به گزارش خبرگزاری مهر، "توماس فریدمن" تحلیلگر سرشناس نیویورک تایمز در مقاله ای پیرامون آینده کشورهای عربی و شمال آفریقا می نویسد: اگر حاکمان این کشورها به خواسته مردم و ایجاد تغییر در سیستمهای خود عمل نکنند باید نگران بروز و گسترش جنگهای داخلی در منطقه باشند. فریدمن می نویسد: ساختار کنونی کشورهای عربی و شمال آفریقا را باید با تحولات دمکراسی کشورهای اروپایی در سالهای 1989 مقایسه نمود. در آن سالها اروپا بجز یوگسلاوی شبیه آلمان بود. دنیای عرب کاملا" برعکس اروپای آن زمان می باشد. تقریبا همه کشورها بجز مصر ، تونس و مراکش شبیه یوگوسلاوی آن زمان هستند.
در این گزارش آمده است: زمانی که دیوار آهنین کمونیست فرو ریخت تقریبا همه کشورهای اروپای شرقی به آرامی سیستمهای حکومتی خود را تغییر دادند. تنها کشور یوگسلاوی بود که مقاومت کرد و نهایتا تکه تکه شد. اکنون نیز کشورهای عربی تقریبا از نظر جغرافیایی، مذهبی و قوم گرایی شبیه یوگسلاوی هستند. در این میان تنها مصر، تونس و مراکش مستثنی هستند. بنابراین کم کردن فشار در این کشورها زمینه را برای جنگهای داخلی فراهم می کند. به همین دلیل باید گفت که روند دمکراسی و انقلاب مسالمت آمیز درکشورهای عربی احتمالا تمام شده است. این تحول در دو کشور مصر و تونس که تا حدوددی یکپارچگی قومی و مذهبی داشتند صورت گرفت و مردم با اتحاد خود شیطان را خارج کردند.
فریدمن بر این نظر است که ازاین پس در کشورهای عربی به جای انقلاب باید منتظر تکامل و تحول بود در غیر اینصورت این ناآرامی ها به جنگهای داخلی منجر خواهد شد.
بنابراین مقاله در کشورهای سوریه، یمن، لیبی و بحرین اقوام و قبایل متفاوتی زندگی می کنند و اختلافات مذهبی دراین کشورها زیاد است. بهتر بود که حاکمان این کشورها از قبل دست به تغییر و تحول می زدند ولی به نظر می رسد که دیگر دیر شده است. واکنش اولیه حکومت در این کشورها نسبت به درخواست مردم برخورد خشونت آمیز برای سرکوب آنها بود و لذا اکنون دامنه این اختلافات با خونریزی توام شده است. به هرحال هنوز این امید وجود دارد و در این کشورها باید افرادی مثل نلسون ماندلا ظهور کنند تا بتوانند فراتر از اختلافات قومی و مذهبی با ایجاد یکپارچگی تحولاتی را بوجود آورند.
فریدمن می نویسد: موقعیت در اردن و مراکش تا حدودی بهتر است و شاید رهبران این کشورها برای ایجاد تغییر و تحول آمادگی بیشتری داشته باشند. گزینه دیگر برای این کشورها حضور یک قدرت خارجی است مثل آنچه که آمریکا در عراق و یا اروپا در یوگسلاوی انجام داد. اما بنظر نمی رسد که کسی برای انجام چنین ماموریتی آمادگی داشته باشد.
نیویورک تایمز می نویسد: عربستان سعودی با 90 درصد جمعیت سنی و 10 درصد جمعیت شیعه، مخالفت خود را با هرگونه تغییر اعلام نموده و برای نجات آل خلیفه هم به بحرین لشگرکشی نموده است.
فریدمن می افزاید: عربستان هیچگونه دلخوشی نسبت به آزادیخواهی و دمکراسی ندارد و هر زمان که با آنها صحبت می کنی انگار به زبان اسپانیایی با آنها حرف می زنی، حاکمان عربستان و بحرین با توجیه و بهانه می گویند، شیعیان می خواهند قدرت را بدست بگیرند و اینکار با مسالمت انجام نخواهد شد.
نویسنده در پایان می نویسد: من هنوز بر این باورم که ایجاد دمکراسی در دنیای عرب اجتناب ناپذیر و لازم بود و این تغییر و تحول باید براساس احترام و عدالت صورت گیرد. درغیر اینصورت شرایط در کشورهای عربی به مراتب بدتر از یوگسلاوی خواهد شد. لذا باید دعا کرد و امیدوار بود و برای هرگونه تغییر آماده شد.
نظر شما