۱۸ بهمن ۱۳۸۹، ۱۰:۵۰

کریمی در گفتگو با مهر:

ساختار فیلمنامه "برف روی شیروانی داغ" با آثار دیگرم متفاوت است

ساختار فیلمنامه "برف روی شیروانی داغ" با آثار دیگرم متفاوت است

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی "برف روی شیروانی داغ" با اشاره به شباهت درونمایه معنوی فیلم‌هایش، تاکید کرد ساختار فیلمنامه این فیلم با دو فیلم دیگرش تفاوت دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدهادی کریمی فیلمنامه‌نویس و کارگردان امسال با فیلم "برف روی شیروانی داغ" در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. او ساخت فیلم‌های "غیر منتظره" و "امشب شب مهتابه" و نگارش فیلمنامه‌های "آدمکش"، "انعکاس"، "شمعی در باد"، "مارال"، "رخشاره" و... را در کارنامه دارد. 

*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: گویا سومین فیلم شما اثری متفاوت با دو فیلم قبلی شما محسوب است.

- محمد هادی کریمی: خدا را شکر می‌کنم، بله همان طور که عنوان کردید، کار متفاوت شده است. این تفاوت شاید در فرم و ساختار با کارهای قبلی من در نگاه اول جلوه کند اما به نظرم تفاوت‌های فیلم با فیلم‌هایی که همزمان با آن ساخته شده‌اند و در کلیت شاکله امروزی سینما هم مشهود است. امیدوارم این تفاوت‌ها به مذاق مخاطب خوشایند باشد و تماشاگر با این فیلم آشتی دیگری با سینمایی داشته باشد که هم دغدغه‌های فرهنگی خودش را دارد و هم مخاطب گریز نیست.

به جز تفاوت‌های ظاهری، درونمایه معنوی همیشگی قصه‌هایتان در این هم وجود دارد، البته فیلمنامه لحنی مدرن دارد.

- بله درونمایه معنوی فیلم شاید در ادامه "مارال"، "رستگاری در هشت و بیست دقیقه"، "انعکاس"، "شمعی در باد"، "امشب شب مهتابه" و ... باشد اما ساختار فیلمنامه با تمام نوشته‌های قبلی‌ام متفاوت است.

* "برف روی شیروانی داغ" بازیگران مختلف و متعدد دارد، فیلمبرداری در یک لوکیشن ثابت است، اما شخصیت پردازی‌ها به خوبی انجام شده است و قصه را توجه به روابط شخصیت‌ها پیش می‌برد.

- بله، تعدد شخصیت، محدود بودن لوکیشن‌ها و ... شاید در نگاه اول از مواردی باشند که خود را نشان می‌دهند، اما به نظرم از این منظر نیست که فیلمنامه را متفاوت می‌دانم. جدا از لحن روایی، نداشتن قهرمان و ضدقهرمان به آن مفهوم رایج سینمای کلاسیک و تعادل و توازن بین صحنه‌های حال و گذشته، شب و روز، ورود و خروج آدم‌ها از قصه، تعاملات و اکشن و اینتراکشن بین آنها که نیروی محرکه داستان است باعث می‌شود تا تماشاگر این تفاوت‌ها را احساس کند.

شهاب حسینی در نمایی از "برف روی شیروانی داغ"

* کارگردانی لحن مناسب با روایت شما را دارد، میزانسن‌ها کاملاً در خدمت این نوع روایتند.

- به هر حال چه نوع نگارش فیلمنامه و چه اجرا و کارگردانی همه متاثر ازمفهوم اولیه‌ای است که داستان بر مبنای آن شکل گرفته و این هماهنگی حتماً باید بین فرم و محتوا وجود می‌داشت.

* بازیگران ستاره در فیلم زیادند اما برخلاف بسیاری از فیلم‌ها که تعداد زیادی بازیگر دارد هیچکدام ویترینی و صحنه پرکن نیستند و بیشتر آنها بهترین بازی‌هایشان را انجام داده‌اند، به خصوص شهاب حسینی و آنا نعمتی. چگونه به این توازن رسیدید.

- ستاره‌ها در فیلم حضور دارند چون مطابق نقش انتخاب شده‌اند و در نقش خود خوب نشسته‌اند و تمام تلاششان را کردند که بهترین کار حرفه‌ای شان را هدیه این فیلم کنند، به نظرم مجموع این بازی‌ها مثل صدای یک ارکستر موسیقی است، ساز بادی و کوبه‌ای و زهی، صدای بم و زیر ولی در نهایت هماهنگ. از این رو شما در این فیلم طیف گسترده‌ای از بازی‌های درونگرا و به اصطلاح زیرپوستی تا بازی برونگرایانه را می‌بینید اما همگی در یک نگاه مکمل همند و مانند همان صدایی که از ارکستر واحد می‌شنوید.

بسیاری شعرهای فیلم‌ها را جزو نقاط قوت آن می‌دانند و اعتقاد دارند بعد این فیلم علاقمندان پیگیر شعرهایتان خواهند بود.

- از اینکه شعرها مورد توجه قرار گرفته خوشحالم به نظرم این موضوع وامدار این موضوع است که مخاطب با فیلم ارتباط خوبی برقرار می‌کند، از این رو شعرها را هم دوست دارد.

---------------

گفتگو: بیتا موسوی

کد خبر 1246251

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha