۲۵ آبان ۱۳۸۳، ۱۰:۲۴

قرآن پژوهان و مترجمان قرآن در گفت و گو با "مهر" :

توجه به نيازهاي زمانه از الزامات تفسير نوين قرآن است

توجه به نيازهاي زمانه از الزامات تفسير نوين قرآن است

قرآن پژوهان و مفسران و مترجمان قرآني در گفت و گو با گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" درباره ضرورت تفسير نوين از قرآن به اظهار نظر پرداختند كه در ذيل مي آيد.

 اگر قرار است تفسير نويني از قرآن صورت بگيرد بايد بر اساس درد زمانه باشد نه درد مفسر

دكتر علي رفيعي

به اعتقاد دكتر علي رفيعي، استاد دانشكده علوم قرآني قم، مشكل ارائه تفاسير نوين از قرآن نيست ، مشكل در جايي است كه مفسران به مباني ديني زمانه خود آگاهي ندارند. در نتيجه اغلب ايشان به مفروضات و ضمائم دل مشغول اند . وي در ادامه  اظهار كرد : وقتي كه خداوند كلامش را بر دل پاك پيامبر نازل مي كرد وي نه تنها اين پيام را به مردم ابلاغ مي كرد بلكه از توضيح و تبيين آن كوتاهي نمي كرد پس از پيامبر هم ائمه معصومين به توصيح پيام الهي مي پرداختند. ما در طول تاريخ بسيار سراغ داريم كه چه حاكمان زورمدار و زرپرست به سوء استفاده از كلام الهي براي اهداف خود استفاده مي كردند. در چنين زمان حساسي است كه مفسران درد آشنا و دين آگاه به تفسير و تبيين كلامي مي پردازند. دكتر رفيعي تاكيد كرد: اگر قرار است تفسير نويني از قرآن صورت بگيرد بايد بر اساس درد زمانه باشد نه درد مفسر. چاپ انبوهي از شروح انساني به چه كار مي آيد. بهتر است اول به مباني ديني خود آگاه شويم سپس به تفسير بپردازيم. علامه طباطبايي نمونه انسان آزاده اي است كه با داشتن درد زمان و دين  اقدام به تفسير نوين از قرآن كرد. در غير اين صورت اگر او هم درد زمانه نداشت رو به جانب علم فقاهت مي گذاشت و فقيه مي شد.
 

همان گونه كه ترجمه هاي گوناگون براي قشرهاي مختلف انجام مي پذيرد تفاسير گوناگون براي سطوح مختلف نيز مورد نياز جدي است

مسعود رياعي

مسعود رياعي - مترجم قرآن، نيز معتقد است كه فهم هاي بشر متفاوت است و باري تعالي هيچ انساني را به طور يكسان شبيه انسان ديگري نيافريده ، لذا در امر تفسير نيز با توجه به اين امر ما نياز به تفاسير مختلف با نگاه به فهم هاي گوناگون بشر هستيم .همانطور كه فهم هاي بشر متفاوت است و باري تعالي هيچ انساني را به طور يكسان شبيه انسان ديگري نيافريده لذا در امر فهم ما با گستره بسياري از افراد روبه رو هستيم. در امر تفسير نيز با توجه به اين امر ما نياز به تفاسير مختلف با نگاه به فهم هاي گوناگون بشر هستيم. ضرورت كارآمدي و نوين بودن تفاسير نيز با توجه به اين امر محسوس است.  رياعي در ادامه متذكر شد: همان گونه كه ترجمه هاي گوناگون براي قشرهاي مختلف انجام مي پذيرد تفاسير گوناگون براي سطوح مختلف مورد نياز جدي است.
 

همانطور كه در مسائل فقهي با توجه به مقتضيات زمان نياز به احكام جديدي داريم در امر تفسير كلام الهي نيز اين امر احساس مي شود

دكتر سيد محمد حسيني

دكتر سيد محمد حسيني، استاد الهيات دانشگاه تهران، معتقد است كه وقتي كه ما مي گوييم از مجتهد زنده بايد تقليد كرد پس چه طور از تفسير نوين بي نياز باشيم. بنابراين نمي توان به صرف اين كه مفسري قبل از او اقدام به تفسير كرده ديگر تفسيري از قرآن ارائه نداد. قرآن براي يك زمان نيست و لذا بايد پاسخ گوي هر زمان و عصري باشد.  وي در ادامه تاكيد كرد: در اين كه قرآن مي بايست در ميام مردم تبيين و توضيح شود ترديدي نيست. بر اساس آيات  قرآن، خطاب به پيامبر است كه كلام الهي را براي مردم تبيين كند. در برخي موارد نيز توضيحات ديگري نيز بر عهده ائمه معصومين نهاده شده است. اما اين كه در هر زمان ما نياز به تفسير داريم به خاطر اين است كه در جهان متغير و متحولي زندگي مي كنيم و ما دائما نياز به نگرش هاي جديدي داريم. بر اين اساس، ما نياز به تفسير نوين داريم همانطور كه در مسائل فقهي با توجه به مقتضيات زمان نياز به احكام جديدي داريم در امر تفسير كلام الهي نيز اين امر احساس مي شود. 
 


 توجه به نيازهاي زمانه كه در جهان امروز رواج دارد از الزامات تفسير نوين است

استاد الهيات دانشگاه مذاهب اسلامي

دكتر عابدين مومني، استاد الهيات دانشگاه مذاهب اسلامي، نيازهاي زمانه كه در جهان امروز رواج دارد را از الزامات مفسر دانست و گفت :هر كسي با قرائت از متن و كلام  الهي  قصد فهم قرآن را دارد و مفسر نيز با فهم كلام الهي قصد ابلاغ آن را براي ديگران دارد لذا توسعه و ترويج فهم به منزله تفسير قلمداد مي شود.  وي در ادامه تاكيد كرد :  يك موقع مفسر در هنگام تفسير يك پيشينه ادراكي دارد و قصد تحميل آن را به قرآن دارد و اين عمل او تفسير به راي و تحميل است. اما موقعي مفسر در هنگام تفسير با غور و كاوش به بطن قرآن پي مي برد و در آن موقع مفسر فهم خود را كه از قرآن فهميده را به ديگران اعلام مي دارد و اين مقوله ارزشمند و مهم است. لذا در دنياي امروز با توجه به مسائل مختلف چنين شيوه اي امكان پذير است كه مفسر با تفحص در قرآن نيازهاي نويني كه امروزه در جهان رواج دارد مانند حقوق بشر ، محدود شدن سلاحهاي كشتار جمعي، صلح و دوستي، دموكراسي، مدرنيته و ... را تبيين كند.
 

مقوله تفسير بسيار حساس برانگيز و ظريف است لذا احتياج به نظارت دقيق از سوي متوليان و آگاهان به مسائل ديني احساس مي شود و ارائه تفاسير جديد در زمانه ما بايد تحت نظر اين افراد صورت گيرد

 استاد الهيات دانشگاه شيراز

دكتر محمد هادي زبرجد، استاد الهيات دانشگاه شيراز، نيز معتقد است كه مقوله تفسير بسيار حساس برانگيز و ظريف است لذا احتياج به نظارت دقيق از سوي متوليان و آگاهان به مسائل ديني احساس مي شود و ارائه تفاسير جديد در زمانه ما بايد تحت نظر اين افراد صورت گيرد. تفسير در اصل براي تفهيم و تفاهم است. با توجه به اينكه ما با زمان نزول فاصله گرفتيم و آن معنايي كه بايد توسط حامل پيام و معصومين فهم و تبيين شود وجود ندارد بحث تفسير ضروري است.  وي در ادامه با تاكيد بر اين مطلب كه هر كس بنا به توانايي و فهم خود از كلام الهي در ميابد اظهار داشت: به ناچار ما نيازمنديم كه عالمان به تبيين اين كلام الهي بنا به ضرورت زمان و مكان اقدام به تفسير كنند . وي ضرورت تفسير براي مخاطبان مختلف را جدي دانست و گفت: در اين كار نياز به متوليان آگاه و توانمندي است كه به مخاطب شناسي اقدام كنند.

به اعتقاد دكتر مهدي فولادوند، مترجم و مفسر قرآن، تفسير قرآن در طول تاريخ بشري هيچ گاه از ترجمه به دور نبوده و مفسر سعي مي كند با پرده برداري از واژگان چهره واقعي آن را به مردم نمايان سازد. مردم بر اساس شاكره شان رفتار مي كنند واين شاكله را من به ساختار رواني نيز ترجمه كرده ام. يعني هر متني و يا هر چيزي را كه مردم از آن بويي از حقيقيت نبرده باشند احتياج به توضيح دارد. لذا تفسير قرآن يعني توضيح آن براي مردم. فولادوند در ادامه گفت: وقتي كه صحبت از تفسير مي شود نبايد از آن به عنوان چيزي غير حقيقي صحبت كرد بلكه مفسر قصد دارد خود را به حقيقت نزديك كند اگر چه برخي به جاي نزديكي به حقيقت از آن  دور شدند.
 

تمامي متون مقدس در شرايط خاص زماني و مكاني نازل شدند و از نظر بهره وري براي كساني كه در غير آن شرايط زندگي مي كنند فهم دقيق آن متن با تفسير امكان پذير و نياز ضروري است

معاونت دانشكده علوم قرآني

 دكتر علي غضنفري، معاونت دانشكده علوم قرآني، بر اين باور است كه تمامي متون مقدس در شرايط خاص زماني و مكاني نازل شدند و از نظر بهره وري براي كساني كه در غير آن شرايط زندگي مي كنند فهم دقيق آن متن با تفسير امكان پذير و نياز ضروري است. وي در ادامه تاكيد كرد: مفسر براي اين كه از خطاي در تفسير مصون باشد بايد چارچوب هاي تفسيري را رعايت كند. يعني اين كه مفسر به علم لغات، تاريخ، ادبيات و .. آگاه باشد و همچنين در هنگام تفسير امانت دار و پاي بند به متن باشد.
 
سيد مرتضي موسوي مسئول علمي ستاد تفسير قرآن كريم  ، سنت تفسير نويسي در جهان تشيع را از سنتهاي حسنه اي كه در ميان علما و مفسران قرآن از اهميت ويژه اي برخوردار است دانست و گفت : اما در وضعيت فعلي ارائه تفسير در بضاعت يك نفر نيست.  موسوي در ادامه تصريح كرد: علما و مفسرين با استناد و وقوف بر اين علوم اقدام به تفسير قرآن در حد بضاعت خود نموده اند. لذا تفسير كلام الهي براي توده مردم از اهميت بسياري برخوردار است. 

 

اگر مفسر فقط آن چيزي را كه در متن است  بيان مي كند عملا مقوله نوين بودن تفسير ضرورتي ندارد. مفسر بايد به تعيين موقعيت  بپردازد و اين تعيين موقعيت با توجه به دو مورد است يكي نص و ديگري جهان پيرامون. بنابراين هر چه قدر شرايط و جهان تغيير مي كند و علوم و معارف جديدي عرضه مي شود نياز به تفسير نوين احساس مي شود

حجت الاسلام عليرضا قائمي نيا
حجت الاسلام علي رضا قائمي نيا  نيز معتقد است كه اگر تفسير را فقط به اين معنا بگيريم كه كلمات چه معنايي دارند يا جملات به چه معانيي دلالت مي كنند ، طبيعي است كه براي اين كار احتياج به وسايل ابتدايي مانند آشنايي به زبان و قواعد و ادبيات است. اما اگر تفسير را فراتر از اين بدانيم و قطعا نيز چنين هست بايد به كاركردهاي آن پرداخت. وي درباره ضرورت نوين بودن تفسير اظهار داشت : در اين باره ما بايد انتظارمان را از تفسير بدانيم. اگر مفسر فقط آن چيزي را كه در متن است  بيان مي كند عملا مقوله نوين بودن تفسير ضرورتي ندارد. مفسر بايد به تعيين موقعيت  بپردازد و اين تعيين موقعيت با توجه به دو مورد است يكي نص و ديگري جهان پيرامون. بنابراين هر چه قدر شرايط و جهان تغيير مي كند و علوم و معارف جديدي عرضه مي شود نياز به تفسير نوين احساس مي شود. در نشانه شناسي مي گويند ما سه مقوله متفاوت داريم : تفسير، تفسير اضافي، شكل تفسير. در تفسير، مفسر آن چيزي را كه در ظاهر متن است  معنا مي كند. در تفسير اضافي به سراغ آن پرسش هايي كه از بيرون بر نص وارد مي شود مي پردازد. به طور مثال تا زماني كه مسلمانان به فلسفه ارسطويي توجه نداشتند مسائل و پرسش هاي فلسفي ارسطويي در مورد قرآن مطرح نمي شد. مانند بحث عليت كه آيا قرآن با عليت موافق است يا خير. اما وقتي كه اين فلسفه مطرح شد افرادي مانند علامه طباطبايي اين پرسش را مطرح مي كند كه آيا قرآن اصل عليت را تاييد مي كند؟ و اين پرسشي است كه از بيرون بر نص وارد شده است. اين نوعي تفسير اضافي مبتني بر شرايط زمان و تاريخ است. در اين تفسير به فراتر از پرسشهاي عادي متن مي پردازد. در شكل تفسير هم به اين معناست كه تحميل يك سري مطالب كه ارتباطي با نص ندارد. مانند بسياري از آراء و عقايدي كه سعي كردند در طول تاريخ بر قرآن تحميل كنند.

هر كسي به اندازه ظرفيتش مي تواند تفسيري نوين ارائه دهد

دكتر علي موسوي گرمارودي

دكتر سيد علي موسوي گرمارودي، مترجم قرآن، به واسطه وجود برخي از مسائل در قرآن نياز به تفسير نوين از قرآن را ضروري دانست و گفت : مفسر در هنگام تفسير مي بايست ضمن امانت و رعايت متن قرآن بايد عالم به علوم قرآني باشد و مبناي تفسيرش از خود قرآن و روايات متقن از ائمه باشد. اما نكته هاي بسيار باريكي در اين  موارد وجود دارد كه يقيني بودن روايات ثابت شود. وي درباره ضرورت تفسير نوين در جامعه  فعلي را مهم ارزيابي كرد و گفت : تفسير از مهمترين علوم قرآني در جامعه ماست و از آنجا كه هر ترجمه اي كاربرد و منفعت خودش را دارد هر تفسيري نيز مضمون خاص خودش را دارد. اما در اين ميان نبايد تفسير به راي كرد ولي در عين حال دست مفسر بسته نيست. لذا هر كسي به اندازه ظرفيتش مي تواند تفسيري نوين ارائه دهد.
 
محمد نقدي رئيس مركز ترجمه هاي قرآن كريم، معتقد است كه  هر منبعي كه براي مخاطبين نوشته مي شود احتياج به توضيح و تفسير دارد. اين منبع مي تواند ادبي، فلسفي، كلامي و حتي علوم تجربي باشد. لذا تفسير بر كلام الهي نيز براي بشر جزو لوازم اوليه در فهم متن مقدس است.  به همين دليل كلام  الهي  در طول تاريخ از سوي علماي دين مورد تبيين و تفسير قرار مي گرفت. وي مصونيت مفسرين از لغزش تفسير بر كلام الهي را فقط در آگاهي كامل در علوم تفسيري دانست و گفت : يك مفسر صمن رعايت بر اصل امانت و تمسك بر خود قرآن از كلام معصومين نيز بايد براي تفسير استفاده كند. همچنين مفسر بايد آگاه بر ادبيات عرب و تاريخ و درد آشناي زمانه باشد در اين صورت است كه مفسر مي تواند با آگاهي از نيازهاي زمانه اقدام به تفسير روز آمد و نوين كند.
 
دكتر مهدي شهريارپور معاونت دانشكده علوم قرآن شيراز بر اين باور است كه  تفسير تنها به معني شرح متن قرآني نيست بلكه بايد متن قرآن را بر اساس كلام معصوم تفسير كرد تا به حقيقت نزديكتر شويم. كلام الهي با نوجه به برخي آيات كه متشابهات و محكمات را مطرح ساخته اند نياز به تفسير دارد لذا تفسير درصدد پاسخ به نياز كساني است كه احتياج به توضيح و تبيين داشته باشند. اين نياز نيز با توجه به وضعيت زمانه صورت مي گيرد .  شهريارپور در ادامه افزود: با ارائه نگارش هاي  متفاوت  مي توانيم به تضارب آراء نزديكتر شويم و اين نيز نشان از پويايي جامعه قرآني است.
 
 دكتر محمد صادق تهراني، مترجم و مفسر قرآن گفت :  تفسير قرآن به قرآن تفسير به راي قرآن است، بر اين اصل تفسير قرآن با نظرات اين و آن تفسير به راي و غلط است و موجب تناقضها و تضادهايي در تفسير قرآن مي باشد. تفسير قرآن به معناي استفسار از آن است، يعني آياتي را با آيات متشابه معنا كردن. اما تفسير غير از استفسار نيز هست و بدين معناست كه علوم و عقايد و تفكرات ديگران  را بر قرآن تحميل نكنيم.  وي در ادامه اظهار داشت : لذا تفسير قرآن به قرآن تفسير به راي قرآن است و قرآن با خود قرآن تفسير مي شود. قرآن بهترين تفسير  براي آراء و نظرات  است. بر اين اصل تفسير قرآن با نظرات اين و آن، تفسير به راي و غلط است و موجب تناقض ها و تضادهايي در تفسير قرآن مي شود ، حال آن كه وحدت دلالتي قرآن با بهترين بيانش كه حتي از كتب وحياني ديگر آشكارتر است از مسلمات اسلامي است. بنابراين بهترين تفسر نويني را كه مي توانيم از قرآن ارائه كنيم تفسيري است كه استنباطها، نگرشها و دلالتهاي آن را از قرآن اخذ كنيم.
 

با توجه به گستردگي علوم و دانش هاي جديد ، تفاسير موجود كافي نيست و نياز به تفاسير نوين كه جنبه هاي مختلف علوم را در نظر گرفته باشد بسيار احساس مي شود

رئيس دانشكده علوم قرآني كرمانشاه

دكتر جهانگير اميري، رئيس دانشكده علوم قرآني كرمانشاه گفت : با توجه به گستردگي علوم و دانش هاي جديد ، تفاسير موجود كافي نيست و نياز به تفاسير نوين كه جنبه هاي مختلف علوم را در نظر گرفته باشد بسيار احساس مي شود.  از آنجا كه متن الهي سرشار از آموزه هاي گوناگون است لذا افرادي نيز مي بايست با زبان متن آشنا باشند و آن آموزه ها را از بطن متن بيرون كشد. گرچه در قرآن آمده كه اين متن ساده اي است اما باز احتياج به توضيح وتبيين آيات در گونه هاي مختلف دارد. براي تفسير هم نياز به دانش ويژه اي است كه هر كسي نمي تواند به بحث تفسير وارد شود. بنابر اين بحث تفسير يك امر ضروري و مبرم است.
 
حجت الاسلام سيد محمد علي ايازي، مفسر و قرآن پژوه بر اين باور است كه   بدون شك  هر سخني يك ظاهر و يك باطني دارد. البته كلام خدا كه كلام متعالي است از حساسيت بيشتري برخوردار است و علاوه  بر اين كه ظاهري دارد يك باطني نيز دارد و آن باطن نياز به تفسير دارد. در حقيقت تفسير پرده برداري از معناي كلام است. از آنجا كه كلام خداوند خطاب به انسان نازل شده و مطابق با خواسته ها و نيازهاي انسان فرستاده شده،  لزوما انسان بر اساس فهم و درك عقلاني  خود از كلام خداوند استنباط مي كند. سير فهم در اين مسير به معناي تفسير كردن نيز خواهد بود.  وي درباره اين كه چگونه مي توان هنگام تفسير از خطا و اشتباه مصون بود گفت : تفسير يك روش عقلايي است. يعني براي خوانش فهم از يك اصولي برخوردار است كه  درهر زبان و هر كلامي مي تواند صادق باشد. منتهي چون  كلام خداوند يك حساسيت بيشتري دارد بايد اضافه بر آن قواعد فهم كلام يكسري از اصول را بيشتر مد نظر قرار دهد. لذا حساسيت كلام بيشتر اقتضاء مي كند كه بر روي عقلايي بودن فهم دقت و توجه بيشتري شود. مهمترين مسئله اي كه بتوان درباره قواعد تفسير و جلوگيري از خطا مطرح كرد، توجه به قسمتهاي ديگري از كلام است كه در اصطلاح علمي آن مي گويند تفسير قرآن به  قرآن  يعني از قسمتي از قرآن به فهم قسمتي كه در حال تفسير است پي ببرد.

يك معناي روزآمد بودن اين مي تواند باشد كه آنچه را كه جزو حوائج و اقتضائات و نيازها و انتظارات هر دوره است را بتوانيم بر اساس فهمي كه از آيات قرآن مي توانيم داشته باشيم آن را سازگار بكنيم. از نظر من اين معناي درستي است و در حقيقت در برخي تفاسير مانند تفسير الميزان اين مسئله را بسيار مي بينيم

استاد دانشكده علوم قرآني تهران

 دكتر قاسم پورحسن، استاد دانشكده علوم قرآني تهران درباره  تفسير نوين از قرآن معتقد است روزآمد ونوين بودن تفاسير اظهار داشت : شهيد مطهري درباب تفسير قرآن نكته بديعي دارد كه مي فرمايد از دوره پيامبر اكرم (ص) تا كنون تفاسير رو به تكامل است. در مقابل اين نظر، ديدگاه ديگري معتقد است كه مخاطبين دوره اول چون با وحي در ارتباط بودند دقيق تر و عميق تر آيات را مي فهميدند. ما در اينجا با دو ديدگاه روبه رو هستيم يكي معتقد به غني شدن تفاسير است و ديگري مخاطبين زمان نزول را از فهم دقيق تري نسبت به اكنون مي داند. تقريبا مي شود گفت كه در دوره جديد يعني از صد و پنجاه سال پيش تصور مسلمانان اين بود كه با توجه به پيشرفت علمي كه در دنيا واقع شده چگونه خداوند در آيات مختلفي سخن از كامل بودن آيات مي زند؟ وي درباره اين كه ما سه ديدگاه درباره روزآمد كردن تفاسير داريم گفت : ديدگاه اول اين است كه هر پديده اي و حادثه اي كه اتفاق مي افتد ما به دنبال تطبيق آن ديدگاه با آيات باشيم. ديدگاه دوم اين است كه ما بگوييم كتاب قرآن صرفا يك كتاب اخلاقي و كتاب عبادي است كه اين نظر نيز جانب تفريط و فرو كاستن از قرآن است. ديدگاه سوم ديدگاه تفصيل است. اين ديدگاه بينابيني است كه ما در حقيقت هر آنچه را كه از مضامين انساني و اجتماعي از قرآن مطرح مي كنيم مربوط به بالندگي انسان است. بنابراين يك معناي روزآمد بودن اين مي تواند باشد كه آنچه را كه جزو حوائج و اقتضائات و نيازها و انتظارات هر دوره است را بتوانيم بر اساس فهمي كه از آيات قرآن مي توانيم داشته باشيم آن را سازگار بكنيم. از نظر من اين معناي درستي است و در حقيقت در برخي تفاسير مانند تفسير الميزان اين مسئله را بسيار مي بينيم. 
 

 تفسير انساني بايد متكي برمنابع وحياني باشد و مفسر بايد بر روايات تفسيري هم عنايت كامل داشته باشد چون روايات تفسيري نقش موثري در روشن نمودن آيات دارد. البته يكسري مباحث عقلاني نيز در اين مسير نقش موثري ايفا مي كنند اما مجموعه علوم نقلي و عقلي كه در اختيار انسان آشنا به تفسير متن مقدس الهي قرار دارد مي تواند زمينه را براي ارائه تفسير نويني فراهم كند

دكتر انصاري
انصاري، قرآن پژوه و از اعضاي نويسندگان فصلنامه قرآني "ترجمان وحي"  در گفت و گو با خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" گفت : تفسير انساني بايد متكي برمنابع وحياني باشد و مفسر بايد بر روايات تفسيري هم عنايت كامل داشته باشد چون روايات تفسيري نقش موثري در روشن نمودن آيات دارد. البته يكسري مباحث عقلاني نيز در اين مسير نقش موثري ايفا مي كنند اما مجموعه علوم نقلي و عقلي كه در اختيار انسان آشنا به تفسير متن مقدس الهي قرار دارد مي تواند زمينه را براي ارائه تفسير نويني فراهم كند.  وي در پاسخ به اين پرسش كه دلايل نگارش يك تفسير چيست و چرا متن مقدس الهي احتياج به تفسير دارد گفت : از آنجا كه قرآن كلام الهي است و براي بشر نيز قرآن نازل شده و انسانها مي بايست به محتواي آن عمل كنند لذا كلام خدا در معرض تفسير مي تواند قرار بگيرد منتهي اين تفسير مي بايست بر شناخت قرآن متكي باشد يعني كساني قرآن را تفسير كنند كه آشنايي كامل به مفاهيم قرآن وبرداشت درستي از آيات قرآن داشته باشند و طبيعي است كه علومي كه براي تفسير قرآن لازم است بايد از آن علوم برخوردار باشند.  وي در ادامه تاكيد كرد : تفسير انساني بايد متكي برمنابع وحياني باشد و مفسر بايد بر روايات تفسيري هم عنايت كامل داشته باشد چون روايات تفسيري نقش موثري در روشن نمودن آيات دارد. البته يكسري مباحث عقلاني نيز در اين مسير نقش موثري ايفا مي كنند ، اما مجموعه علوم نقلي و عقلي كه در اختيار انسان آشنا به تفسير متن مقدس الهي  قرار دارد مي تواند زمينه را براي ارائه تفسير نويني فراهم كند.

كرم خدا امينيان، مترجم قرآن منظوم، نيز بر اين باور است كه تفسير مي بايستي از سوي شخص پيامبر(ص)، ائمه معصومين و كساني كه به درجه اي از علم الهي رسيده اند صورت گيرد. بدين جهت مي گويند اگر كسي به جز اين سه قرآن را تفسير كنند در آن تفسير جاي ترديد وجود دارد. شايد مصلحت خداوند بر اين بوده است كه آسان چيزي را در دست بشر قرار ندهد و انسان اندكي تفحص و تدبر داشته باشد. بسياري رازها در طبيعت وجود دارد كه افرادي آن را كشف كرده اند اما پس از كشف ما آن رازها را آسان قلمداد مي كنيم. تفسير را يا بايستي  شخص پيامبر(ص) تفسير كند يا ائمه معصومين ويا راسخان در علم، يعني كساني كه به درجه اي از علم الهي رسيده اند. بدين جهت مي گويند اگر كسي  به جز اين سه ، قرآن را تفسير كند، در آن تفسير جاي ترديد وجود دارد.  وي در ادامه گفت : واژه فسر به معني روشن كردن وآشكار كردن است و معناي تفسير نيز اين است كه ما بدانيم هدف از نزول اين آيه چه بوده و اين آيه شامل چه كساني مي شود و عمل به آن آيه چه ثمراتي دارد و در يك كلام مقصود از تفسير درك هدف آن آيه است. هر قدر كه اين تفسير توسط راسخان علم صورت بگيرد و يا ائمه معصومين صورت بگيرد بيشتر مورد اعتنا و عنايت است و هر قدر از اين طبقه دور شويم احتمال شك در آن بيشتر خواهد بود.

 نياز به تفسير امروزه در حد يك توضيح نيست بلكه بايد مبادي آن را پرده برداري كنيم تا به حقيقت نزديكتر شويم

سيد ناصر طباطبايي
 سيد ناصر طباطبايي، مترجم گرايشهاي تفسيري در ميان مسلمانان نيز معتقد است كه  نياز به تفسير امروزه در حد يك توضيح نيست بلكه بايد مبادي آن را پرده برداري كنيم تا به حقيقت نزديكتر شويم. هر متني چه مقدس و چه غير مقدس ممكن است نياز به پرسشهايي داشته باشد كه احتياج به توضيح و تبيين داشته باشد. ممكن است آن متن در آن زماني كه تاليف شده احتياجي به تفسير نداشته اما با مرور زمان اين نياز امروز احساس مي شود. دليل اصلي تفسير نيز همين است يعني پرده برداري و رخ نمايي است. متني هاي غير ديني را هر كسي مي تواند به صورت غير مستقيم مورد فهم قرار دهد اما متن ديني غموض و پيچيدگي هاي خاصي دارد.  وي در ادامه افزود: با ارائه نگاه هاي متفاوت در تفسير ما مي توانيم به حقيقت نزديك شويم. كسي نمي تواند ادعا كند كه اين تفسير عين حقيقت است و كساني كه اين ادعا را داشتند در نسلهاي بعدي مورد سرزنش و حتي نكوهش ديگران واقع شدند كه چرا شما سخني را كه به هر دليلي فهميديد  مدعي هستيد كه عين حقيقت است. درهر حال نزديكي به حقايق در طي زمان مشخص مي شود.

 

امروزه نياز به تفسير نسبت به دهه هاي گذشته بسيار متفاوت است چرا كه نوع نگاه مردم نيز متفاوت شده است.  اما هر كسي و هر مفسري برداشت خود را ارائه مي كند

معاون مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاي خارجي

عبدالله عرب زاده، معاون مركز ترجمه قرآن مجيد به زبانهاي خارجي، درباره تفسير نوين گفت : تفسير كلام الهي مي تواند اقشار مختلف را به قرآن نزديك كند. به خاطر جنسيتي كه در كلام الهي وجود دارد لازم است كه تفسير نوشته شود. لذا به اين دليل در هر عصري تفاسير متفاوت نيز نوشته شده است. معجزه پيامبر نيز قطعا در همين نكته نهفته است كه در هر عصري بر كلام الهي تفسير نوشته شده و مردم هر زمانه اي بدان نياز پيدا مي كنند.  وي در ادامه گفت : امروزه نياز به تفسير نسبت به دهه هاي گذشته بسيار متفاوت است چرا كه نوع نگاه مردم نيز متفاوت شده است.  اما هر كسي و هر مفسري برداشت خود را ارائه مي كند.

 حسين علوي مهر، مدير دانشنامه قرآن پژوهي، معتقد است كه تدوين تفاسير از جمله وظايف امروز ماست و ما بايد در ارائه تفاسير جديد با استفاده از گرايش هاي مختلف بهره جوييم و از افتادن در ورطه تفسير به راي و جزميت بر حذر باشيم.  وي تاكيد كرد: شبهه اي در اينجا وجود دارد و آن اين كه قرآن كريم خود را روشن، گويا و نور معرفي مي كند. اين موارد نشان مي دهد كه قرآن براي مردم روشن است، اما آيا قرآن نيازمند به تفسير است؟ در اينجا مفسران نيازهاي متعددي براي تفسير قرآن ذكر كردند . از جمله اين نيازها اين است كه قرآن كتاب قانون اساسي است كه كلياتي مربوط به قوانين دين و اسلام را مطرح كرده اما تبيين جزئيات آن بر عهده پيامبر اسلام (ص) و معصوم (ع) قرار داده شده است. بنابراين، مسائل كليات به ويژه مربوط به احكام، مانند نماز كه اصل نماز در قرآن آمده اما جزئيات آن مطرح نشده احتياج به توضيح و تفسير دارد.علوي مهر در ادامه تصريح كرد: خداوند متعال كه نازل كننده قرآن كريم است بر تمام علوم آگاهي كامل دارد و دانش او پايان ناپذير است . اگر متكلمي كه داراي ويژگي هاي خاصي است بتواند مطالب را به طور گويا طرح كند، باز هم ظرفيت دانش كامل آن گوينده را نخواهد داشت. بنابراين براي رسيدن بيشتر به دانش قرآن كريم ما چاره اي نداريم كه مطالب را روشن تر كنيم . نكته ديگر اين است كه قرآن كريم داراي آيات متشابه، عمومات، مطلقات و مجملات مي باشد و  فهم مخصصها ، مقيدها و مبينهاي قرآن كريم و تاويل متشابهات نيازمند به تفسير است.
 
حسين استاد ولي- مترجم قرآن  درباره تفسير نوين از قرآن گفت : كتاب الهي داراي مخاطبان مختلف با فهم هاي مختلف است و لذا براي كساني كه درك درستي از قرآن ندارند بايد مفاهيم قرآن براي آنها تفسير شود. شما هر كتابي را هر چه قدر هم كه ساده باشد براي يك عده افراد بايد توضيح دهيد تا مطالب آن براي افراد روشن شود چون درجات فهم مردم متفاوت است، بنابراين به تفسير نيازمنديم . بعضي مواقع تفسير در حد لغت و گاهي در حد بيان مراد آيه است. بسياري از آيات نيز داراي مفاهيم فقهي و كلامي و فلسفي است و بايد مباني آنها روشن شود. استاد ولي در ادامه گفت : تفسير بشري بايد داراي قوانين خاصي باشد. يعني اگر تفسير لفظي است، بايد بر اساس ضوابط لغت باشد و اگر آيه تاويل مي شود مبتني بر مباني تاويل باشد. بنابراين ترجمه به تنهايي ارائه كننده مفاهيم اصلي نيست و بايد تفسير نيز ارائه شود. وي همچنين با تاكيد بر اين مطلب كه تفاسير فقط به زبان فارسي نيست در زبان عربي هم تفاسير فراواني وجود دارند گفت : بازيهاي كلامي و فرقه اي بيشتر مناقشات را در بر گرفته اما وقتي كه مفهوم دقيقا مشخص شود اكثر مفاهيم نامناسب كنار گذاشته مي شود
 
 

تفسير متن مقدس الهي در تمام دوره هاي بشري چه به صورت مكتوب و چه به صورت شفاهي يك نياز جدي براي بشر است اما بايد اين نياز بر اساس يافته هاي جديد بشري روزآمد و همراه با روح و معنويت به متن مقدس باشد

دكتر محمد كوشا
دكتر محمد كوشا، مترجم و مفسر قرآن، بر اين باور است كه تفسير متن مقدس الهي در تمام دوره هاي بشري چه به صورت مكتوب و چه به صورت شفاهي يك نياز جدي براي بشر است اما بايد اين نياز بر اساس يافته هاي جديد بشري روزآمد و همراه با روح و معنويت به متن مقدس باشد.  وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا متن مقدس الهي تفسير انساني مي شود و اساسا آيا متن مقدس احتياج به تفسير دارد گفت: هر متني چه مقدس و چه انساني باشد خواه نا خواه براي مخاطبيني است و مخاطبين نيز به تبع در سطوح مختلف هستند، اما متن الهي كه از سوي پروردگار نازل شده، مي بايست به زبان مخاطب در بيايد و براي اين كار هم ما ناچار به توضيح، نفسير و تبيين مي شويم. اما  تفسير  به ميزان درك و فهم مخاطب باز مي گردد كه تا چه اندازه از آن متن مي تواند استفاده كند. از اين جهت تفسير لازم است اما نكاتي كه بايد توجه كنيم اين است كه در تبيين و تفسير متن بايد روح متن را فهميد همانطوري كه امروز در ميان حقوقدانها به روح قانون تعبير مي شود. حقوقدانها مي گويند ممكن است ما در مورد  چيزي قانوني نداشته باشيم اما روح قانون اين اقتضا را دارد، اين حقيقت هم در پديده متن بايد لحاظ شود و مفسر نيز بايد روح متن را دريابد و روح قانون الهي را درك كند و اين كار غير از مراتب علمي نياز به تهذيب نفساني است.  كوشا در ادامه تاكيد كرد: ما در طول تاريخ ادبيات، متنهاي ادبي مانند گلستان سعدي  و ديوان حافظ داشتيم اما مانند اين آثار ديگر خلق نشد. به نظر من در اين آثار تنها جنبه ادبي لحاظ نشده بود بلكه آن معنويت و شعور مرموز باطني نهفته در اين آثار بود كه باعث شهرت آثار شد. لذا مفسر نيز بايد روح  و معنويت متن مقدس را درك كند. به طور مثال  وقتي تفسير الميزان علامه طباطبايي را در ميان ديگر تفاسير قرار دهيم خواهيم ديد كه اين تفسير يك روح خاصي دارد و اين روح مبتني بر درك عميق و شناختي است كه علامه دارد لذا معنويت الميزان تمام ابعادش را تحت الشعاع خودش قرار داده است.

کد خبر 129706

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha