دو فیلم برای آرشیو میتوان ساخت. مگر مستندساز چند فیلم میتواند برای آرشیو بسازد. وقتی دیده نمیشود انگیزهای دیگر پیدا نمیکند. باید این مسئله درست شود. باید ساختار را درست کرد. تغییر ساختار باید ایجاد کنیم. این مشکل با ایجاد یک شبکه مستند یا برگزاری یک جشنواره حل نمیشود.
*پس نمیتوانیم به راهاندازی شبکه مستند به عنوان راه حل مشکل مستندسازان امیدوار باشیم؟
- نه نمیخواهم منفیبافی کنم، ولی زیاد امیدوار نیستم؛ چون فکر میکنم اگر مستندسازان ما تشکل صنفی مثل خانه سینما نداشته باشند مشکل حل نمیشود. باید حرفهای نگاه کرد. درکشورهای مختلف صنوف مختلف فیلمنامهنویس، جلوههای ویژه و ... دارند. این صنوف به رشدشان کمک زیادی میکند و شایسته سالاری میشود حقوق حفظ میشود و بازار ایجاد میشود، اما گاهی در کشور ما خیلی مواقع مانع از شکلگیری این صنوف حرفهای شدهایم. مثلا صنف مستندسازان و ... فکر میکنم ما به دلایل اجتماعی و تاریخی از تاریخ عظیم برخوردار هستیم. الان کمتر کشوری در دنیا است که تمدن تاریخی داشته باشد. مثلاً آمریکا ندارد. یا اگر تمدن داشتند به خاطر تقسیم شدن کشور تمدن از بین رفته است، اما ایران سابقه تمدن بزرگی دارد.
بنابراین این گستره تاریخی و تاریخ دینداری مردم و ورود دین به ایران و تعامل آن با مردم و تحولات اجتماعی مثل انقلاب ما را صاحب پتانسیل زیادی در زمینه مستند کرده است. ما میلیونها سوژه برای طرح کردن داریم که میتوانیم مستند بسازیم و برای مردم دنیا هم جذابیت دارد. از سوی دیگر شرایط اجتماعی مثل انقلاب، شرایط اقتصادی و ... پتانسیلهای زیادی برای ساخت مستندهای جذاب فراهم میکند.
*چرا مستندهای خوبی ساخته نمیشود؟
- متاسفانه این مشکل را داریم. کسانی از بیرون میآیند و مستند خوبی میسازند. وقتی مستندسازان خیلی از مستندهایی که در بیبیسی پخش میشود و میبینند، میگویند چرا ما با نگاه داخلی نسازیم. حال ممکن است فردی از داخل اما با نگاه خارجی برای شبکههای ماهوارهای بسازد. باید نگاه مدیریت کلان روی این مسئله داشته باشیم. ما در سینمای داستانی مزیت نسبی نداریم، چون محدودیتهای اخلاقی و فرهنگی داریم و به آن هم پایبند هستیم و بخشی از ماهیت فرهنگی ماست. در حالی که سینما در غرب یک پشتوانه صنعتی دارد. پیشرفتهترین ابزار برای ساخت فیلم استفاده میشود، حتی برای یک فیلم ابزار، دوربین، استودیوهای خیلی خوب یا ابعاد نگاتیو ساخته میشود. همچنین سالها وقت گذاشته میشود و نرمافزار طراحی میکنند. فیلمی با میلیاردها دلار میسازند و فروش هم دارد. ما به این نمیرسیم. بنابراین ما همیشه یک سینمای داستانی کوچکی داریم که البته باید آن را حفظ کنیم، ولی ما در مستند مزیت نسبی داریم.
ما همه تلویزیون را رها میکنیم و بعد فقط یک کار فاخر میسازیم. در حالی که میتوانیم تمام نگاهها را از شبکههای ماهوارهای بگیریم و به داخل بیاوریم. الان مردم برخی شبکههای ماهوارهای را به خاطر مستندهایش میبینند، نه به خاطر کارهای نمایشی، شو یا موسیقی. چون همه اینها را داریم. من بین همکارانم میبینم مجذوب شبکههای مستند هستند، اما آنها میگویند ما هم میتوانیم بسازیم، ولی این کار گران است و پشتوانه میخواهد.
ساخت یک فیلم مستند خوب نیازمند تجهیزات است. در هالیوود ساخت یک اثر مستند به اندازه یک کار سینمایی هزینه میبرد. باید سرمایهگذاری کرد. وقتی سریالهای تاریخی مثل "مردان آنجلس"، "مختارنامه"، "یوسف پیامبر"، "مریم مقدس" میسازیم، اینها یک کلاس آموزشی برای کارهای کوچکتر، تک قسمتی، غیر تاریخی و اجتماعی میشود. ما به خاطر یک کار داستانی مثل "ملک سلیمان" به دنبال جلوههای ویژه جدید هستیم و تجربه به دست بیاوریم. این تجربه بعدها به کارهای داستانی کوتاه کمک میکند یا تله فیلمها رشد میکند.
*اما این سرمایهگذاری برای مستند انجام نمیشود؟
- اگر برای مستندهم این سرمایه گذاری کنیم میتوانیم توقع داشته باشیم که سطح مستند هم بالا بیاید. وقتی به مستند این طوری نگاه نمیکنیم و این نگاه وجود دارد که هرکس با یک دوربین میتواند یک اثر مستند بسازد، مسلماً پیشرفت نمیکنیم. مدیران فرهنگی باید این طور نگاه کنند تا سطح مستندسازی بالا بیاید.
*ولی متاسفانه مدیران تلویزیون هم این نگاه را به مستند ندارند و کمترین سرمایهگذاری را در این باره میکنند؟
- بله، متاسفانه این مسئله وجود دارد. اگر روی مستند بزرگی سرمایهگذاری کنیم میتوانیم موفق شویم و یک کارآگاه آموزشی برای کارهای کوچکتر میشود. ضمن اینکه سطح توقع مردم هم افزایش مییابد. با ساخت کار بزرگی مثل "ملک سلیمان" ما در کارهای داستانی یک قدم جلوتر آمدیم. مثلاً چند سال پیش که فیلم "دوئل" ساخته شد باعث شد سطح فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس بالا بیاید. این فیلم خیلی پرهزینه بود و صدای دالبی را به سینمای ما آورد، چون وقتی اکران شد سینماها مجبور شدند دالبی باشند. باید این نگاه به مستند شود و به لحاظ اقتصادی به آن برسیم. ما میتوانیم با ساخت مستند با شبکههای ماهوارهای رقابت کنیم.
نگاه مدیران این است که به مستند کوچک نگاه میکنند. متاسفانه این نگاه در زمان پخش هم به مستند میشود، چرا که بدترین زمان پخش یا بدترین اکران در جشنواره و ... نصیب مستند میشود. بنابراین خیلی از مستندسازان به سمت کارهای داستانی میروند.
*تاکنون مستندهای زیادی درباره خلیج فارس ساخته شده و در حال حاضر شما هم در حال ساخت یک مستند با موضوع خلیجفارس هستید. آیا نگاهتان در ساخت این مستند با دیگر آثار تولید شده متفاوت است؟
- من ده سال پیش تجربه خوبی داشتم. زمانی که کسی تصویربرداری زیر آب نمیکرد من مستندی برای سیمای انگلیسی شبکه سحر ساختم با عنوان "حیات آبی خلیج فارس". در آن زمان امکان نورپردازی وجود نداشت. از همه کسانی که ادعا میکردند زیر آب تصویربرداری میکنند تست گرفتم. البته تعدادشان از انگشتان دست کمتر بود. من هم تصاویری گرفتم. تصاویر را به مدیر تلویزیون نشان دادم بدون آنکه بگویم کدام تصویر را چه کسی گرفته است. آنها تصاویر من را انتخاب کردند. ما تجهیزات خریدیم. تصویربرداری آن کار دو سال طول کشید. گرچه زمانبر بود، اما کار شاخصی شد و در جشنوارههای مختلف همچون بلاروس هم رفت، اما چون در آن زمان نماینده بودم نمیتوانستم به این جشنوارهها بروم. شبکههای داخلی این مستند را چندبار نشان دادند، حتی شبکه پرستیوی هم پارسال دوباره این مستند را نشان داد. این تجربه ده سال پیش خیلی خوب بود. برای تصویربرداری مستندی که در حال حاضر میسازم به سواحلی مختلفی رفتم.
*شنیدهایم برخی تصاویری که برای این مستند ضبط کردهاید را میخواهید دوباره تکرار کنید. دلیلاش چیست؟
- به تازگی متوجه شدم تجهیزات بهتری آمده که میتوانیم تصاویر بهتری بگیریم، به همین دلیل برخی تصاویر را مجدداً در حال تکرار هستیم، چون انگیزهام قوی است. مثل همان مستند که بعد از گذشت 10 سال از ساخت باز هم پخش میشود و رقیب ندارد. باید این مستند هم ماندگار شود، چون این کار غیر قابل تکرار است. ممکن است تا 10 سال دیگر این اتفاق نیفتد. بنابراین باید الان مستند کاملی ساخته شود. سفارش دهنده این کار هم مرکز گسترش است. اگر برسم سعی میکنم این مستند را به جشنواره خلیجفارس برسانم. این مستند 60 دقیقه است، اما باید 20 برابر این زمان را ضبط کرد تا بتوانیم یک کار 60 دقیقهای خوب و ارزشمند در آوریم.
---------------------------
کد خبر 1244499
نظر شما