۳ اردیبهشت ۱۳۹۰، ۱۱:۰۵

رامین‌فر در گفتگو با مهر:

من به میرکریمی و فیلمنامه "یه حبه قند" ایمان داشتم

من به میرکریمی و فیلمنامه "یه حبه قند" ایمان داشتم

بازیگر فیلم سینمایی "یه حبه قند" با اشاره به همکاری با رضا میرکریمی در این فیلم، فیلمنامه منسجم و اعتبار کارگردان را از امتیازهای این پروژه دانست.

به گزارش خبرنگار مهر، بازی خوب ریما رامین‌فر در فیلم سینمایی "یه حبه قند" خاطره فراموش نشدنی بود که مدعیان سینما شناشی و اهل نظر هم توافق لازم را در این زمینه داشتند.

یکی از دلایل جریان ساده زندگی در این فیلم حضور رضا میرکریمی به عنوان کارگردان این فیلم بود. اما ذات رامین‌فر هم سادگی خاص خودش را دارد و در هر نقشی که می‌نشیند می توان باور پذیر باشد. نکته مهم این بازیگر و نویسنده تئاتر این است که کم کاری را الگو کاری خود قرار داده است و دوست دارد در هر نقشی که بازی می کند تا مدت ها در ذهن مخاطب ماندگار باشد.

ریما رامین‌فر خاطره خوبی از فیلم سینمایی "یه حبه قند" و مجموعه "پایتخت" دارد که احتمالا به این زودی‌ها تکرار نمی‌شود.

*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: کم کاری در میان تئاتری ها مرسوم است. گزیده کار کردن شما هم همین دلیل را دارد؟  

- ریما رامین فر- بازیگر: من واقعا از کار کردن لذت می‌برم و اصلا نمی‌خواهم پرهیز کنم. اوج لذتی که از زندگی‌ام می‌برم این‌ است که کاری خلاقانه جلوی دوربین یا روی صحنه انجام بدهم اما باید مجموعه کاری که می‌خواهد شکل بگیرد فراهم باشد.  برای مجموعه "پایتخت" کار کردن آن هم به مدت دو ماه و نیم برایم واقعا طاقت فرسا بود. گاهی تا بیست و دو ساعت در طول شبانه روز تصویربرداری داشتیم. از آنجایی که یک بچه سه ساله دارم، این کار تقریبا برایم نشدنی بود. اما زمانی که احساس کردم که دوست دارم بخشی از این مجموعه باشم آن را قبول کردم.

*یعنی قبل از اینکه خودتان را در نظر بگیرید شرایط خانواده را می سنجید؟

- تقریبا. اما مثلا پیدا می شوند مجموعه ها یا فیلم هایی مثل "پایتخت" که پیش از آنکه بخواهم فکر کنم چه اتفاقی برای خانواده می‌افتد و در این مدت قرار است چه کسی پسرم را نگه دارد، قرارداد را امضا کردم و بعد به مسائل دیگر فکر کردم. 

*در مورد سینما چرا کمتر این اتفاق می افتد؟

- پیشنهادهایی که از سمت سینما می‌آید آنقدر که بخواهد فراگیر باشد و از میان آنها انتخاب کنم نیست. هر چند وقت یک بار نقشی می‌آید که فردی است و اگر من بازی کنم یا نکنم چیزی به قصه اضافه و از آن کم نمی‌شود. دوست دارم موثر باشم.

*وقتی برای فیلم "یه حبه قند" دعوت شدید فکر کردید موثر هستید؟

- خوب شد این را گفتی. وقتی آقای میرکریمی من را صدا کرد اصلا فیلمنامه‌ای وجود نداشت. بازیگران را جمع کرد و گفت فیلمنامه  ای در کار نیست و تنها یک کار مینی مال در دست داریم. چند تا دختر و چند باجناق هستند که دور هم جمع شدند. اما من همین داستان را باور داشتم و می دانستم که می شود.

*این باور از کجا نشات می گیرد؟

- می دانستم که اقای میرکریمی ما را کنار هم جمع کرده است چون خودش فیلم را می‌بیند  و می داند چه می خواهد و ما هم حتما خودمان را پیدا می‌کنیم.

*ظاهرا مجموعه تلویزیونی هم با داستانی مشابه داستان "یه حبه قند" به شما پیشنهاد شد. به آن کار باور نداشتید؟

-قبل از کار اقای مقدم یکی از کارگردان ها من را دعوت به کار کرد و همین داستانی که آقای میرکریمی گفت تعریف کرد. یک خانواده با چند باجناق و چند خواهر. همان جمله‌ها بود اما گفتم بازی نمی‌کنم.

*چرا؟

- چون به "یه حبه قند" ایمان داشتم به خاطر همین بهانه آوردم و گفتم خسته ام و نمی‌توانم بیایم و چقدر هم خوشحالم که نرفتم.

ریما رامین‌فر در نمایی از "یه حبه قند"

*به کار خلاقه در بازیگری اشاره کردید، شما از بازیگری چه می خواهید؟

- من باید در نقشی که می‌نشینم موثر واقع بشوم.

*موثر واقع شدن از نظر شما یعنی نقش اصلی داشتن؟

- نه منظورم این است که باید در نقش حل شوم . همه بازیگرها باید با کارگردان بالا بروند اما یک وقت‌هایی احساس می‌کنم اصلا حرف مشترکی با عوامل کار ندارم. حتی هدفمان یکی نیست. هدف بعضی‌ها فروش بیشتر فیلم است اما من می‌خواهم کار خلاقانه انجام بدهم. به خاطر همین اهل مبارزه نیستم و ترجیح می‌دهم صبوری کنم تا مجموعه‌های خوب یا فیلم‌های خوبی پیشنهاد شود.

*سیروس مقدم به شما اجازه کار خلاقانه می داد؟

- اتفاق برایم عجیب است که هر پیشنهادی به آقای مقدم می‌دام فکر می‌کرد و می‌گفت انجام می‌دهیم ببینیم چطور می‌شود به همین دلیل احساس می‌کردم صاحب اثر هستم. فکر می‌کردم بخشی از این کار هم مال من است و منظور از تاثیر گذاری این است. کاری که آدم از ته دل علاقه مند به حضور در آن داشته باشد هیچ گله و شکایتی درش نیست و همه چیز را می‌تواند تحمل کند.

*این فضا در تئاتر بیشتر احساس می شود؟

-در تئاتر که خیلی وقت‌ها چنین فضایی را می‌توانیم تجربه کنیم چون بچه‌های تئاتری اساسا اهل ریاضت کشیدن هستند.

*ریاضت کشیدن های بی نتیجه؟

- نه اتفاقا. معمولا همه آنهایی که در تئاتر هستند همسو و همفکر هم قدم برمی‌دارند و همه به یک میزان از کارمان رضایت داریم.

*چرا تئاتری ها تئاتر را بر دیگر مدیوم ها ترجیح می دهند؟

-در تئاتر روحم ارضا می‌شود. تو به عنوان یک بازیگر سلطان صحنه‌ای و احساس خوبی داری اما واقعیت این است که "یه حبه قند" و "پایتخت" هم چیزی کم از تئاتر ندارد و به همان اندازه من را راضی کرد.

*تا به حال شده کاری را به خاطر خانواده نپذیرید؟

- خیلی پیش نیامده است اما واقعا دخیلی است. امیر همیشه من را حمایت می‌کند و چون واقعا دوست دارد من هم کار کنم، بار خانه و خانواده را به دوش می‌کشد.

*شما به لهجه و درآوردن آن تسلط دارید؟

- اگر منظورت "پایتخت" است  باید بگویم توافقی که از روز اوا کرده بودبم این بود که رفتار ساده شهرستانی در هما وجود داشته باشد و رنگامیزی متفاوتی هم میان شخصیت های وجود داشته باشد تا همه با یک لحن و آهنگ صحبت نکنند. فکر می کنم اینکه مادر خانواده در این مجموعه لهجه ندارد انتخاب درستی است.

*اگر قرار بود لهجه داشته باشید باز هم نقش را بازی می کردید؟

-اگر درست بود من هم ممارست می کردم و آهنگ مخصوص به خود را به صحبت هایم می دادم اما نه آقای تنابنده و نه آقای مقدم اصراری برای این ماجرا نداشتند.

*شما هما را باور داشتید؟

- من وقتی به این کار دعوت شدم پنج قسمت آماده بود و می دانستم بازیگران مقابلم چه کسانی هستند و کارگردان هم اقای مقدم است. زمانی که همین چند قسمت را خواندم مثل کسانی که پازل می چینند گفتم قاعدتا هما من هستم چون به شخصیتم نزدیک بود. از لحظه اول مطمئن بودم این نقش را من باید بازی کنم. اما از آنجایی که آدم جسوری نیستم یک مقدار هم ترسیده بودم.

*ترس برای چی؟

- پنج قسمت آماده بود و دو ماه وقت برای رساندن این مجموعه.

*چه شد که ترس تان از بین رفت؟

با گپ و گفت هایی که با تنابنده و اقای مقدم داشتیم برای مسجل شد این کار شدنی است. آدم هایی کنارم بودند که از خودم  نگران تر بودند. به من اطمینان دادند که به اوج می رسیم و من هم با همین باور کارم را شروع کردم.

---------------

گفتگو: الهام نداف

کد خبر 1290648

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha