حسینعلی قبادی در گفتگو با خبرنگار مهر، در ابتدا ضمن ابراز تاسف از مغفول ماندن ژانر "حماسه عرفانی" در دانشگاههای کشور، با ذکر مقدمهای یادآور شد: یکی از راههای غنیسازی نقد ادبی در کشور ما بازخوانی میراثهای ادبی ایرانی است یعنی ما باید به روشی مسلح شویم که بتوانیم ضمن بازکاوی میراثهای بلند و جهانی ایران اسلامی آنها را متناسب با مخاطب مروز تبیین کنیم.
وی افزود: مفروض من در طرح این مدعا که ژانری مانند "حماسه عرفانی" مغفول مانده، این است که میراثهای ادبی و مآثر فرهنگی ما بالقوه ظرفیت و توان اینگونه نظریهپردازیها را دارد. خلق شاهکارهای موفق در ادبیات ما قطعاً نمیتوانسته و نمیتواند بیپشتوانه باشد به ویژه که این آفرینشها متداول، پویا، مستمر، سیال و بی انقطاع بوده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: من بر این اساس معتقدم مهمترین ژانری که در این میانه نهفته است، "حماسه عرفانی" است و دلیل مدعایم هم این است که اگر در ژرفساخت آثاری همچون غزلیات شمس و بخشی از دواوین عرفایی مانند حافظ، سنایی و سهروردی مداقه کنیم، درمییابیم که هم از لحاظ ادبیت و تصویرسازی در ادبیات و هم از جهت اسطورههای باستانی ایرانی، بسیار غنی هستند.
قبادی گفت: بارزترین نمونه ژانر "حماسه عرفانی" حماسه سیمرغ در منطقالطیر عطار است که هم یک اسطوره ایرانی است و هم در نقطه اوج عرفان قرار دارد. اگر به کارکرد اجتماعی منطقالطیر سیمرغ در دوران میانه تمدن اسلامی نگاه کنیم، درمییابیم که این حماسه عرفانی محل تجمع و نقطه تلاقی اسطورههای ایرانی، عرفانی، اسلامی و معرفت دینی است.
این دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: با این حال متاسفانه هنوز بسیاری از بزرگان ، حماسه عرفانی را به عنوان یک ژانر نپذیرفتهاند و پژوهشهای بسیار کمی در این رابطه صورت گرفته است.
نظر شما