به گزارش خبرنگار مهر، نشست درآمدی برپست مدرنیسم ادبی عصر سهشنبه 26 بهمن با حضور رضا نجفی در سرای اهل قلم برگزار شد.
نجفی در این برنامه گفت: در جهان امروز ادبیات، عدهای رمان یا تولید ادبی پست مدرن دارند. عدهای سعی دارند تولیدات ادبی را در قالب پست مدرن بگنجانند. بسیاری از نویسندگان جوان نیز به علت مد بودن لفظ پست مدرن میگویند میخواهیم رمان پست مدرن بنویسیم غافل از اینکه کاری که پستمدرنها انجام میدهند گریز از قالب و یک نوع مخصوص ادبی است.
پستمدرنها به مرزبندی اعتقادی ندارند
وی گفت: مرزبندی و طبقهبندی از نظر پستمدرنها معتبر نیست و همیشه از آن فرار میکنند. در بررسی ادبیات پستمدرن ابتدا باید ادبیات سنتی و مدرن را بشناسیم. ادبیات سنتی معیارهای مشخصی دارد. ویژگی این نوع ادبی وجود عناصر مشخص است. شخصیتپردازی، طرح یا پیرنگ و... عناصری هستند که با بررسی آنها میتوان گفت یک داستان سنتی خوب یا بد نوشته شده است. داوری کردن درباره داستان سنتی کار سادهای است و نیازی نیست برای قضاوت درباره یک اثر سنتی نویسنده یا شاعر چیرهدستی باشی. در کل در تمام مکاتب هنری سنتی، عناصر مهم هستند.
این مترجم گفت: تشخیص خوب یا بد بودن یک داستان سنتی کار دشواری نیست چون همه ما با ادبیات سنتی بزرگ شدهایم و عمده تولیدات امروزی نیز در دستهبندی ادبیات سنتی جا میگیرد. اما کار قضاوت با حضور ادبیات مدرن کمی سخت میشود. به عنوان مثال خوب یا بد بودن یک شعر کلاسیک را هر فرد بهصورت سماعی نیز میتواند متوجه شود اما درمورد شعر نو چون وزن و قافیه وجود ندارد، داوری سخت است.
منطق ادبیات مدرن سلبی است
نویسنده کتاب " از کافکا تا گراس" افزود: منطق سلبی ادبیات مدرن هرچه پیشتر میرود بیشتر میشود. هنر مدرن به معنای عام همیشه باید یک پله جلوتر باشد. اثر سنتی میتواند متنوع و متفاوت باشد اما اثر مدرن یکشکل است. بنابراین قالبهای سنتی میتواند متکثر باشد ولی قالب مدرن تنوع ندارد.
نجفی ادامه داد: مدرنیسم گرایش به همسانسازی دارد چون اصولا فلسفه وجودیاش اینگونه است. در این مکتب گرایش به یک نگاه جهانی همسانساز وجود دارد و عقلانیت و خردگرایی به چشم میآید.
نجفی گفت: ادبیات مدرن علاوه به بر پیچیده بودنش به دلیل عقلانیت بیاندازهاش تلخ است و به سمت نیهیلیسم متمایل میشود. افراط در مدرنیسم منجر به ایجاد یک بنبست مقابل مدرنها شد. این بنبست موجب شد در عدهای این عقیده شکل بگیرد که مدرنیسم چیزی برای گفتن ندارد. به گمانم جیمز جویس بود که گفته است: " هیچ چیز مهمتر از هیچ نیست."
مولف کتاب "درآمدی بر رمان معاصر غرب" گفت: راه برونرفت از این بنبست وام گرفتن برخی عناصر از ادبیات سنتی بود. مکتب پست مدرن نه مدرن است و نه سنتی بلکه تلفیقی از این دو مکتب است. شاید برجستهترین ویژگی ادبیات پستمدرن تلفیق باشد. به نظرم پست مدرن علیه مدرنیسم نیست بلکه ادامه آن است. البته نباید پست مدرنیسم را به یک تلفیق ساده از کلاسیسم و مدرنیسم تقلیل بدهیم.
طنز و تلخی در ادبیات مدرن و پستمدرن در تقابل هستند
وی افزود: یکی از تفاوتهایی که ادبیات مدرن و پستمدرن دارند تقابل عامل طنز و تلخی است. ادبیات مدرن تلخ است در حالی که مکتب پست مدرن شوخ بوده و حاوی طنز است. در ادبیات مدرن طنز دیده نمیشود چون با سنت سر جنگ دارد ولی پستمدرنیسم قصد کشتن یا سرکوبی مدرنیسم را ندارد. هرچه مدرنیسم سعی دارد از سنت فرار کند، پستمدرن سعی میکند از مکتب سنتی و ابزارش بهره بگیرد به همین خاطر در یک متن پست مدرن متنهای دیگری دیده میشود که به معنی چندآوایی یک اثر پست مدرن است.
نظر شما