به گزارش خبرنگار مهر، این روزها سوله پرورش قارچ فرهنگسرای بهمن مکانی است که به پرورش تئاتر "دایره گچی قفقازی" به کارگردانی حمید پورآذری اختصاص پیدا کرده است. البته گویا این سوله تمایلی به میزبانی فعالیتهای هنری ندارد زیرا قرار است از اوایل سال 90 تبدیل به غرفههایی برای فروش اشیاء مختلف شود. گویا تولیدات هنری خریداری ندارد!
"از سوله تا سوره" عنوانی است که حدود 100 جوان حاضر در نمایش "دایره گچی قفقازی" روی محل تمرین و اجرای نمایش گذاشتهاند زیرا شش نفر از اعضای این گروه در مرحله دوم کنکور دانشگاه قبول شده و به دانشگاههای سوره و تهران راه پیدا کردهاند. آماری که شاید بتواند با بسیاری از مدارس دولتی و غیرانتفاعی ایران برابری کند.
جوانان حاضر در این نمایش طی یک سال گذشته با انگیزه کامل و توجهی که حمید پورآذری به آنها معطوف کرده به فرهنگسرای بهمن میآیند تا نشان دهند انگیزه جوانان برای فعالیتهای فرهنگی و هنری بالا است و فقط نیازمند این است که مسئولان و مدیران به جای شعار به عمل روی آورند و از این استعدادها و انگیزهها حمایت کنند. حمایتی که این روزها تنها حمید پورآذری با صبر و تلاش و لبخند خود از این جوانان انجام میدهد.
جوانانی که از نقاط مختلف تهران و استان تهران، از جنوبیترین نقاط تا شمالیترین مناطق تهران، از شرق تا غرب، از گرمسار، اسلامشهر، تهرانسر، شهرک آزادی، تهرانپارس، کرج، جوادیه، علیآباد، ظفر، زعفرانیه و ولنجک با عشق به حمید پورآذری و تئاتر گردهم جمع میشوند تا "دایره گچی قفقازی" را برای ما و شما به صحنه ببرند.
اما چه چیزی نصیب این جوانان مستعد و پرشور و حمید پورآذری میشود؟ هوا و فضای نامساعد و نبود سیستم گرمایی مناسب که علیرغم نبود حمایتهای مسئولان و مدیران به جوانان علاقمند حاضر در "دایره گچی قفقازی" یادآور میشود "حمایت از تئاتر و جوانان مستعد و علاقمند به این هنر تنها یک شعار است."
ساناز سیداصفهانی از بازیگران "دایره گچی قفقازی" با ماسکی که به چهره زده در سالن تمرین و اجرای نمایش حضور دارد زیرا تنفس در هوای نامناسب سالن برایش سخت است. این مشکلی است که برای همه جوانان "دایره گچی قفقازی" وجود دارد و شاید تنها چیزی که باعث شده این شرایط و بی توجهیها را تحمل کنند لبخند و صبر و عشق حمید پورآذری است و عشق به تئاتر.
در دورانی که مدیران و متولیان تئاتر و معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شعار حمایت از تمرکز زدایی و حمایت از گروههایی را سر میدهند که سالنهای نقاط مختلف شهر تهران را فعال کنند، حمید پورآذری بدون کمترین حمایت مالی حتی هزینه پوستر و بروشور نمایش و تعمیرو بازسازی دکور را از جیب خود هزینه میکند.
"دست رئیس فرهنگسرای بهمن آقای اباباف درد نکند که تا حد توان امکان استفاده از سالن برای تمرین و اجرا و برخی امکانات موجود فرهنگسرا را در اختیار ما گذاشت." این جملهای است که پورآذری میگوید و از اقدامات رئیس فرهنگسرای بهمن به عنوان حداقل حمایتی که از گروه شده تشکر میکند.
نکته جالب دیگر این است که گویا از این پس هیچ نهاد فرهنگی و هنری از اجرای یک تئاتر حمایت نخواهد کرد و مسئولیت اجرای یک اثر نمایشی را عهده دارد نخواهد شد. "وقتی فرهنگسرای بهمن برای گرفتن مجوز اجرا به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نامهنگاری کرد پاسخ این بود که اجرا بلامانع است به شرط بازبینی شورای نظارت و ارزشیابی مرکز و جلب نظر شورا و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هیچ مسئولیتی را در قبال اتفاقاتی که برای نمایش رخ دهد و اجرای نمایش قبول نمیکند." این جملاتی است که پورآذری در پاسخ به سؤال ما که چه حمایتهایی را سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از نمایش میکند؟ میگوید.
این گونه برخورد با تئاتر این ذهنیت را برای ما ایجاد میکند که تئاتر گویا به جای یک اثر هنری بمب خنثی نشدهای است که هیچ کس نمیخواهد مسئولیت حضورش را در این دنیا بر عهده بگیرد! شاید با همین نگاه است که حمایت از جوانان مستعد نقاط مختلف کشور و تئاتر به عنوان هنری ارزنده و مؤثر در حد یک شعار باقی مانده است.
به پورآذری باید حق داد وقتی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به او میگوید "سازمان بودجه تئاتر خود را هزینه تماشاخانه ایرانشهر میکند و فرهنگسراها باید خودکفا باشند" بگوید که "کاش شهردار تهران به تماشای نمایش "ادیب" که با همین جوانان در این مکان اجرا کردیم میآمد یا دستور میداد از این جوانان حمایت شود."
"در حالی گفته میشود فرهنگسراها باید خودکفا باشند که پول قبض گاز فرهنگسرا 11 میلیون تومان است و این برای فرهنگسرای بهمن مشکل ایجاد کرده است". پورآذری این جملات را میگوید و درباره سهم گروه از فروش گیشه نمایش میگوید: قرار است 70 درصد گیشه به ما تعلق بگیرد و 30 درصد آن هم به فرهنگسرا برسد.
وقتی از پورآذری که بیشتر ذهنش درگیر تمرین با گروه است و مشکلاتی که باید پشت سر بگذارند تا اثر را از 17 بهمنماه به صحنه ببرند، میپرسیم که چرا با این شرایط و نبود حمایت در نقاط مختلف تهران با جوانان علاقمند به تئاتر کار میکند، با کمی تأمل و لبخندی به صورت میگوید: انگیزه من همین بچههای مستعد هستند. ما در قبال جامعه وظیفهای داریم و آن فرهنگسازی است. در حاشیه تهران میتوان افراد مستعد و علاقمند تئاتر را جمع کرد و این بچهها میتوانند سطح فرهنگی خانوادههای خود را بالا ببرند. برای شناختن دموکراسی و داشتن جامعه مدنی باید فرهنگ را ارتقا داد.
گروه با علاقه کار میکنند و تلاش میکنند صحنهها را اجرا کنند زیرا به گفته پورآذری تنها یک ماه است که متن نمایش شکل مورد نظر را پیدا کرده است. هیچ کدام اعضای گروه نمایش "دایره گچی قفقازی" بیمه نیستند و این در حالی است که در فضایی نا مناسب و غیر استاندارد به کار تئاتر مشغولند و این امر باز هم تداعی کننده این واقعیت است که مدیران و مسئولین تئاتر تنها شعار حمایت از جوانان مستعد و تمرکز زدایی را میدهند.
پورآذری که از نبود حمایتهای لازم از سوی مدیران و متولیان تئاتر و فرهنگ و هنر دلگیر است میگوید: در هیچ جای دنیا تئاتر بدون حمایت سر پا نیست. در آمریکا و کشورهای اروپایی N.G.O هایی وجود دارند که دولت بودجه را به آنها میدهد و آنها از طرحهای تئاتری حمایت میکنند. یا شرکتهایی که در فعالیتهای تئاتری همکاری میکنند از معافیت مالی برخوردارند. اما در ایران ما را به حال خود رها میکنند و میگویند این تئاتری خصوصی است.
با تمام این شرایط و سختیها و کم توجهیها حمید پورآذری و گروه نمایش "دایره گچی قفقازی" در حال تمرین نمایش هستند تا روز شنبه 16 بهمنماه اجرای بازبینی خود را برای شورای نظارت و ارزشیابی پشت سر بگذارد و از روز یکشنبه 17 بهمنماه تا پایان سال جاری در سوله پرورش قارچ فرهنگسرای بهمن در قالب اجرای عمومی روی صحنه برود.
گروهی که ماحاصل یک سال دوره آموزشی خود را با حمید پورآذری تنها در مجالی یک ماهه به علاقمندان تئاتر نشان میدهد زیرا همانگونه که مدرسه تئاتر فرهنگسرای بهمن تعطیل شد سوله پرورش قارچ هم دیگر به تئاتر اختصاص پیدا نمیکند.
کارگردان نمایش "دایره گچی قفقازی" که این روزها بدون کمترین حمایت نهادهای مختلف فرهنگی هنری برای اجرا آماده میشود از بیتوجهی شهرداری تهران و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گلایه کرد.
کد خبر 1244669
نظر شما