دکتر حسن فتحی درباره رازها و مسائل و تمایزشان در فلسفه و علوم انسانی و علوم اجتماعی به خبرنگار مهر گفت: در اینجا باید منظور از رازها مشخص شود. اگر منظور از رازها آن چیزهایی که در حیطه بررسی علوم به معنای علوم تجربی نمیگنجند باشد بله علوم تجربی بنا به تعریف درباره آنچه که بیرون از حیطه تجربه آدمی است نمیتوانند بحث کنند. بنابراین مسائل تجربی خودشان را خواهند داشت. اما در یک نگاه سنتی به فلسفه اگر رازها موضوعات کلیای مثل کلیت جهان و آغاز آن ،خدا و روح انسان باشد اینها در حیطه بررسی فلسفی میگنجند و آنوقت موضوعات فلسفی و مسائل مربوط به آنها میشود.
این استاد گروه فلسفه دانشگاه تبریز ادامه داد: بنابراین اینکه میان رازها و مسائل فرق قائل شویم به نظر میرسددراینجا مقداری تفکیک در علوم مختلف باید قائل شد. اگرمنظور از علوم ،علوم تجربی باشد بله موضوعات این علوم رازها نیستند ولی شاخههایی از فلسفه به همان چیزهایی که خارج از تجربه است و شما راز مینامید میتوانند به آنها و مسائل مربوط به آنها بپردازند و خودشان متعلق به بعضی مسائل میشوند.
فتحی درمورد اینکه آیا علوم مذکور باید بر روی مسائل متمرکز شوند به جای اینکه رازها را مورد بررسی قراردهند تصریح کرد: اگر این علوم علوم انسانی تجربی است برای مثال جامعه شناسی و روانشناسی اینها نباید به رازها بپردازند و در عمل هم به رازها نمیپردازند برای مثال روانشناسی روح را بررسی نمیکند رفتار انسانی راکه دارای روح است مطالعه میکند. علوم تجربی به موضوعات غیر تجربی و رازها نمیپردازد بلکه آنها موضوعات تجربی را بررسی میکنند.
نظر شما