دکتر حسن قنبری درمورد فلسفه اخلاق و نقش آن در سامانمند کردن زندگی روزمره به خبرنگارمهر گفت: فلسفه اخلاق همانطوری که از عنوانش پیداست بحث درباره مبانی فلسفی اخلاق است. پاسخ به همین مبانی فلسفی اخلاق به طبع میتواند در زندگی روزمره انسانها مؤثر بیفتد. برای مثال اینکه خوبی وبدی چیست و تعریفی که از خیر و شر و فضیلت و رذیلت داده میشود برمبنای اینکه درهر مکتب فلسفی چه چیزی را فضیلت چه چیزی را رذیلت بدانند همین مبنا میتواند بر عملکرد زندگی روزمرهای که پیروان آن مکتب فلسفی یا بنوعی ادیان مختلف که دعوت به اخلاق کردهاند تأثیر بگذارد. لذا با تعریفی که از خیر و شر و فضیلت و رذیلت میدهند بطور مستقیم در رفتاری که از پیروانشان میخواهند مؤثر است.
این استاد فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم درمورد فرااخلاق و ارتباط آن با زندگی عادی مردم همچنین اظهارداشت: بازهم به همین شکل است. اگرچه فرااخلاق چنانچه از عنوانش برمیآید یک بحثهای خیلی تئوریک و نظری میکند و خیلی هم با عمل ارتباطی ندارد ولی از آنجا که فلسفه بحث ازمبانی و پرسشهای انسانی است درفرااخلاق هم به همین صورت است. درواقع پرسشهای اساسی که درحوزه اخلاق مطرح است و باید به آنها جواب داده شود درزندگی عادی مردم و در رفتارشان میتواند مؤثر واقع شود. زیرا باز هم بنوعی از مبانی رفتار صحبت میکند.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی و دین درمورد رشد تفکر منسجم فلسفی دردیارمان هم گفت: متأسفانه تفکر منسجم فلسفی در جامعه ما همانطوری که درحوزههای مختلف فلسفههای مضاف کارجدی انجام ندادهایم، رشد نکرده است. کارهایی هم که کردهایم غالباً کارهای ترجمهای و پراکندهای از آنطرف بوده است. دلیلش هم برمیگردد به عدم توجه به مبانی اساسی و سؤالهای اساسی که ما از آن تحت عنوان فلسفه یاد میکنیم. از آنجایی که به فلسفه و مبانی کلی علوم درحوزههای فرهنگی ما زیاد توجه نشده و کم توجهی کردیم بدین ترتیب درحوزههای اخلاق هم دچار این مشکل هستیم.
نظر شما