به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر"، اسكروتون فيلسوف جنجالي بريتانيايي دريدا را فردي نام نهاد كه بغايت نامفهوم سخن مي گفت. به نظر اسكروتون دريدا مروج گونه اي نسبي گرايي بود كه هر سخن و رأيي را تابع فرد مي دانست و بنابرين آن را موجه جلوه مي داد. اما سيمون گلندينگ رييس انجمن فلسفه اروپايي معتقد است كه دريدا به جد در صدد طرح و حل مسايل جدي فلسفه بود و نمي توان او را با چند عنوان و لقب نامربوط و گنگ نفي كرد.
مناقشه ميان طرفداران و مخالفان دريدا در نشريات غربي همچنان ادامه دارد اما آنچه از اين مكالمه ها كاملاً مشهود است محوريت اصلي آنها يعني موضع دريدا در باب معرفت است كه آن را تابع متن و خواننده آن در نظر مي گيرد. اين نكته نشان مي دهد كه بحث معرفت و ميزان استقلال و وابستگي آن از عوامل گوناگون، همچنان از جدي ترين مباحث فلسفي و روشنفكري محسوب مي شود. به نظر ريچارد لي، مكالمات پس از مرگ دريدا نيز اين نكته را بوضوح و بوفور هويدا مي سازند.
نظر شما