۲۴ اسفند ۱۳۸۹، ۱۱:۵۹

گزارش خبری مهر- 4/

ریاست در نظر افشار منزلتی نداشت

ریاست در نظر افشار منزلتی نداشت

رضا داوری اردکانی گفت: در مدتی که افشار را می‌شناختم، هیچ‌گاه تملق کسی را نگفت و رفتارش با رئیس و مرئوس یکسان بود. چون در طلب ریاست نبود و ریاست در نظرش منزلتی نداشت.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم گرامیداشت زنده‌یاد ایرج افشار عصر دوشنبه 23 اسفند با حضور نویسندگان و  محققان در مسئولان مرکز دایره‌المعارف اسلامی برگزار شد.

رضا داوری اردکانی نویسنده و استاد فلسفه در این برنامه گفت: ما وظیفه داریم قدر بزرگی را بدانیم اما بزرگی خود میزان قدر خود را نشان می‌دهد. خورشید می‌ماند و لکه‌های ابر می‌روند. خوبی و بزرگی قائم به ستایش ما نیست. وقتی محمود افشار پدر ایرج درگذشت من باید به دلایل عدیده در مراسم ترحیم و تشییع وی شرکت می‌کردم. اول این که من اردکانی هستم و خاندان افشار جایگاه رفیعی در اردکان دارند. دوم این که پدر و فرزندان این خاندان درس‌خوانده و گرامی بودند که یکی از بزرگانشان ایرج افشار بود.

افشار بی‌تکلف بود

وی افزود: دلیل سوم این که افشار مرد با فرهنگ و ایران‌دوست و آشنای دکتر محمد مصدق بود. ایرج افشار بی‌تظاهر، بی‌تکلف و نجیب بود. چند سال قبل سخنرانی‌هایی تحت عنوان ماهیت ناسیونالیست داشتم. افشار نیز یک ناسیونالیست بود. روزی بسته‌ای از طرف ایرج افشار به دستم رسید که سه جلد از کتاب افغان‌نامه به همراه یک یادداشت در آن بود. در یادداشت نوشته شده بود: از این که ناسیونالیسم را به زبان فلسفه شرح می‌دهید متشکرم.

داوری گفت: می‌دانستم که افشار با بسیاری از عقایدم موافق نیست. افغان‌نامه را خواندم و قدر و منزلت افشار در نظرم بیشتر شد. زنده‌یاد افشار شخصیت بی‌تکلفی داشت. روزی در اردکان ماشینش را روبروی منزلش دیدم. داخل که رفتم دیدم روی یک زیلوی کهنه نشسته است و با نان مشغول خوردن غذای ساده‌ای است. از او پرسیدم: صبحانه می‌خوری یا نهار؟ گفت: کار دارم و باید بروم. این نهار است.

در طلب ریاست نبود و اظهار فضل نمی‌کرد

این استاد فلسفه گفت: او دوستدار اهل علم بود. با توجه به مسائلی که در این برنامه مطرح شد، مشخص است که به او احترام گذاشته می‌شود و مراسمش چنین پر ازدحام برگزار می‌شود. حدود 50 سال است افشار را می‌شناسم. در این مدت هیچ‌گاه تملق کسی را نگفت و رفتارش با رئیس و مرئوس یکسان بود. چون در طلب ریاست نبود و چون ریاست در نظرش منزلتی نداشت. یکی از فضایل او این بود که اظهار فضل نمی‌کرد. خط، قلم و انشایش به معجزه شبیه بود. نگارش 300 کتاب شوخی نیست. حتی اگر 300 کتاب را رونویسی کرده باشد باز هم در خور تحسین است، اما افشار با وجود چنین کارنامه‌ای فروتن و خاشع بود.

داوری یادآور شد: اهل علم به اهالی علم احترام می‌گذارند. افشار اهل فلسفه نبود ولی اهل علم بود و با این وجود به فلسفه خدمت کرد. نه تنها فلسفه که به بیشتر علوم و فرهنگ ایران خدمت کرد. وقتی محمود افشار بی‌تکلف باشد، پسرش نیز باید چون او بی‌تکلف و بی‌ریا بشد. او از رمان‌نویسی و شعر نو آغاز کرد و به تتبع در متون کهن فارسی رسید. گاهی اوقات با خود فکر می‌کنم ای کاش افشار  این سیر را به‌صورت معکوس طی می‌کرد.

داوری در پایان سخنانش گفت: شعر و ادب معاصر آیینه زندگی فعلی ماست و باید بیشتر در آن تعمق و تفکر کنیم.

کد خبر 1274708

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha