محمد پور جعفری در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص محتوای داستان این نمایش افزود: داستان نمایشنامه در مورد فردی به نام حسین است که شهید شده و مادرحسین معتقد، که او زنده است.
وی عنوان کرد: همسرش مریم که پرستار است در راه رفتن به بیمارستان با شخصی که شبیه حسین تصادف می کند، مریم معتقد که او خود حسین است ولی آن فرد خودش را بهرام معرفی می کند و دنبال نشانی ای در این شهر می گردد، مریم با دیدن نشانی مطمئن می شود که این فرد حسین است زیرا نشانی همان نشانی منزل خودشان می باشد.
مسئول واحد هنرهای نمایشی حوزه هنری گیلان گفت: مریم فکر می کند که او دچار فراموشی شده در انتها مادر حسین، گره از راز 30 ساله خانواده بر می دارد که حسین یک برادر دو قلو به نام رضا داشته که 30 سال قبل به خاطر ادا نکردن نذرش او را به خانواده دیگری می دهند و اکنون بهرام همان رضا است که پس از سی سال برگشته است.
وی اشاره کرد: نرجس خاتون بدرطالعی، زینب شعبانی، سحرعقیلی و مجید مژدهی نقش خوانی این نمایشنامه را برعهده داشتند.
یک استاد دانشگاه با اشاره به متن داستان نمایشنامه اظهارداشت: در ابتدا باید سئوال کرد که آیا شیوه روایت متناسب با قصه است یا نه اگر شخص دیگری قصه را روایت می کرد، چه اتفاقی می افتاد.
یوسف فخرایی ادامه داد: متاسفانه در این روایت پایان بندی داستان بسیار زود اتفاق می افتد و همه چیز را در خود جمع می کند پایان داستان می توانست باز باشد و یا اینکه بهرام خود حسین باشد وقتی پایان داستان بسته است و حکم قطعی می دهیم جایی برای تفحص ذهن مخاطب باقی نمی ماند.
وی یادآورشد: یکی از عناصر نمایشنامه شخصیت است که در این متن شخصیت بهرام خوب پرداخت نشده همچنین در این نمایشنامه از مفهوم راز استفاده درستی شده است ولی می توانست به صورت عمیق تری مورد استفاده قرار گیرد.
نظر شما