تابيعت اين قشر تحصيل كرده بدون هيچ گونه محاكمه اي سلب شد. لنين معتقد بود كه اين اساتيد فلسفه بورژوازي را تدريس مي كنند و براي پرولتاريا خطرناك مي باشند. اما فقط استادان فلسفه نبودند كه با كشتي كه حتي پول مسافرت اجباري را نيز خود مي بايست پرداخت كنند مجبور به ترك روسيه شدند، بلكه روزنامه نگاران، نويسندگان ، نقاشان و خلاصه هر كسي كه قادر به فكر كردن بود از راه دريائي و بيشر به طرف آلمان اعزام گرديدند. بعد از اخراج اين افراد فشار بر ديگر روشنفكران بطوري افزايش يافت كه تعداد زياد ديگري از استادان روسيه را آزادانه ترك نمودند.
قابل ذكر است كه روسيه حتي قبل از انقلاب نيز فاقد فيلسوفان و جامعه شناسان برجسته اي مانند كشورهاي اروپاي مركزي بود ، اما با اخراج همين استادان براي مدت زمان طولاني روس ها از پيشرفت علوم انساني و فلسفه محروم شدند كه تا به امروز نيز ادامه دارد. اولين كشور پرولتاريا احتياج به فيلسوف نداشت اما ساليان مديدي كتاب هاي " فلسفي" لنين و استالين به عنوان فلسفه علمي پرولتاريا نه فقط در دانشگاه هاي روسيه تدريس مي گرديد بلكه شناخت آن براي نجات بشريت نيز تبليغ مي شد. امروز اسمي ديگر از اين فيلسوفان پرولتاريايي نيست و در دانشگا هاي روسيه هگل و كانت و ديگر فيلسوفان غربي مورد توجه قرار گرفته اند.
نظر شما