به گزارش خبرنگار مهر، شهرام حقیقتدوست بازیگری را از اواخر دهه 70 شروع کرد، همزمان در سینما و تئاتر فعالیت میکرد، اولین نقش سینماییاش نقشی کوتاه در فیلم سینمایی "درخت گلابی" به کارگردانی داریوش مهرجویی بود، اما آنچه او را معرفی کرد نقشی در اپیزودی از مجموعه به یادماندنی "داستان یک شهر" به کارگردانی اصغر فرهادی بود. حقیقتدوست با بازی در مجموعه "خط قرمز" به شهرت رسید و پس از آن و در این سالها تلاش کرد در سینما، تئاتر و تلویزیون فعال باشد.
بازی در نمایش "ابرهای پشت حنجره" به کارگردانی رضا گوران یکی از اتفاقهای خوب کارنامه حرفهای این بازیگر در سالهای اخیر است، بازی در نقشی پیچیده و جذاب که اجرای کمایراد حقیقتدست آن را کامل کرده است. اجرای این نمایش اواخر زمستان 89 شروع شد و فروردینماه 90 ادامه پیدا میکند. بهانه اصلی این گفتگو بازی متفاوت شهرام حقیقتدوست در این نمایش دوستداشتنی است.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: نقشی که در نمایش "ابرهای پشت حنجره" بازی کردید با نقشهایی که در این سالها از شما دیدهایم تفاوت دارد، چقدر این تفاوتها در انتخاب شما موثر بوده؟
- مجموعهای از عوامل باعث شد در این نمایش بازی کنم، همان طور که اشاره کردید نقش متفاوت و ویژه بود، رضا گوران را از قبل میشناختم، کارهایش را دنبال کرده بودم و دوست داشتم با او همکاری کنم، یکی از مهمترین دلایلم این بود که نقش خوب نوشته شده بود.
* شخصیتی که شما نقشش را بازی میکنید آمیزهای از خیر و شر است، ماموری وظیفه شناس و جدی که عاشق ماریانا است اما حاضر نیست به خاطر عشق مسئولیتش را رها کند. چقدر از این شخصیت در تمرینها و گفتگو با کارگردان شکل گرفت، چقدر وابسته به متن بودید؟
- متن و نقش خوب نوشته شده بودند، آن قدر که لازم نبود تغییر خاصی در آن بدهم، در تئاتر البته در پروسه تمرین خیلی چیزها شکل میگیرد و بازیگر به نقش میرسد. زمان تمرین نمایش همه بچهها آنچه در ذهن داشتند وسط گذاشتند و کارگردان میتوانست بهترین ایدهها و پیشنهادها را انتخاب کند.
شاکله اصلی بر اساس آنچه که رضا گوران نوشته بود قوام پیدا کرد، آنچه او نوشته بود جذاب بود، هم قصه و هم شخصیتها و روابطشان. تلاش من و بچهها این بود که وفادار به متن باشیم اما اگر ایدهای داشتیم مطرح میکردیم. شاید جزئیاتی از این طریق به شخصیتها اضافه شد. مهم این بود که این جزئیات از نقش بیرون نمیزد.
*بازی کنترل شده شما در این نمایش با بازیهایتان در نمایشهای حسین کیانی بسیار متفاوت است. این جا از بازی برونگرایانه و گاه توام با اغراق نشانی نیست.
- من خیلی به این تعاریف پایبند نیستم و مثل شما و از این زاویه به این نقشها و تجربهها نگاه نمیکنم، تمام انرژیام را میگذارم تا یک نقش را درست اجرا کنم، خود نقش من را هدایت میکند که آن را چطور بازی کنم، در نمایش "ابرهای پشت حنجره" هم فضای کار ترغیبم میکرد که این جنس بازی را داشته باشم.
* پس چرا در نمایشهای آقای کیانی آن قدر برونگرا و پرتحرک همه نقشها را بازی میکنید؟
- آن نقشها را حسین کیانی آن طور مینویسد و نگاهش به بازی و فضا آن طور است. آنچه من در آن نمایشها بازی میکنم منتج از نگاه و سلیقه کارگردان است. اینها از ناخودآگاه حسین کیانی میآید.
*انتخاب خودتان کدام یک از این جنس بازی است؟
- همه را دوست دارم، مرزبندی در کارم وجود ندارد، کار با حسین کیانی را دوست دارم چون آدم شریفی است، تیم خوبی داریم و تجربههای شیرین و مفیدی را پشت سر میگذاریم، با رضا گوران کار کردن را دوست دارم چون پرانرژی است و ایدههای تازه و بکری دارد. من در تئاتر با کارگردانهایی کار میکنم که کارشان، پیشنیه و روحیاتشان را میشناسم.
*قبول دارید که کفه ترازو در کارهای تئاتریتان سنگینتر از کارهایی است که در سینما و تلویزیون کردید؟
- من با همان وسواسی که در تئاتر کار میکنم در سینما و تلویزیون کار کردهام، انرژی که برای نقشها میگذارم به یک اندازه است.
* اما برای بازی در "ابرهای پشت حنجره" نامزد دریافت جایزه شدید و این نشان میدهد که انتخاب بهتری داشتهاید که دیده شده است.
- من زمانی که در این نقش بازی میکردم به جایزه فکر نمیکردم، گروه را میشناختم و کار کردن با رضا را دوست داشتم، نامزدی برای جایزه بعد پیش آمد.
* یعنی برای شما جایگاهی که تئاتر دارد با سینما و تلویزیون یکی است؟
- انتخابهایی که بازیگر دارد بر اساس شرایط خاصی است که دارد و با بازیگر دیگری قابل مقایسه نیست. تئاتر برای مسئولان و مدیران ما جایگاه مهمی ندارد و این را میشود از برخوردهایی که با بازیگران تئاتر و اهالی آن دارند فهمید. شما در تئاتر شهر که مهمترین مجموعه تئاتری کشور است یک پارکینگ پیدا نمیکنید و بازیگر اگر در برآورد زمانیاش دچار مشکل شود، نمیتواند به موقع به تمرین یا اجرایش برسد چون باید دنبال جای پارک بگردد، این کوچکترین مشکل ما است و مشکلها و مسائل بعدی جای خود دارد. دستمزدها هم قابل بحث نیست پس چرا باید فکر کنیم تئاتر جایگاهی در این سرزمین دارد؟
من به عنوان بازیگر به دنبال نقش خوب میگردم و فرقی برایم نمیکند که این نقش خوب در سینما باشد یا تلویزیون و تئاتر. البته وضعیت مالی در سینما با تئاتر قابل قیاس نیست.
*به خاطر شرایط مالی پیشنهادی را پذیرفتهاید؟
- من بازیگرم و به جز بازیگری حرفه دیگری ندارم، دوست دارم درست انتخاب کنم و سعی میکنم از معیارها و ملاکم دور نشوم اما منکر نمیشوم کارهایی بوده که خوب نشده، فکر کردهام خوب میشوند انرژی هم گذاشتهام اما حاصل کار طوری نشده که میخواستم.
* در این موارد وسوسه نشدهاید کار را رها کنید؟
- نمیشده، قرارداد داشتهام و از نظر حرفهای هم درست نیست که کاری را نیمه تمام رها کنی در حالی که به گروه تعهد داری. من زمانی که کاری را انتخاب میکنم تمام انرژیام را میگذارم و گاهی به این فکر میکنم که اگر همه چیز بد است من سعی کنم خوب باشم و سطح کار را بالاتر ببرم.
*حجم نقش چقدر برایتان مهم است؟ در نمایش "ابرهای پشت حنجره" نقش چندان بلند نیست اما تاثیرگذار است و دیده میشود.
- حجم نقش برایم مهم نیست، در نمایش "ابرهای پشت حنجره" تنها شخصیتی که مدام و در همه صحنهها حضور دارد ماریانا است، این که بازیگری یک ساعت و نیم روی صحنه باشد خیلی سخت است و تمرکز میخواهد. خانم بهنوش طباطبایی به خوبی این کار را انجام داده است.
به جز ماریانا دیگر شخصیتها حضوری به اندازه هم دارند، اتفاقا این وجه از کار برای من خیلی جذاب بود. احساس میکردم این به پیچیدگی نقش کمک میکند.
*شما این مامور را مثبت دیدید یا منفی؟
- من و رضا گوران هم به این نتیجه رسیدیم که این نقش را طوری بازی کنم که تماشاگر درباره او به قطعیت نرسد، او زمانی که عاشق است و به ماریانا ابراز علاقه میکند صادق به نطر میرسد، به سیستم هم وفادار و متعهد است. اینها او را واقعی میکند و داوری دربارهاش را سخت.
* پس شما این بخشها را طوری بازی کردید که شخصیت مامور صادق به نظر برسد.
- بله و تماشاگر باورش کند که چه موجود پیچیده و چند بعدی است این مامورعاشق و وظیفه شناس.
* بیشترین بخش بازی شما با خانم طباطبایی است، با او راحت بودید؟
- تیم خوبی در این نمایش داشتیم، گروهی همراه و صمیمی، تمرینهای تئاتر مثل مسافرت است اگر شما زمان زیادی با گروهی همسفر باشید که بهتان خوش نگذرد سفر عذاب آور میشود. در این نمایش همسفران خوبی داشتم و همه از صمیم قلب شریک و همراه بودند، خانم طباطبایی، مهدی پاکدل عزیز و خانم ندا مقصودی که پیشتر هم سابقه همکاری داشتیم و کاوه قائمی. گروهی یکدست و حرفهای بودیم.
*گروهی که با آنها کار میکنید در انتخابهایتان مهم است؟
- بله، خیلی زیاد.
- تا به حال با تیم بد کار کردهاید؟
- در تئاتر نه، در تئاتر اگر بازیگری بدقلق باشد خیلی اذیت میشوید، اما در سینما و تلویزیون خیلی آزار نمیبینید، جنس کار مقابل دوربین با بازی روی صحنه تفاوت دارد.
* با مجموعه "داستان یک شهر" سیمای جوانی عاصی و تلخ با شما شناخته شد که نماینده یک نسل بود، این سیما را در نقشهایی تکرار کردید و گاهی به آن وفادار نبودید، دوست دارید این پرسونا را بشکنید؟
- قصد فرار از این سیما را نداشتهام، بازیگر در انتخابهایش محدود است، معمولا بازیگرها برای نقشهایی نزدیک به هم انتخاب میشوند، بعد از آن مجموعه در نقشهایی بازی کردم که شبیه بود، معمولا شما برای نقشهایی انتخاب می شوید که در آنها بهتر ظاهر شدهاید، در این سالها سعی کردم این نقشهای شبیه را متفاوت بازی کنم، تلاش کردهام نقشهایی را انتخاب کنم که جای کار داشته باشد، این برایم جذابتر از وفاداری به یک پرسونا است.
• در سینما نقشهای کمدی هم بازی کردهاید، در تئاتر هم نقشهایی که رنگی از کمدی و طنز دارند تجربه کردهاید برایتان این تغییر فضا جذاب است؟
- در سینما "تردست" و "چند میگیری گریه کنی؟" را بازی کردم و در تئاتر نقشهایی که در نمایشهای حسین کیانی بازی کردم همراه با جذابیتها و تفاوتهایی شیرین بودهاند، من از بازی در کمدی ترسی ندارم، اگر نقش خوبی در این قالب باشد استقبال میکنم.
*به کارگردانی تئاتر فکر کردهاید؟
- نه خیلی سخت است، من از عهده آن بر نمیآیم.
* برای بازی در تئاتر جایزه گرفتهاید و برای بازی در "ابرهای پشت حنجره" نامزد دریافت جایزه شدهاید، این دیده شدن و جایزه گرفتن چقدر برایتان مهم است؟
- هر بازیگری بگوید از جایزه خوشش نمیآید دروغ گفته، برای من هم دیده شدن کارم جذاب است، تشویق شدن لذت بخش و دوست داشتنی است. اما یکی از چیزهایی که خیلی برایم مهم است این که تماشاگر و بیننده نقشی را که بازی میکنم باور کند و بپذیرد، اتفاق جمعی که در یک نمایش یا فیلم و مجموعه میافتد مثبت باشد.
* نقدهایی که درباره کارهایتان نوشته میشود میخوانید؟
- نه، من زیاد اهل خواندن نقدها نیستم.
*چرا؟ از نقد منفی خاطره بدی دارید؟
- عادت به خواندن نقدها ندارم، از نقد منفی ناراحت نمیشوم، در نقدهای منفی میتوان نکاتی را پیدا کرد که به درد کار بازیگر میخورد، اما این را فهمیدهام که حتی اگر به اعتقاد خیلیها خوب بازی کنی بازهم سلیقه همه را نمیتوانی راضی کنی، در هر کار نقایص و کاستیهایی وجود دارد. همان طور که گفتم آن اتفاق جمعی باید درست باشد تا انرژی مثبتی از کارم بگیرم. معمولا دوستانم به من میگویند که فلان سایت یا ماهنامه مطلبی دربارهات کارت نوشته است.
*خیلی هم کم مصاحبه میکنید، رابطهای با مطبوعات ندارید؟
- اصلا مصاحبه نمیکنم، زمانی باید حرف زد که حرفی تازه برای گفتن وجود داشته باشد.
* از کدام کارهایتان رضایت بیشتری دارید؟
- برای خودم انتخابهایی دارم که ترجیح میدهم محفوظ باشد و دیگران دربارهام قضاوت کنند، اما در نمایشهای حسین کیانی انرژی خوبی از تماشاگران گرفتهام و بازخوردها مثبت بوده است.
* در تئاتر بازیگر این فرصت را دارد که بر اساس بازخورد تماشاگر بخشهایی از بازیاش را کمرنگ یا پررنگ کند. واکنش تماشاگر روی بازی شما چقدر موثر است؟
- در تئاتر در کنار بازیگر، گاهی کارگردان و دستیار او هم پیشنهادهایی دارند و هر اجرا با اجرای قبل تفاوت دارد. گاهی در تمرین حس میکنی این صحنه از تماشاگر جواب مثبت میگیرد اما برعکس میشود، گاهی هم زمان اجرا تماشاگر واکنشی نشان میدهد که تصور نمیکردی. خاصیت تئاتر این است که پیچ و مهرههای اجرا به مرور سفت میشود.
*نقشی هست که آرزوی بازی در آن را داشته باشید؟
- در سینمای جهان بله، خیلی نقشها را دوست دارم بازی کنم.
* بیش از یک دهه است به شکل مستمر و حرفهای بازیگری را دنبال میکنید از این روند راضی هستید، اگر یکبار دیگر به دنیا بیاید بازهم بازیگری را انتخاب میکنید؟
-بازیگری را دوست دارم و از این انتخاب راضیام، نمیدانم شاید اگر بار دیگر متولد شوم به دنبال حرفه دیگری بروم. درباره بیشتر کارهایی که انجام دادهام میتوانم با سر بالا حرف بزنم اما متاسفانه کارهایی بوده که فکر میکردهام خوب میشوند اما نشدهاند با این که تمام انرژیام را صرف کردهام. کارنامهام فراز و نشیب دارد، اما علاقهای که به بازیگری دارم باعث شده سختیها و دشواریها را فراموش کنم.
*"ابرهای پشت حنجره" هم از آن دسته کارهایی است که دوست دارید؟
- بله دوست دارم و میدانم از آن خاطره خوبی برایم میماند. دوست دارم ارتباطم با رضا گوران را با کارهای دیگر ادامه بدهم.
****
نمایش "ابرهای پشت حنجره" به کارگردانی رضا گوران و بازی مهدی پاکدل، شهرام حقیقتدوست، بهنوش طباطبایی، ندا مقصودی و کاوه قائمی در سالن قشقایی اجرا میشود.
- - - - - - - - -
گفتگو: محدثه واعظیپور
نظر شما