۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰، ۱۰:۴۹

رازها و مسائل-9/

فلسفه و علوم انسانی به "مسئله"ها می‎پردازند

فلسفه و علوم انسانی به "مسئله"ها می‎پردازند

استاد گروه فلسفه دانشگاه مفید قم براین باوراست که از راز به هر نحوی که سخن گفته شود تبدیل کردن راز به مسئله است بنابراین آنچه که در ساحت علوم انسانی و فلسفه به آن پرداخته می‌شود بی‌شک مسئله است.

دکتر سید محمد تقی چاوشی درمورد "رازها" و "مسائل" و پرداختن به آنها در علوم انسانی و علوم اجتماعی و فلسفه به خبرنگار مهر گفت: به جای پاسخ به این پرسش سعی می‌کنم توضیحاتی بدهم که در ضمن این توضیح بتوانم یک پاسخی هم به مسئله شما بدست دهم . زیرا فکر می‌کنم که قالب پرسش شما برای بنده زیاد مفهوم نیست. بدین جهت که بین "مسئله" و "راز" مرزو حدی کشیدن خودش بنحوی مسئله می‎شود و راز را هم به عنوان یک مسئله‎ای در می‎‌آورد.

وی افزود: یعنی اگر نسبتی بین مسئله و راز در نظر گرفته شود و بکوشیم تا وجه مفارقتی بین این دو ارائه کنیم در ضمن به نسبت مسئله و راز اشاره کرده‎ایم و همین نسبت راز را از راز بودن خودش جدا می‌کند بنابراین بنده با توضیحاتی سعی می‌کنم منظورم را روشن کنم.
 
این استاد گروه فلسفه دانشگاه مفید قم  ادامه داد: گابریل مارسل یک کتابی دارد با نام "بودن و داشتن" در این کتاب بین مسئله و راز تفاوتهایی قائل می‌شود و معتقد است که آنچه که از سنخ بودن است راز است و آنچه که از سنخ دارا بودن و مالک شدن و به چنگ آوردن است "داشتن" است.
 
این محقق و پژوهشگر فلسفه اظهارداشت: تفاوت مسئله و راز هم در همین جا می‎بینید در آنجا اذعان دارد به اینکه فلسفه با رازها سروکاردارد و نه با مسئله، اما به نظر می‎رسد که راز در راز بودن خودش باقی نمی‎ماند تا انسان از آن سخن می‌گوید انسان با هرچیزی که نسبت برقرار می‌کند در سایه این نسبت آن را به مسئله تبدیل می‌کند. اصلاً طرح راز غلط است پرسش کردن از راز آن را به شکل مسئله در می‌آورد. از راز به هر نحوی که سخن گفته شود تبدیل کردن راز به مسئله است بنابراین آنچه که در ساحت علوم انسانی و فلسفه به آن پرداخته می‌شود بی شک مسئله است.

چاوشی همچنین یادآور شد: اگرچه ظاهراً در قالب راز بیان شود اما ذکر دو نکته ضروری است. نکته اول اینکه، اینکه می‌گوییم علوم انسانی و فلسفه با مسئله سروکاردارند نباید با مباحثات تطبیقی مسئله محور یکسان گرفته شوند. منظور بنده این نیست که ما برای مثال در ساحت فلسفه می‌توانیم مسئله "علیت" را طرح کنیم و نظرهای فلاسفه مختلف را پیرامون این مسئله دنبال کنیم.
 
وی درادامه گفت: در چنین مباحثاتی مطالبات زمانه فیلسوف نادیده گرفته می‎شود و به جز یک سلسله شباهتهای ظاهری چیز دیگری دست ما را نمی‎گیرد و عمدتاً به غلط و نادرست کشیده می‌شویم.

این استاد دانشگاه مفید قم افزود: نکته دوم این است که بله در یک فرض فقط می‎توانیم از راز گزارش بدهیم و آن این است که ازراز گزارش نمی‌توان داد به این معنا اگر برای انسان مقام سکوت لحاظ شود و اینکه از مقام، سخن می‎رود و نه به عنوان صفتی از صفات انسان بلکه قبول اینکه انسان در عدم آشیانه کند و این تفکر، عدم و سکوت باشد که انسان آنرا در بر بگیرد، آنگاه راز در انسان پیاده می‎شود نه اینکه از راز سخن بگوییم یا سخن گفته شود.
کد خبر 1316042

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha