خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: ایرج زبردست، شاعر و رباعیسرای شیرازی به مناسبت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری، یادداشتی برای مهر ارسال کرده است.
به گمان همین ثانیهها و ثانیههای نیامده، خیام تاکستانی از سبز شدن حیرت در جان آدمی است. شاعری که به جای چشم دو علامت تعجب در چهرهاش وسیع شده بود و در کوچه باغهای بیزمان نیشابور قدم میزد.
انسانی آنسان که همشانه با کوزهگر دهر پیاله سئوال مینوشید. بدون تردید تا هستی و نیستی دست در دست هم دارند اندیشه جاودان خیام چون جویباری روان آسیاب زمان را میچرخاند.
با خواندن رباعیات این شاعر، آدمها یکدیگر را شبیه سایههای ترک خورده میبینند که یکی یکی در مستطیل ناگزیر خاک با هفتهزارسالگان سر به سر میگردند.
باری دیدار با عقل این رند عالم سوز یعنی:
ناآمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشیم نآیند دگر
تاثیر خیام در ادبیات فارسی بسیار عمیق است؛ آنقدر که میتوان ردپای او را در جان شیرین حافظ هم به تماشا نشست. متاسفانه ما ایرانیها نفس در نفس بیتفاوتی داریم.
این جمله را تعمدی سطر شدم تا به این نکته برسم که کاتبان و تذکرهنویسان بسیار در حق خیام ناسپاسی روا داشتهاند که بازگو کردن این حدیث مرا تا افشای نباید بگویمهای تاریخی میکشاند.
درباره شراب خیام که هماره سئوال برانگیز بوده است، راستش نگاه من نگاه عارفانهای به شراب خیام نیست. شرابی که با نوشیدن آن آدمی چون کشتی بیلنگر کژ میشود و مژ میگردد.
خیام معترض و سربلند پای دیوار سربی زمان در گوش بشر فریاد میزند: باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی
----------------------------------
"باران که بیاید همه عاشق هستند"، "خندههای خیس"، "یک سبد آئینه"، "حیات دوباره دیروز" و "نامههای من به اوما" از آثار ایرج زبردست است.ہ
نظر شما