به گزارش خبرنگار مهر، دومین روز از نشست " جلوه گاه هنر قدسی" با موضوع "طریقت معنوی در متون، صنایع و هنرهای دوره اسلامی" عصر دیروز دوشنبه 16 اسفندماه با حضور دکتر اسماعیل بنیاردلان، دکتر محمدعلی رجبی، دکتر ایرج داداشی و دکتر محمد رجبی در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
در این نشست، دکتر محمدعلی رجبی از بی توجهی به آداب معنوی در حوزه های مختلف به ویژه نظام آموزشی کشور اظهار تأسف کرد و گفت: در آموزش سنتی و غیرسنتی از مبحث طریقت و آداب معنوی غافل شدیم.
وی با تأکید بر جایگاه ویژه آداب معنوی در هنر اسلامی تصریح کرد: آداب معنوی حلقه مفقوده هنر است، تا این مسئله نباشد صورتها و بحثهای نظری ما را به جایی نمی رساند. هم فقها و هم عرفای ما از این طریق آدابی را دنبال و روشی را ایجاد کردند که با این روش طریقت معنوی یا آداب معنوی را برای همه حرفه ها بنا کردند. چون بر اساس حکمت اسلامی، کار مسلمان باید تجلی اراده الهی و مرضی رضای او باشد.
انسان از سیر بین انس و نسیان تمدن را ساخت
انسان از سیر بین انس و نسیان تمدن را ساخت
وی افزود: در فرهنگ اسلامی، خدا در قرآن بر هدفمندی آفرینش تأکید کرده و غایت آفرینش حق است اما برای آشکار شدن حق وسیله ای می خواست که انسان وسیله معرفی حقیقت به عالم است. خداوند موجودی را آفریده که نظر خاصی به او دارد و آنی از او جدا نیست اما غفلت انسان از حق بسیار اسفبار است. اگرچه غفلت جزئی از انسان است چون انسان دارای دو جزء انس و نسیان است و انسان در سیر انس و فراموشی تمدن می سازد.
رجبی با بیان اینکه چرخ عالم به برکت حضور انسان کامل می چرخد، به جایگاه ولی در آموزه های اسلامی و شیعی اشاره کرد و گفت: پیروی از ولی امر تنها راه رسیدن به حقیقت است. در حکمت اسلامی، تمام دستورات برای پاک شدن دل از زنگارهاست. انسان کامل آیینه تمام نمای حق است. تمام بزرگان ما بر این اصل تأکید می کردند و همه دستورات هنری و معنوی و... ما تنها برای پاک کردن دل انسان از زنگارهاست.
این پژوهشگر و هنرمند با تأکید بر دو بال نظر و عمل در حکمت و هنر اسلامی به نظام آموزشی استادی و شاگردی اشاره کرد و گفت: در نظام آموزشی مدرن نه شاگرد و نه استاد یکدیگر را انتخاب نمی کنند بلکه از بد حادثه در کنار یکدیگر قرار می گیرند در حالیکه در نظام آموزشی و تربیتی قدیم شاگرد استادش را انتخاب می کرد و استاد برای او ولی می شود. فرق معلم و ولی در این است که ولی تنها علم نمی آموزد بلکه با تمام وجود و عشق، همه حقایق را به شاگرد منتقل می کند.
وی در پایان با بیان اینکه فرهنگ امری زنده است بر وفاداری اهل فتوت برای رساندن امانت فرهنگی به اهلش تأکید کرد و گفت: شرط امانت داری در مسائل فرهنگی در این است که آن امر کمال داده شده به دست اهلش سپرده شود. در فرهنگ اسلامی همه چیز به حق ختم می شود. علم، حکمت، هنر و... حق است و در این میان هنرمند، حکیم، عالم و...اسماء خداوند هستند و رستگاری عالی ترین مقام در فرهنگ اسلامی است.
دکتر داداشی: مبنا و مقصد هنر قدسی متفاوت با هنر مدرن است
دکتر داداشی نیز طی سخنانی با تأکید بر وجود ملاک تمایز هنر قدسی از دیگر مفاهیم، به بخشی از کتاب" مرصاد العباد" نجم الدین رازی مربوط به سلوک محترفه و اهل صنایع اشاره کرد و گفت: در هنر قدسی انسان خلیفه خداست نه رقیب خدا در حالیکه انسان مدرن خود را رقیب خدا می داند و یکی از مختصات دوره جدید نشاندن خود به جای خداوند است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری یادآور شد: آنهایی که معترضند چرا تنها هنر قدیم را قدسی می خوانیم، با این تفسیراز جایگاه انسان در دوره مدرن، توقع نمود قدسی داشتن در این فضا امکان پذیر نیست. البته ممکن است در هنر مدرن رگه هایی از نور الهی یافت اما نمی توان به طور مطلق از آن به عنوان امر قدسی یاد کرد؛ چون مدرن مبنا و مقصد دیگر دارد.
دکتر رجبی: مقام حسن بالاترین مرتبه زیبایی است
دکتر محمد رجبی نیز در این نشست، به تشریح مراتب و مفاهیم گوناگون "زیبایی" در قرآن کریم پرداخت و گفت: زیبایی مسئله اصلی عرفان است و مدار عرفان نیز عشق است.
وی از "جمال" به عنوان اولین کلمه که به زیبایی در قرآن دلالت می کند، یاد کرد و افزود: کلمه "جمال" در آیاتی از قرآن به صورت اسمی و در برخی از آیات به صورت صفتی" جمیل" آمده است. در فارسی معمولا در امور بصری، "زیبایی" را با به کارگیری کلمه" جمال" نشان می دهیم. در صورتی که جمال در قرآن به معنی اموری که دیدنی هم نیستند به کار رفته است.
رجبی با خواندن آیاتی از قرآن که کلمه "جمال" در آنها به صورت اسمی یا صفتی به کار رفته، به کلمه "خیر" در قرآن به عنوان مرتبه دیگری از زیبایی اشاره کرد و افزود: کلمه خیر به معنی زیبایی اما عمیق تر از جمال است. در فارسی جمال به معنی زیبایی و خیر را به معنی "نیکی" ترجمه می کنیم که زیبایی های باطنی را هم شامل می شود اما در عربی "خیر" هم زیبایی ظاهری و هم باطنی است. ضمن اینکه طبق تصریح قرآن" خیر" به طور مستقیم در ارتباط با خداوند قرار می گیرد؛ آنجایی که قرآن می فرماید"... بیده الخیر" یعنی زیبایی و نیکویی به دست خداست.
وی تأکید کرد: "خیر" معنی حکمی عمیقی دارد که یکی از معانی آن "اختیار" است به معنی انتخاب کردن و اختیار یعنی برگزیدن بهترین و زیباترین ها. انسان با توجه به معنای خیر دائما در پی گزینش بهترین ها و زیباترین ها است.
این پزوهشگر هنر اسلامی کلمه" لطف" را مرتبه ای دیگر از زیبایی و مورد تأکید قرآن برشمرد و گفت: به زیبایی بسیار دقیق و ظریف" لطیف" گویند. لطیف علاوه بر اینکه جمیل و خیر است بسیار ظریف هم است. آنجایی که خداوند در قرآن می فرماید"... لطیف بالعباد"
رجبی کلمه"طیبت" را دیگر مرتبه زیبایی خواند و افزود: صفت " طیب" از "طیبت" گرفته شده است. طیب نوعی زیبایی ملکوتی است؛ هم به معنای زیبا هم گوارا و هم پاک است که در قرآن در توصیف زنان و مردان پاک صفت طیبات و طیبین به کار رفته است. علاوه بر آن قول و کلام طیب نیز به معنای کلام زیبا و ملکوتی در قرآن آمده است.
وی تأکید کرد: "حسن" بالاترین درجات زیبایی است که متأسفانه در فارسی نمی توان معنای برابری برای آن ترجمه کرد." حسن" به اعلاترین مرته زیبایی اطلاق می شود و "محسن" صفت آن است. زیباترین و بهترین عملی که می توان انجام داد و یا به دست آورد، "حسن" است آنجایی که خداوند در قرآن می فرماید: " ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخرة الحسنه و..."
رجبی افزود: اگر کسی در درجات حسن بالا رود به جایی می رسد که آیینه تمام نمای اسماء و صفات الهی می شود و به درجه" احسان" می رسد. احسان مصدری است که جنبه تعدی دارد یعنی انسانی که به مقام احسان دست یابد می تواند حسن را ایجاد کرده و یا اشاعه دهد. در آیه 92 سوره مائده "احسان" بالاتر از مقام ایمان عنوان شده است.
دکتر بنی اردلان: "حسن" جمع جمال و جلال است
در این نشست دکتر اسماعیل بنی اردلان نیز به بحث حقیقت معنوی در عصر اسلامی و چگونگی الهام از آن در عصر مدرن اشاره کرد و گفت: تلقی ایرانیان –که در ذات خود یکتاپرست بودند- از هستی با تلقی در غرب متفاوت است بنابراین نوع معرفت این دو با یکدیگر فرق دارد.
مدیر گروه فلسفه هنر دانشگاه هنر در ادامه به بحث اخلاق اشاره کرد و ذاتا آن را زیبا خواند و گفت: تلقی ما از مفاهیمی چون زیبایی، اخلاق، نیکویی و... یک تلقی معرفت شناسانه است. هیچکس نمی تواند به حقیقت دست یابد مگر اینکه یک سنت تربیتی را طی کرده باشد. اندرزنامه ها و پندنامه هایی که در سنت اسلامی از آن به خردجاویدان یاد می شود از خردی نام می برند که ذاتش زیبایی و اخلاق است. بعد از اسلام با انتقال و گسترش فرهنگ ایرانی واژه "حسن" خیلی از مسائل را جمع و کامل کرد. در واقع جمع جمال و جلال "حسن" است.
وی به مقام دیدار در عرفان و ادبیات فارسی اشاره کرد و افزود: در واقع مقام حسن رفتن به دیدار حق و به سمت حقیقت رفتن است. نمی شود اخلاق را از زیبایی، حقیقت، معرفت و ... جدا کرد. برخلاف سنت یونانی که تنها بر نظر تأکید شده است، در سنت ایرانی نظر عین عمل است و این دو از هم جدا نیستند.
این استاد فلسفه هنر تصریح کرد: تقسیم بندی حکمت نظری و عملی در سنت یونانی است اما در فرهنگ ایرانی زیستن عاقلانه شامل همه حکمتهای نظری و عملی است. زیستن عاقلانه به معنی رفتن به سمت حسن است برای همین در سنت ایرانی- اسلامی ما کار کردن عین عبادت و نیایش و رفتن به سمت حقیقت است. این زیبایی موکول به زیستن و زندگی کردن است که به آن سلوک، آداب و طریقت می گویند.
دکتر بنی اردلان در پایان با بیان اینکه اطاعت از آداب و طریقت ما را آماده دیدار حقیقت می کند، افزود: بصر و بصیرت به معنای چشم ظاهر نیست بلکه بصیرت یا نور دل حقایق غیبی را برای ما آشکار می کندت و نه تنها فعل ما بلکه وجودمان را نیز زیبا می کند.
نظر شما