دکتر مرتضی کاخی در ابتدا ضمن عرض تسلیت به جامعه علمی و فرهنگی کشور به سبب درگذشت دکتر ایرج افشار به خبرنگار مهر گفت: مرحوم ایرج افشار را سالیان درازی است که از نزدیک میشناسم. اگر خلاصه بخواهم بگویم این است که او بزرگ بود و هر چه به این جمله بیفزایم چیزی از آن کاستهام.
وی تصریح کرد: چون این جمله کمکی به کسانی که آن بزرگوار را از نزدیک نمیشناسند نمیکند میگویم که در حوزه ایرانشناسی- منظور از ایران، ایران بزرگ است یعنی تا سواحل چین- تنها یا با دوستی بسیار نزدیک و هم دوره خود دکتر غلامرضا ستوده با ماشین یا چهارپایان و یا پیاده وجب به وجب سالها گشتهاند و رفتهاند و شناختهاند و تحقیق کردهاند و تا توانستهاند به انتشار آن کمک کردهاند.
مؤلف کتاب "روشنتر از خاموشی" ادامه داد: من عاشقی چون او درباره ایران شناسی و شیفتگی نسبت به تاریخ آن واقعاً نمیشناسم. مرحوم افشار درباره این موضوع کتابها و مقالات متعددی نوشته و پژوهشگران این زمینهها را به منابع اصیل و صحیح و یادداشتهای خود ارجاع داده و راهنمایی کرده است.
وی افزود: درباره کمک او به فکر و فرهنگ این خطه یعنی ایران از گذشته تا به امروز، ضمن مسافرتهایی که میتوان با قاطعیت بگویم بیش از دو سوم عمر او را دربرمیگیرد، مطالعات و تحقیقات علمی و آکادمیک در حوزه ایران شناسی داشته است. از این جمله میتوان به کتاب کهنه حافظ اشاره کرد که اشعار شاعر بزرگ شیراز را در نوجوانی و آغاز سرایش آنها یافته و چاپ کرده و در دسترس تمام محققان ایرانی و خارجی قرار داده است. به گونهای که هیچ پژوهشگری در این حوزه پیدا نمیشود که در کار خود به این کتاب نیاز نداشته باشد.
این منتقد ادبی در ادامه تصریح کرد: مرحوم افشار وقتی میشنید کتاب جدیدی راجع به شاهنامه، حافظ یا سعدی یا بزرگان حوزههای علمی مثل زکریای رازی، ابن سینا و فارابی و دیگران در ایران یا در خارج از ایران به چاپ رسیده در اولین فرصت ممکن آنرا به دست میآورد و میخواند و اگر لازم بود نظر خود را به وضوح و صراحت بیان میداشت. او نسبت به این علاقه عاشقانه هرگز بی طرف نبود و طرف آشنایی دیگران را به اندیشه و فرهنگ و سنن و آثار باستانی ایران و نوشتهها و کتابهای مربوط به آن را میگرفت و لذت خود را در این رهگذر به دیگران انتقال میداد.
کاخی در ادامه به کارها و خدمات مهم مرحوم افشار در نسخه شناسی اشاره کرد و تصریح کرد: اهمیت او در حوزه شناختن نسخههای خطی چه فارسی و چه غیر فارسی، به حدی بود که برای اظهار نظر، به موزههای بزرگ جهان دعوت میشد تا نظر نهایی را در خصوص صحت مندرجات کتاب و تاریخ نگارش آن ابراز کند.
این استاد و محقق در ادامه یادآور شد: او مرد سفر بود و نه از آن پژوهشگرانی که در زیرزمین یا حوضخانه منزلشان در میان چند کتاب خود را غرق کنند و ناسخ التواریخ از هبوط بنی آدم تا یوم هذا مینویسند. مرحوم افشار این گونه کارهای پرحجم و کم مایه را نه تنها به هیچ میانگاشت بلکه مزاحم تحقیق درست نیز میدانست.
وی در ادامه با اشاره به اینکه مرحوم افشار عاشق ایران بود گفت: او عاشق ایران و آنچه مربط به ایران میشود بود.
وی تأکید کرد: آشنایی من با این بزرگوار به سال 1336 که من وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شدم برمیگردد. مرحوم افشار در آن زمان ریاست کتابخانه این دانشکده را داشت و مرحوم محمد تقی دانش پژوه نیز معاون وی بود. در آن زمان برای کارهای درسی و تحقیقات ادبی که به آن علاقهمند بودم به ایشان مراجعه میکردم و از راهنماییهای ایشان سود و بهره میبردم و کمکهای زیادی به من میکردند.
این استاد حقوق دانشکده علوم اقتصادی تهران درپایان یادآور شد: از راهنمایی ایشان در حوزه کتاب شناسی بسیار بهره بردم. اگر امروز به اندازه ایشان و یک هزارم ایشان به کتابهایی عشق میورزم که در صحت و سلامت و صلابت مندرجات آن کمتر تردیدی وجود دارد فقط و فقط به سبب راهنماییها افرادی چون مرحوم افشار است. این درس بزرگی بود که ایشان به من و هزاران و هزار دیگر با وسواس میداد. خدایش بیامرزاد که بزرگ بود.
نظر شما