گاهی ممکن است دو حادثه متعاقب یکدیگر اتفاق بیفتند در حالی که در واقع امر هیچ ربطی به یکدیگر ندارند اما افرادی که با این مسئله برخورد میکنند، به ویژه اگر این امر چند باری هم تکرار شود، ممکن است به دلیل همین تعاقب و تقدم و تأخر گمان کنند که حادثه اول علت حادثه دوم است.
البته چنین تعاقبی و تکرار بسیار آن ممکن است در نهایت این احتمال را قوت بخشد که امر نخست علتی است برای امر دوم اما این که همواره از هر تقدم و تأخری به چنین نتیجهای برسیم، جای تأمل دارد. به عنوان مثال اگر فردی پس از خوردن سیب برای یک یا چند بار، احساس خواب آلودگی کند ضرورتاً به این معنا نیست که سیب ویژگی خوابآوری دارد، همان گونه اگر چند بار در هنگام تلفن زدن به دوستی، دوست دیگری به در خانه ما بیاید، به معنای وجود رابطه علیت میان این دو امر نیست.
در واقع آنچه در بیشتر این موارد رخ میدهد نوعی شرطی شدن است که جنبه روانی دارد و بر اساس آن تنها به لحاظ روانی انتظار میرود که پس از حادثه نخست، حادثه دوم نیز رخ دهد، در حالی که ضرورتاً رابطه علیتی میان آن دو حادثه وجود ندارد و این نکته، همان چیزی است که دیوید هیوم نیز در مباحث بنیادین خود درباره اصل علیت طرح کرده است.
به نظر میرسد ارتکاب چنین مغالطهای در جوامعی که بهره اندکی از عقلانیت دارند، رواج بیشتری داشته باشد. همان گونه که در جوامع بدوی این چنین بوده است و این جهل و نادانی نسبت به پدیدههای مختلف و ناتوانی در توجیه، تبیین و شناخت علل و عوامل آن پدیدهها سبب میشده است که با مشاهده وقایع و چیزهای گوناگون از آنجایی که در پی علل بودند، آن چیزهایی را که پیش از یک حادثه رخ میداد، به عنوان علت آن حادثه در نظر بگیرند.
این امر به ویژه در هنگامی که وقایع طبیعی و پدیدههایی چون سیل، زلزله، توفان، خسوف و کسوف رخ میداد، سبب میشد تا مردمان جوامع بدوی بکوشند علل و عوامل موهومی را به آنها نسبت دهند و این گونه به تبیین و توجیه آن وقایع بپردازند. بنابراین اگر یک یا چند بار ما کاری کردهایم یا چیزی را دیدهایم و متعاقب آن چیزهای دیگری اتفاق افتاده است، به این معنا نیست که اولی علتی برای دومی است.
از همین روی شاید بتوان گفت پوشیدن لباسی خاص در هنگام شرکت در جلسات مهم کاری، همراه داشتن قلمی خاص در هنگام شرکت در امتحانات، گرفتن حالت فیزیکی خاصی برای نوشتن شعری بدیع، همراه داشتن چیزی با خود که شانس میآورد و بسیاری از امور خرافی رایج در جوامع گوناگون قدیم و جدید، بیشتر از آنکه رابطه علی در جهان واقع با هم داشته باشند به نحو ذهنی و برای فرد، نوعی علیت روانی را به ارمغان میآورند تا بتواند به بهترین نتایج ممکن مفروض برای خود دست یابد.
نظر شما