به گزارش خبرنگار مهر، وحید هاشمیان پس از حضور در فوتبال ایران بار دیگر مهمان گروه ورزشی خبرگزاری مهر بود. بخش دوم گفتگوی گروه ورزشی خبرگزاری مهر با مهاجم فعلی تیم فوتبال پرسپولیس را در زیر میخوانید:
* شهرآود 70 یکی از مهمترین بازیهایی بود که در آن شرکت کردید ولی بعد از آن بازی انتقاداتی از عملکرد شما مطرح شد، آن انتقادات چه بود؟
- باور کنید نمیدانم، بعد از بازی به من گفتند در نشست خبری از دایی انتقاد شده که وحید هاشمیان کند شده است، خودم بابت این انتقادات شوکه شدم، من چهار هفته مصدوم بودم و تازه به زمین آمدم که ضربهام با بدشانسی از بالای دروازه به اوت و یک پاس هم به هادی نوروزی دادم که ضربه وی با بدشانسی به بازیکن خودمان برخورد کرد. نمیدانم در آن چند دقیقه باید چهکار میکردم اما در بازی رفت برابر بنیادکار ازبکستان و دیدار با ذوبآهن با بازی خوبم پاسخ آنها را دادم. البته بعضی از تشویقها یا ضد تشویقها که در ورزشگاهها شنیده میشود و یا مطالبی که برخی روزنامهها میخوانید، به نظر من در ایران عادی نیست.
* منظورتان از عادی نبودن چیست؟
- بطور مثال کسانی را تشویق میکنند که اصلا نباید بکنند و یا کسانیکه باید تشویق کنند، را تشویق نمیکنند. به نظر من شعارها و انتقاداتی که میشود خودجوش نیست که این مسئله در کل فوتبال ایران وجود دارد.
* اما در چندماه اخیر بیشتر این مسئله در پرسپولیس دیده شده است، قبول دارید؟
- در بعضی از بازیها از دقیقه 60 علیه تیم شعار میدهند. من تماشاگران پرسپولیس را از زمانیکه در پاس بودم، میشناسم. آنها بسیار متعصب بوده و قطعا هیچ تماشاگری از اواسط بازی انتقاد کنند. کسانیکه این مسائل را مطرح میکنند را باید تماشاگرنما نامید نه هوادار تیم. تماشاگران اصلی تا آخرین دقیقه در ورزشگاه مانده و پشت سر تیم هستند. آنها میدانند پرسپولیس سالهای خوب و بد زیادی داشته است. مثلا بایرن مونیخ همیشه در آلمان قهرمان میشود اما ببینید این فصل به چه وضعیتی افتاده، این اتفاقات جزو فوتبال است.
* آیا جناح بندی خاصی بین تماشاگران پرسپولیس وجود دارد؟
- از دسته بندی و جناح بندی اطلاعی ندارم. هواداران پرسپولیس، تیمی که پرتماشاگرترین تیم ایران است، همیشه به ما لطف داشتهاند اما بعضی وقتها انتظار ندارند ما در حالیکه در دهانه دروازه بنیادکار قرار داشته و میخواهیم گل تساوی را به ثمر برسانیم، روی توپ برگشتی گل خورده و سه بر یک مغلوب شویم. البته در این فصل بدشانسی هم آوردهایم، مثلا در بازی با استقلال ما سراسر هجومی بودیم اما در نهایت بازی را به حریف واگذار کردیم.
* آیا زمانی که بوخوم درحال سقوط بود، هواداران از تیم حمایت میکردند یا علیه مدیریت، کادر فنی و بازیکنان شعار میدادند؟
- ما در برخی از بازیها با نتیجه 3 بر صفر یا 4 بر صفر شکست میخوردیم اما در پایان مسابقه و در تمام تیمهای آلمانی بازیکنان تیم به سمت تماشاگران میروند از سوی آنها تشویق میشوند. بازی همیشه ادامه دارد و با یک برد و یک باخت بازی تمام نمیشود. البته این اتفاق بارها در فوتبال ایران رخ داده است، مثلا سال گذشته تماشاگران تیم ما، مربی را نمیخواستند و مشکلی در این خصوص وجود داشت. همه جای دنیا این مسئله وجود دارد. مربی کلن را چندی پیش به خاطر این مسائل برکنار شد اما در آلمان این مسئله خودجوش است ولی اینجا خیلی هم خود جوش نیست!
* خیلیها اعتقاد دارند بعد از شکست تیم باید بازیکن ناراحت باشد یا گریه کند، موضوعی که با دیدگاههای شما مغایرت دارد.
- در این چند سال یادم نمیآید بعد از بدترین باخت بازی گریه کنم. فوتبال است، برد، باخت و لحظات سخت و تلخ دارد. بعد از باخت در هر مسابقه باید فکر کرد و با آنالیز و بررسی که توسط مربیان انجام میشود، علت باخت را متوجه شد. این نباید تنها معطوف به مربیان باشد بلکه بازیکن خودش را آنالیز کند که چرا بد بازی کرده است، آیا تغذیه و استراحت مناسب نبوده، فکرش مشغول بوده، شرایط روحی خوبی نداشته و یا واقعا بازی سختی بوده است. وقتی میبازیم بازی تمام شده و باید به فکر مسابقه بعدی بود زیرا نباید اجازه داد با نارحتی دیدار گذشته در مسابقه بعدی شرکت و با استرس به میدان رفته و نتوانید در این بازی هم خوب کار کنید.
* عملکرد خودتان را در این مقطع زمانی که در پرسپولیس حضور داشتید، را چگونه ارزیابی میکنید؟
- وقتی یک تیم خوبی بازی میکند روی تمام بازیکنان، مربی و باشگاه تاثیر میگذارد، به همین دلیل باید وضعیت من را هم با شرایط پرسپولیس سنجید. به نظرم با توجه به دور بودنم از فوتبال و مصدومیتهایی که داشتم، در مقاطعی که به میدان رفتم، بازیهای قابل قبولی را برای پرسپولیس انجام دادم. البته به جز بازی با بنیادکار که من هم جزو نفراتی بودم که عملکرد خوبی نداشتم. در این مدت از موقعیتهای گلزنی که یک نیمه شانس در بازی با استقلال و یک شانس در بازی با ذوبآهن داشتم، یکی را به گل تبدیل کردم. قطعاً اگر زودتر به تیم میآمدم و در بدنسازیهای پیش از فصل حضور داشتم میتوانستم بیشتر به تیم کمک کنم.
* آیا امروز به شناختی رسیدهاید که دلیل نوسانات بسیار پرسپولیس و شکستهای آن را در این فصل بیان کنید؟
- نوسان تیم فقط تنها به 5 بازی که پرسپولیس شکست خورد باز میگشت اما در این فوتبال خیلیها نتایج تیم ما را خصوصاً بازی با مس را فاجعه میدانند گرچه مس یکی از بهترین تیمهای لیگ است و ما اگر بازیکنان در نیمه نخست دقت بیشتری میکردند میتوانستیم آنها را با سه گل شکست دهیم.
شما ببیند پرسپولیس دو سال پیش مقابل تیمی قطری با 5 گل شکست خورد اما متاسفانه امروز در پرسپولیس از یک مسئله کوچک یک اتفاق بزرگ میسازند. البته تماشاگران هم حق دارند زیرا دوست دارند پرسپولیس همیشه جزو تیمهای بالای جدول باشد. در حال حاضر دو بازی دیگر در لیگ داریم که بازیهای سختی هستند اما با پیروزی در آنها میتوانیم در جدول ردهبندی جایگاه بهتری را کسب کنیم، جام حذفی هم هنوز پیش رو است که می توانیم در آن مسابقات هم نتایج خوبی را کسب کنیم.
* یعنی به قهرمانی پرسپولیس در جام حذفی امیدوار هستید؟
در جام حذفی هر امکانی وجود دارد و احتمال قهرمانی تیم ما زیاد است. البته این را نباید فراموش کنیم جام حذفی ایران زمانی برگزار میشود که همه بازیکنان سایر تیمها استراحت میکنند و نفراتی که تیمشان به فینال میرسد باید 25 روز بیشتر از سایر بازیکنان تمرین کنند. ای کاش برنامهریزیها طوری بود که در وقتی های مرده این مسابقات برگزار میشد.
* ولی در مجموع هواداران پرسپولیس از شرایط تیم راضی نبوده و خواستار تغییرات در تیم هستند.
- یک سوالاتی است که باید مدیریت به آن پاسخ دهد و یک سوالاتی هست که من میتوانم جواب آنها را بدهم. این سوال شما را باید مدیریت باشگاه پاسخ دهد. اگر مدیر بودم شاید از اول یک کار دیگر انجام میدادم اما من مدیر نبودم و جوابگوی آن هم نباید من باشم، یا مربی هم نیستم. من در جایگاه بازیگری میتوانم در خصوص خودم نظر بدهم. محافظه کاری هم نمیکنم اما سیستم فکری من با سیستم فکری فرد دیگر فرق میکند. شاید من الان یک بازیکن آزادم و فشاری روی من نیست و می گویم اگر اینگونه میشد یا از آن سیستم استفاده میشد، بهتر بود اما شاید اگر مربی یا مدیر بودم، ضریب اشتباهاتم از آنها بیشتر بود.
* این اعتقاد وجود دارد که اختلاف حبیب کاشانی و علی دایی عامل ناکامیهای پرسپولیس بوده است، آیا چنین مسئله ای در پرسپولیس وجود دارد.
- آنچه من با چشم خودم دیده ام را میگویم که کاشانی و دایی رابطه خوبی با هم دارند، هم کاشانی از دایی حمایت میکند و دایی هم به کاشانی خیلی احترام میگذارد. ضمن اینکه خود کاشانی دایی را به پرسپولیس آورده است، پس رابطه خوبی بین آنها بوده است که از بین اینهمه مربی آقای کاشانی، علی دایی را به پرسپولیس آورده است. البته من پیگیر اخبار و اتفاقات پشت پرده نیستم و نمی دانم چه خبر است اما چیزی را نمیبینم.
* اما می گویند همه چیز از درگیری آن لیدر با علی دایی شروع شد.
- من نمیدانم، این را از خودشان بپرسید نه من.
* در این روزها شاهد هستیم برخی از بازیکنان پرسپولیس عملکرد بهتری دارند اما نیمکت نشین میشوند و برخی به میدان میروند که از فرصتها به خوبی استفاده نمی کنند؟
- من نمی توانم در این مورد نظر بدهم اما باید دید مربی چقدر مهره در اختیار دارد.
* این مشکل اساسی فوتبال ماست که به خوبی نمیتوانند مهاجمان را تغذیه کنند. این مسئله را قبول دارید؟
- برای گل زدن ابتدا مهم است مهاجم گلزن باشد و شرایط گلزنی برایش فراهم شود، یک زمانی هست که مهاجم گلزن است اما شرایط گلزنی برایش فراهم نمی شود. در کل فوتبال مان کمتر بازیکنانی داریم که مانند علی کریمی، محرم نویدکیا و محمد نوری پاسهای خوب و راحت بدهند و مهاجمان را در موقعیت مناسب قرار دهند. این بازیکنان در فوتبال ما انگشت شمارند که با هوش خود بتوانند ضمن بازیگردانی مهاجمان را در موقعیت گلزنی قرار دهند. مشکل دیگری که در تیم ملی و باشگاهها وجود دارد، این است که سیستمهای تاکتیکی، ایدهها و الگوهای لازم در تمرینات برای بازیکنان وجود ندارد که ملکه ذهن آنها شده، حرکت هم را بدانند و آن را اتوماتیک وار در مسابقات اجرا کنند. فکر میکنم تنها در ذوب آهن چنین مسئله ای دیده میشود.
* برای ارتقای مدرک مربیگری چه زمانی در کلاسها شرکت میکنید؟
- مدرک B مربیگری را گرفتم و قرار بود زمستان هم در کلاس A شرکت کنم که با پرسپولیس قرارداد بستم که این مسئله عقب افتاد. احتمالا در ماه آگوست برای گرفتن این مدرک در کلاسها مرتبط شرکت خواهم کرد. البته برای مربیگری ثبت نام کردم و منتظرم این اتفاق به زودی رخ دهد. اگر شد وارد میشویم و اگر نشد با پارتی بازی وارد یکی تیمهای خوب میشوم! البته شوخی کردم.
* پیش از حضور در آلمان ضربات ایستگاهی خوبی میزدید اما امروز دیگر پشت توپ نمیایستید...
- در گذشته کاشته زیاد میزدم و خیلی هم برای زدن درست آن تمرین میکردم اما امروز روی ضربات ایستگاهی بازیکنان زیادی پشت توپ میروند و حتی سر آن دعوا هم میشود که من حوصله این مسائل را ندارم.
* آیا مصدومیتی که در دیدار با آنگولا داشتید باعث شد از دوران اوج دور شوید؟
- من چندین سال کمر درد داشتم ولی در آن بازی کمر دردم بیشتر شد. البته پیش از جام جهانی هم از ناحیه رباط داخلی پا دچار مصدومیت شدم و خیلی فشار آوردم که زود به جام جهانی برسم و این فشار به بدن آسیب وارد کرد. طبیعتاً با آن مصدومیت به جام جهانی نمیرسیدم و اگر میرسیدم ناآماده بودیم. من اما میخواستم هم به جام جهانی برسم و هم آماده باشم به همین دلیل یک فشار بدنی، جسمی و روحی زیادی به من وارد کرد. در بازی با آنگولا هم مشکل کمر درد پیدا کردم و از همانجا با تاکسی از لایپزیک به مونیخ رفتم. فاصله این مسیر بسیار طولانی بود، مثل اینکه بخواهید از انزلی تا بندرعباس را با ماشین بروید. 5 -6 روز آمپول زدم و فیزیوتراپی کردم. در همان زمان تمرین تیم ما شروع شده بود اما به من 2-3 هفته استراحت دادند. این یکی از بدترین کمردردهایی بود که در زندگی ورزشیام تجربه کردم.
* البته فوتبال ایران حضور در جام جهانی 2006 را مدیون درخشش وحید هاشمیان در بازی با قطر و ژاپن است؟
- وظیفهام این بود که کارمان را در تیم ملی به نحو احسن انجام دهیم و برویم، هیچ وقت هم به خاطر کاری که انجام دادیم از کسی باجخواهی نکردیم زیرا وظیفه ما بود. من هدفم این بود برای تیم ملی گل بزنم و تیم بتواند به جام جهانی صعود کند و هیچ منتی سر کسی نمیگذارم.
* تلخترین اتفاقی که در فوتبال آلمان برایتان رخ داد درگیری با "ساندی اولیسه" بود؟
- نه آن اتفاق تلخ نبود زیرا همه حق را به من دادند و در نهایت باشگاه این بازیکن را اخراج کرد. گرچه وی پس از رفتنش میگفت وحید به سیاه پوست بودن من اهانت کرده اما تمام کسانی که دور من بودند به حرفهایش خندیدند زیرا من اصلاً به او چیزی نگفتم.
اما باید بگویم من خاطرات خوبی در بوخوم داشتم و موفقیتهای بزرگی با آن کسب کردم اما روزی که به بایرن مونیخ در ورزشگاه خودمان باختیم و به دسته دوم رفتیم، خیلی نتیجه سختی بود و بدترین خاطره من بود.
* هاشمیان از انتخاب تیمهایش در فوتبال آلمان رضایت دارد و اگر به گذشته باز گردد باز هم به تیمی مانند بایرن مونیخ میرود؟
- وقتی بایرن مونیخ را انتخاب کردم از شالکه، اشتوتگارت، لورکوزن و چند تیم دیگر پیشنهاد داشتم ولی در نهایت بایرن را انتخاب کردم زیرا بهترین تیم بود. شاید به شالکه و دورتموند میرفتم موفقتر بودم اما بایرن را نمیتوان با هیچ تیمی مقایسه کرد و اگر باز هم زمان به عقب بازگردد بایرن را انتخاب میکنم.
البته هانوفر انتخاب بد من بود. شاید الان باشگاه آنها شکل گرفته است اما در آن زمان یک تیم پرحاشیه بود که خریدهای بدی انجام دادند. مثلا من و برداریچ را خریده بودند اما هیچ بازیکنی پشت ما نبود که به ما پاس دهد. در تیم اکثراً درگیری بود و درحالیکه بازیکنان هجومی خریده بودند، یک مربی آورده بودند که استاد ضد حمله و دفاع بود، یعنی هیچ چیز به هم نمیخورد. شاید من در آن مقطع اشتباه کردم. دوست داشتم به بوخوم هم بروم اما آنها به دسته دوم رفته بودند.
* هنوز هم به بوخوم علاقه دارید؟
- بله هنوز هم بوخوم را دوست دارم اما منیجری به این باشگاه آمد که احتمال دارد بزودی از این تیم برود. وی باعث شد قدیمیها از این تیم دور شده و کنار گذاشته شوند و رئیس باشگاه هم پس از 35 سال جدا شود.
* نام "هلیکوپتر" از چه زمانی در فوتبال آلمان روی وحید هاشمیان گذاشته شد؟
- لقب هلیکوپتر را در زمان بوخوم به من ندادند. در نخستین تمرینم در هامبورگ "پاگلزدورف" سرمربی تیم گفت زمانی که توپ ارسال میشود وحید مثل هلیکوپتر میماند، که ناگهان به هوا میپرد و آرام بالا نمیرود و از آن زمان بود که این لقب را به من دادند.
* و بهترین مربی شما "نوی روور" بود؟
- مربی بود که از نظر روحی – روانی بسیار قوی بود، او به من می گفت هر کاری کنم بازی ات می دهم و گل هم می زنی، فکر می کنم 27-28 گلی که در بوندس لیگا زدم، زیر نظر این مربی به ثمر رساندم. در مقطعی هم مربی هانوفر شد که با حضور وی دوباره گلزنی هم آغاز شد.
* شما به عنوان مهاجم در کارهای دفاعی هم شرکت میکردید که این مسئله باعث شد کمتر موقعیت گلزنی بدست آوردید...
- اگر روزی مربی شوم از مهاجمان تنبل که درون 18 قدم بایستند و منتظر شوند توپ به آنها رسیده تا گل بزنند استفاده نمیکنم زیرا به روش بازی اینگونه مهاجمان علاقه ای ندارم. فوتبال یک بازی تیمی و دوندگی کل بازیکنان است و در حالیکه در زمان حمله حریف به 9 بازیکن دیگر فشار میآید، آنها میایستند. صد درصد وظیفه یک مهاجم گل زدن است اما باید در حفظ توپ، دفاع تیمی و زمانی که حریف فشار میآورد هم به تیم کمک کنند. دیگر آن زمان که یک مهاجم تنبل بایستد، منتظر توپ میشدند تا گل بزنند و لقب آقای گل را بگیرد، به پایان رسیده است. طبیعی است مهاجمی که شانس گلزنی بدست بیاورد و آنها را از دست بدهد شم گلزنی نداشته و مهاجم نیست. در بازی با بنیادکار چندین بار با ضربات سر مانع از ضدحملات حریف شدم.
* اینکه 444 روز موفق به گلزنی نشده اید، استرس شما را در زمان حضور در مسابقات افرایش نمیداد؟
- من 6 ماه بازی نکردم و 2 ماه هم لیگ آلمان برگزار نشد. متاسفانه در این آمار روزهایی که من در خانهام نشسته و یا مصدوم بودم، هم حساب شده است. من چگونه میتوانم در خانه بنشینم و گل بزنم. من در این مدت استرسی نداشتم و سعی میکنم هر زمان که به میدان می روم ابتدا وظیفهام را به نحو احسن انجام بدهم اما اینکه گل بزنم یا نزم زیاد اهمیتی ندارد بلکه مهم مفید بودن برای تیم است. گل بزنم بهتر است، موقعیت گلزنی هم ایجاد کنم خوب است ولی در نهایت دوست دارم اگر گل هم نزدم، برای تیم مفید باشم.
* برنامه شما برای آینده چیست، فوتبال را ادامه میدهید یا در فصل آینده مربی خواهید شد؟
- تمام فکرم بازیهای باقیمانده لیگ و جام حذفی را با نتایج خوب به پایان برسانم و دوست دارم، اگر شرایط خوب باشد یک سال دیگر فوتبال بازی کنم. اگر شرایط مناسب باشد یکسال دیگر در ایران بازی می کنم و اگر نباشد البته اخلاق من را دیده اید که ممکن است شش ماه در خانه بنشینم و بازی نکنم. باز هم تاکید میکنم اگر شرایط خوب باشد شاید یکسال دیگر بازی خواهم کرد.
* تعریف شما از شرایط خوب چیست؟
- بگذارید فصل تمام شود و بعد در مورد تیمهای آینده صحبت میکنم. من بنابر زندگی خودم و زندگی ورزشیام انتخاب میکنم، نمی توانم وابسته به افراد دیگری باشد، فوتبال حرفه ای همین است. در یک زمان دوست داشتم در بوخوم بازی کنم اما شرایط طوری بود که حضور در بایرن مونیخ به نفعم بود و به این تیم رفتم. به خاطر همین تا آخر فصل صبر میکنم، پس از استراحت ببینم شرایط جسمی و روحی ام چگونه است. اگر شرایط خوب بود یکسال دیگر بازی میکنم.
* این یکسال را در تهران بازی میکنید و یا ممکن است به تیمهای مطرح شهرستانی هم بروید؟
- به احتمال زیاد فصل آینده در تهران بازی میکنم اما در فوتبال همه چیز امکان دارد اما من اسمی از هیچ تیمی نمیبرم. بطور مثال در اول فصل تمام روزنامهها من را به استیل آذین بردند، در حالی که من از این موضوع خبر نداشتم نه کسی با من صحبت کرده بود. این گمانه زنی بود، من چیزی نگفتم زیرا دلیلی نداشت که بیایم هر روز تکذیب کنم.
* احتمال دارد اگر شرایط مناسب باشد بیش از یکسال به فوتبالتان ادامه دهید؟
- با جوانهایی که میبینم فکر میکنم بتوانم باز هم بازی کنم ولی فعلا یکسال اگر بشود کافی است.
* به نظر شما میتوان به کیروش و انتخابهایش اعتماد کرد؟
- کیروش مربی بسیار خوبی است و به درد فوتبال ایران می خورد. کارنامهاش در گذشته خوب بوده و اگر شکستهایی هم داشته مانند جام جهانی با تیم پرتغال برابر اسپانیا مغلوب شده است. برای فوتبال ما وی مربی خوبی است، شاید گفته خودم خیلی وارد هستم و اگر کمکهایم این افراد باشند، تاثیر منفی در کارش نخواهد داشت. امروز انتخابها صورت گرفته و تنها باید حمایت کرد. متاسفانه ما اینقدر مربی شکست خورده داریم که از همه چیز ایراد میگیرند و خودشان هیچ چیز ولی کارشناس با تجربه که بیغرض بوده و دوست دارند به فوتبال کمک کنند، هم کم نداریم. اگر قرار است انتخابات صورت گیرد و بعد بنشینیم انتقاد کنیم، چه فایدهای دارد، بهتر پیش از انتخاب باید در یک شورا یا کمیته فنی این بحث صورت گیرد زیرا پس از انتخاب، انتقاد
* نسل جدید مربیان ما از همان روز نخست دوست دارند سرمربی باشند، آیا شما میخواهید کار مربیگری را از دستیار بودن شروع کنید یا از ابتدا سرمربی میشوید؟
- من از دستیار بودن خوشم نمیآید، شاید باید این اتفاق بیفتد اما من اصلا علاقهای ندارم. نمیخواهم افکار دیگران را پیاده کنم و دوست دارم هر فکری که خودم دارم در زمین پیاده کنم. من دورههای مختلف را میبینم، صددرصد تیمهای مختلف را دیده و از مربیان دیگر مشاوره میگیرم. البته چون شما این سوال را از من کردید میگویم زیرا شاید بگویم از فوتبال خسته شدم و ول کنم و بروم. فعلا قصد دارم بازی کنم و پس از آن دوره خواهم دید و استراحت میکنم، اگر شرایط خوب کمک میکند، نشد هم که نشده است.
* دلیل کاهش حضور لژیونرهای ایرانی در تیمهای اروپایی چه بوده است؟
- چند دلیل وجود داشت، ابتدا اینکه فوتبال ما به جام جهانی نرفت و وقتی در چنین تورنمنت مهمی که کلکسیونی برای انتخاب بازیکنان است، حضور نداشته باشید، بازیکنان شما دیده نمیشوند و نفرات کشورهای دیگر را انتخاب میکنند. همچنین 4 سال است فوتبال ما دچار افت بازیکن با استعداد شده است. بازیکن با استعدادی که بدرخشد را نداریم و اگر بازیکنی میدرخشد، خودمان داریم غلو میکنیم و در این حدها نیستند.
همچنین بازیکنان کشورهای کوچک اروپایی از جمله اسلواکی، اسلوونی و ... به بازارهای خوبی برای فوتبال آلمان تبدیل شده اند. آنها هم از لحاظ زبان، اقامت، فرهنگی و بحث قیمت شرایطشان ارزانتر است. البته وضعیت امارات را نمیدانم در خصوص آن صحبت نمیکنم.
* چرا روزنامه کیکر اینقدر نسبت به عملکرد شما غرض ورزی میکرد.
- برخی دلایل را نمیتوان مطرح کرد اما من هر چقدرخوب بودم و گل میزدم به من نمره 4 می دادم و اگر گل نمیزدنم نمره 5 میگرفتم. میتوانید این مسئله را از مهدی مهدویکیا بپرسید که متاسفانه بعضی از روزنامه با من غرضورزی میکردند.
* فینال لیگ قهرمانان اروپا بین بارسلونا و منچستر برگزار میشود، به نظر شما کدام تیم بهتر بوده و حقش قهرمانی است؟
- به نظر من بارسلونا قدرت مطلق فوتبال جهان است. در دیدار حذفی که هم که برابر رئال مغلوب شد حق بارسلونا پیروزی بود و تنها روی ضد حمله بازی را واگذار کرد. منچستر هم بازی های زییایی را از خود نشان داد و قطعاً فینال لیگ قهرمانان با حضور این دو تیم جذابیت بالایی دارد و مسابقه زیبایی خواهد شد اما به نظر من حق بارسلونا است قهرمان اروپا شود.
-------------------------------
تنظیم گفتگو: امیر محب ملکی
نظر شما