به گزارش خبرگزاري مهر ، پاتريك سيل نويسنده معروف انگليسي و كارشناس مسائل خاورميانه درمطلبي با عنوان " ماجراجويي خطرناك بوش در فلوجه " نوشت : اين جملاتي كه گفته شد فرياد درد و فغان وناله يك پزشك عراقي بنام سامي الجميلي است كه پس از آنكه موفق شد پيش از بمباران شهر فلوجه از سوي آمريكايي ها از آن فرار كند از منزل خود تلفني مجروحان را مداوا مي كند.
بدون شك بسياري در جهان تصاوير هولناك و دشتناك اجساد عراقيها در شهر ويران و تخريب شده فلوجه و مجروحان عراقي كه با خشونت مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند ، مشاهده كرده اند. همه حملات آمريكا را به اين شهر محكوم كرده اند و آن را يك جنايت عليه بشريت يا جنايت جنگي قلمداد مي كنند.
هيچ كس نمي تواند در توانايي آمريكايي ها دراشغال شهر فلوجه ترديد به خود راه دهد آنها از برخي واحدهاي ارتش جديد عراق براي اهداف تبليغاتي خاص خود سوء استفاده كردند چه بسا آنها پيش ازانتشار اين مطلب اشغال شهر فلوجه را تكميل كرده باشند توانهاي جنگي مردان مقاومت را نمي توان با جنگنده ها و تانك ها و توپخانه هاي سنگين و تجهيزات پيشرفته ديد در شب و ديگر وسائل پيشرفته كه دراختيار نظاميان جنگ طلب آمريكا است، مقايسه كرد با وجود اين امكانات پيشرفته ، بسياري از جنگجويان از شهرفرار كردند و براي استقرار مجدد به شهر الرمادي رفتند.
اما به چه حقي آمريكايي ها يك شهر غير آمريكايي را ازتمام جمعيتش خالي مي كنند و آن را به تلي از خاك تبديل مي كنند و هر آنكه را در آن شهر باقي مانده است به قتل مي رسانند، اين ديگر چه وحشي گري است؟ چگونه ممكن است اين وحشي گري در دراز مدت به نفع آمريكايي ها باشد؟ بدون شك اين حملات انزجار و تنفر شديدي را از آمريكا بر انگيزد و به عنوان يك مرحله وحشيانه در جنگ استعماري كه بسيار خشونت بارتر از آن جنگ هايي است كه توسط انگليسي ها در دهه بيست مواجه بودند در ذهن و حافظه مردم عراق باقي خواهد ماند .
اهداف حملات آمريكا به شهرهاي عراق:
به گزارش مهر، پاتريك سيل در ادامه اين مقاله مي نويسد: هرچه قدر آمريكا بخواهد منكر طمع ورزي ها و زياده هاي استعماري خود در عراق شود اما عملكرد و رفتارش اقوالش را تكذيب مي كند (حرف با عملش يكي نيست) ، رئيس جمهور بوش مي گويد كه هدف ازحمله، دستگيري كساني است كه دربرابر دمكراسي مقاومت مي كنند تا به دستگاه قضائي تحويل شوند ، اسكات ماكللان سخنگوي كاخ سفيد هم اين گفته ها را طوطي وار تكرار مي كند : لازمه عراق آزاد اين است كه اين منطقه خطرناك را دگرگون كند و آمريكا را امن تر گرداند.
اين سخنان به سختي مي تواند كسي را متقاعد كند بهانه و دستاويز تخريب يك كشور براي آزادي اش واقعا تمسخر آميز است، اهداف واقعي آمريكا از اين حملات و جنگ ها چيست؟ به دنبال بدست آوردن چه چيزهايي است ؟.
يك نظر و ديدگاه ديگري وجود دارد كه مي گويد هدف ازحملات آمريكايي ها بازگرداندن روحيه به نظاميان مارينز كه حقد و كينه وجودشان را به خاطر تلاش ناكام و بي نتيجه آنها در ماه آوريل گذشته در اشغال اين شهر پركرده بود، است.
ديدگاه ديگر كه فراگير تر است ، بر اين باور است كه آمريكا به دنبال يك راه براي خارج شدن از باتلاق عراق است و لذا اعتقاد داد كه انتخابات آينده در 27 ژانويه سال آينده ميلادي (8 بهمن ) تنها فرصت براي خروج افتخارآميز از اين باتلاق است اما براي اينكه انتخابات قانوني و فراگير براي همه مردم به نظر آيد بايد مثلث سني را از آن مستثني كرد و در نتيجه بايد نقطه اصلي مقاومت را در فلوجه پيش از هرجاي ديگر نابود كرد.
بنابراين اگر واقعا چنين مسائلي استراتژي آمريكا است پس معناي اينكه واشنگتن اعتراف مي كند كه جنگ دستاوردي ندارد، چيست آيا اين كشور مي خواهد جلوي تلفات و خسارت هايش را بگيرد و خارج شود اما بايد قبل از آن حداقل سطح امنيت و ثبات سازماني را در اين كشور برقرار كند.
با اين حال نظر و ديدگاه سومي هم وجود دارد كه به آينده متفاوت و بسيار بدبينانه و شوم براي عراق اشاره مي كند و خلاصه اين ديدگاه اين است كه حمله به فلوجه همسو و هماهنگ با سياست خارجي آمريكا صورت مي گيرد كه اكنون بويژه پس از انتخاب مجدد بوش ستيزه جويانه تر از هر زماني شده است .
زيرا نومحافظه كاران بانفوذ در دولت بوش همانهايي كه براي جنگ بر ضد عراق به وي فشار وارد كردند انتظار مي رود كه در دوران دوم رياست جمهوري بوش هم بر كاخ سفيد سيطره پيدا كنند و از برنامه ها واهداف طراحي شده خود نيز قصد عقب نشيني و انصراف ندارند.
اين طرح ها و برنامه ها شامل پايان ماموريت در عراق يعني سركوب هرگونه مخالفت با حضور آمريكايي ها و تبديل اين كشور ثروتمند به دولتي مشتري و وابسته به آمريكا است و اينكه پس از اين مساله تغيير رژيم در ايران و سوريه و كره شمالي دنبال شود و نيز آنچه جنگ همه جانبه بر ضد تروريسم ناميده شده وعليه تمام مظاهر اسلام جهادي كه نومحافظه كاران آن را "فاشيسم اسلامي" توصيف مي كنند، پيگيري شود و نيز اين تضمين را ايجاد كند كه درزمان پس از مرگ عرفات هيچ گونه فشاري بر اسرائيل براي عقب نشيني از كرانه باختري اشغالي يا گفتگو با فلسطينيان مگر بر اساس شرايط اسرائيل اعمال نشود.
اما ديدار اخير توني بلر نخست وزير انگليس از واشنگتن يك ديدار آسان نبود هر چه او در سخنانش مدام تكرار مي كرد كه حل مناقشه اسرائيل و فلسطينيان بايد دراولويت برنامه ها قرار گيرد و او معتقد است كه عمليات نظامي در عراق بايد متوقف شود وجاي خود را به عمليات سياسي بدهد اما او هرگز نخواهد توانست تا زماني كه نومحافظه كاران ليكودي در داخل و خارج دولت آمريكا در كمين وي نشسته اند و او را تهديدي براي طرح ها و اهداف مشخص شده خود مي دانند، توفيقي كسب كند.
زيرا نفوذ انگليس در واشنگتن اكنون كمتر از نفوذ اسرائيل و دوستان آمريكايي اش نيست .
دستاورد جنگ و شكست صلح
به گزارش مهر، تحليلگر برجسته انگليسي در ادامه مقاله انتقاد آميز خود از سياست هاي جنگ طلبانه بوش در عراق مي نويسد: سوالي كه اكنون مطرح مي شود مربوط به قدرت آمريكا در بدست آوردن سود و دستاورد هايي در رويارويي نظامي نيست بلكه اين است كه آيا آمريكا مي تواند شهر فلوجه را طي سه ماه آينده كنترل كند آن هم اگر با انقلاب هاي مشابهي در شهرهاي ديگر عراق مواجه نشود.
اين مساله به ماهيت مخالفتي كه آمريكا با آن روبرو مي شود، و به نحوه جنگي كه به راه انداخت ، بستگي دارد اگر فرض كنيم كه مخالفت ها با حضور آمريكايي ها تنها به شمار محدودي از " تروريست ها" منحصر مي شود به نظر مي رسد كشتن يا دستگيري آنها يك آرزوي معقول باشد اما اگر مقاومت مسلحانه درفلوجه بخشي ظاهري جنبش مقاومت ملي فراگير ضد اشغالگري خارجي و حكومت مزدور و نوكرش باشد بنابراين ماموريت آمريكا در آن صورت بسيار دشوارتر از حل تصور خواهد شد و محكوم به شكست خواهد بود.
اياد علاوي نخست وزير عراق با بيان اينكه"پاكسازي اين كشور از وجود تروريست ها" يك نياز است، اشتباه بسيار بزرگي مرتكب مي شود، زيرا او يك واژه و اصطلاح آمريكايي را بكاربرده است و متعاقب آن ربايندگان برخي ازاعضاي خانواده اش را به گروگان گرفتند و تهديد كردند در صورت پايان نيافتن حملات به فلوجه آنها را خواهند كشت با اين وضعيت علاوي تحت فشارهاي شخصي فراواني قرارگرفت.
اين چيزي جز مجسم نمودن واقعيت نگران كننده به اينكه جنگ در عراق يك جنگ سني داراي آغاز و پايان كه در آن شكست خورده سند تسليم را امضا مي كند، نيست بلكه يك جنگ خياباني غير رودر رو است كه ممكن است دو سال طول بكشد و خسارت هاي سنگيني در نتيجه كمين ها و تك تيراندازها و مين هاي كارگذاشته در راه ها بر جا گذارد و اين جنگي است كه دشمن از ورود به آن اجتناب مي كند بلكه تك تيراندازها ميان ساكنان غير نظامي پراكنده مي شوند و همين مساله كنترل اوضاع را حتي در مناطقي كه تحت تسلط درآمده است دشوار مي كند به نظر مي رسد احتمالا صدام وسائل و تجهيزات چنين جنگي را آماده كرده است و مخفيگاه و انبارهاي سلاح را در نقاط مختلف كشور پراكنده كرد و او مي دانست كه ارتش وي نمي تواند درجنگ سنتي عليه آمريكا توفيقي كسب كند.
بدون شك جنگ چريكي مي تواند ضربات سنگيني به روحيه واحدهاي نظامي سنتي كه آمريكا در عراق منتشر كرده است وارد كند و روحيه آنها را به شدت تضعيف كند و به جاي شكست مقاومت، پيروزي آمريكا در فلوجه مقاومت ضد آمريكايي را نه تنها در عراق بلكه در نقاط مختلف جهان عرب مهيا و آماده نبرد خواهد كرد، زيرا احساس همدردي شديدي با قربانيان ناشي از حملات آمريكا وجود دارد.
كوفي عنان دبير كل سازمان ملل متحد به بوش و بلر وعلاوي هشدارداده است كه هرگونه عمليات خشن نظامي از سوي دولت اشغالگر برضد ساكنان كشوري كه اشغال شده است باعث مي شود كه اوضاع بدتر از آنچه درگذشته بود شود، علاوه بر آن غازي الياور رئيس جمهور موقت عراق و رهبر عشائري علنا از سياستهاي علاوي اعلام برائت كرده است .
حسين آيت احمد الجزايري درباره جنگ كثيف بر ضد مقاومان اسلامگرا در دهه نود قرن گذشته در كشور الجزاير مي گويد : تاريخ به ما آموخته است كه جنگ بر ضد تروريسم به تروريسم دولتي منجر مي شود زيرا تلفات سنگيني را برغيرنظاميان بنام جنگ برضد تروريسم برجا مي گذارد.
بوش وبلر بايد درباره اين جمله بينديشند و آن رامورد تامل قرار دهند كه به چه دليل موجهي هرج و مرج خونين درعراق رابه وجود آورده اند.
نظر شما