تداوم اشغال عراق و افغانستان، حملات موشکی به پاکستان و کشته شدن مردم، نگاه منفعت طلبانه و یکجانبه گرایانه به فلسطین، مواضع دوگانه در قبال لیبی و بحرین، حمایت از اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی و بهانه گیری و خصومت ورزی با برنامه هسته ای صلح آمیز ایران بیش از پیش باعث تضعیف جایگاه آمریکا در جهان شده است.
در ابتدا بهتر است نگاهی گذرا به وضع آمریکا در عراق و افغانستان داشته باشیم. درحالی که 10 سال از جنگ افغانستان می گذرد، هنوز پیشرفت قابل توجهی در نبرد علیه طالبان حاصل نشده و هر روز شاهد بدتر شدن اوضاع در این کشور و کشته شدن غیرنظامیان بسیاری هستیم.
با مروری بر گزارش جنجالی رسانه های غربی درباره استفاده از سلاحهای شیمیایی و سمی علیه افغانها و مثله کردن مردم بی گناه توسط نظامیان ایالات متحده می توان گفت که در حال حاضر چهره آمریکا بیش از گذشته مخدوش شده است.
"باراک اوباما" رئیس جمهوری سیاه پوست آمریکا وعده آغاز فرآیند تدریجی خروج نظامیان از افغانستان را در ماه جولای داده است اما با توجه به بالاگرفتن اختلافات میان مشاوران اوباما درباره آینده این جنگ شک و تردیدهای بسیاری درباره تحقق این وعده وجود دارد که اگر رئیس جمهوری آمریکا نتواند به وعده خود جامه عمل بپوشاند چهره این کشور در جهان بیش از پیش مخدوش تر می شود.
در عراق نیز شاهد نقض حقوق بشر و تجاوز به زنان توسط نظامیان آمریکایی هستیم که واکنش نهادهای مستقل حقوق بشر درباره کشته شدن غیرنظامیان را به همراه داشته است.
همچنین مداخله آمریکا در روند تشکیل دولت به حدی بود که مقامات واشنگتن در نشست ها و مذاکرات گروه های سیاسی این کشور برای تشکیل دولت شرکت می کردند و حتی پیش نویس مذاکرات را تهیه می کردند و بر نخست وزیر عراق برای عدم واگذاری پست های امنیتی به جریان صدر فشار وارد کردند.
از سوی دیگر درحالیکه دولت پاکستان مخالفت خود را با حملات هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق قبیله نشین اعلام کرده است، ایالات متحده از این حملات به عنوان استراتژی کارآمد برای مقابله با القاعده یاد می کند اما واقعیت این است که در این حملات تنها غیرنظامیان قربانی می شوند.
از سوی دیگر با وجود اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی از جمله حملات گسترده زمینی و هوایی به نوار غزه و تصمیم این رژیم برای ساخت 942 واحد مسکونی جدید در قدس شرقی و اخراج دهها هزار فلسطینی از کرانه باختری دولت آمریکا با نشان دادن چراغ سبز به این حملات حمایت خود را از صهیونیست ها اعلام کرده است.
این درحالیست که بسیاری از کشورها با غیرقانونی خواندن شهرک سازی رژیم صهیونیستی خواهان توقف هرچه سریعتر ساخت و ساز در کرانه باختری و بیت المقدس هستند.
در حقیقت تنشهای اخیر ایجاد شده در روابط رژیم اسرائیل و آمریکا درباره شهرک سازی و روند سازش بیشتر ظاهری است و واشنگتن هیچ گاه دست از حمایت از صهیونیستها و تجاوزات آنها بر نمی دارد.
تداوم اشغال عراق و افغانستان، حملات موشکی به پاکستان و کشته شدن مردم، نگاه منفعت طلبانه و یکجانبه گرایانه به فلسطین، مواضع دوگانه در لیبی و بحرین، حمایت از اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی و بهانه گیری و خصومت ورزی با برنامه هسته ای صلح آمیز ایران بیش از پیش باعث تضعیف جایگاه آمریکا در جهان شده است. |
همچنین هر روز گزارشهای متعددی درباره بی تاثیر بودن تحریمهای ظالمانه ایران از سوی غربی ها منتشر می شود که حکایت از آزمایش موفقیت آمیز نسل جدیدی از سانتریفیوژها برای غنی سازی اورانیوم و آغاز سوخت گذاری در قلب رآکتور نیروگاه هسته ای بوشهر و راه اندازی آن در اوایل ماه می است.
از سوی دیگر با وجود بهانه گیریهای دولت آمریکا درباره برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای همواره بر شفافیت این برنامه تاکید کردند و هر روز گزارشهای بسیاری در خصوص دفع خطر ویروس کامپیوتری "استاکس نت" منتشر می شود.
همچنین قیام ملل عربی مهمترین آزمون برای سیاست خارجی رئیس جمهوری آمریکا است زیرا این کشور را در تنگنا قرار داده و تاثیراتی فراتر از مرزهای کشورهای عربی را گذاشته است، بطوریکه این قیام ها لرزه بر تن متحدان عربستان سعودی انداخته و مسیر سیاست های خارجی و داخلی این کشور را تغییر داده است.
بدون تردید، در پی قیام اعراب عربستان سعوی نفوذ خود را در مصر، عراق، لبنان و غزه از دست داده و منافع این کشور در بحرین و یمن تهدید می شود اما برعکس ایران هم اکنون بیشترین دستاورد را از انقلابهای اسلامی دارد.
هنگام سقوط رژیم "حسنی مبارک" رئیس جمهوری مخلوع مصر، عربستان سعودی و آمریکا بزرگترین همپیمان خود را از دست دادند و ایران پس از برکناری دیکتاتور مصر هم اکنون می تواند روابط دیپلماتیک با این کشور داشته باشد.
همچنین آمریکا مواضع دوگانه ای را در قبال خیزش های مردمی در خاورمیانه در پیش گرفته است زیرا در لیبی در پی لشرکشی و عملیات نظامی است اما در بحرین به دلیل حضور ناوگان پنجم خود سکوت اختیار کرده است.
در همین رابطه "حسن هانی زاده" کارشناس مسائل خاورمیانه در رابطه با دلایل تضعیف جایگاه آمریکا در جهان می گوید: آمریکا از سال 2001 تاکنون پس از اشغال افغانستان و سپس عراق با شکست های امنیتی و سیاسی زیادی مواجه شد و به دلیل عدم آگاهی از فضای این دو کشور وارد باتلاق کشنده ای شد که تاکنون هزینه های سیاسی و نظامی فراوانی را برای ایالات متحده به همراه داشته است.
وی افزود: دخالت آمریکا در عراق در هر ثانیه 5 هزار دلار هزینه در بر دارد، درحالیکه تعداد کشته های آمریکا در این کشور به 5 هزار نفر رسیده و در افغانستان نیز طرح امنیتی ایالات متحده در برابر طالبان با شکست مواجه شده است.
هانی زاده تاکید کرد: به دلیل نگاه منفعت طلبانه آمریکا در سایر مناطق خاورمیانه از جمله در فلسطین اشغالی، لبنان، تونس و مصر، عملکرد آمریکا با چالش های زیادی مواجه شده است زیرا ایالات متحده در برابر حرکت های خودجوش مردمی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به شدت غافلگیر شد و نتوانست این انقلاب ها را بر اساس منافع خود مهار کند و در حوزه خلیج فارس آمریکا نیز به طور آشکار از سرکوب مردم بحرین جانبداری کرد، درحالیکه در لیبی به دلیل شرایط آن کشور و وجود سفره های گسترده نفتی در شرق لیبی با کمک ناتو وارد عمل شد و این نشان می دهد آمریکا مواضع دوگانه ای را نسبت به انقلاب های منطقه دارد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: هم اکنون مردم بحرین این سوال را مطرح می کنند که آیا خواسته های آنها با خواسته های مردم لیبی چه تفاوتی را دارد. از سوی دیگر هدف آمریکا از حمایت از شورشیان سلفی در شهرهای درعا، حمص و حماء و وهابیون در سوریه قطع محور تهران دمشق بیروت و سپس حذف حزب الله از صحنه مبارزاتی لبنان و در نهایت سپردن یک نقش مدیریتی به رژیم صهیونیستی در خاورمیانه و خلیج فارس است.
...............................
معصومه زارع
نظر شما