دکتر مارتین جی شارح مکتب فرانکفورت و استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا در مورد تمایز مشخص میان رازها و مسائل در فلسفه و علوم انسانی و علوم اجتماعی به خبرنگار مهر گفت: تمیز دادن میان راز و مسائل فریبکارانه است. اگر چه هم راز و هم مسئله قابل حل هستند ولی راز به پرسشهای بنیادینی دلالت دارد که ماهیتش انسان را گیج میکند.
مؤلف "فضیلت دروغگویی: درغگویی در سیاست" تأکید کرد: معمولا شیوههای رایجی که برای حل مسائل به کار میبریم عبارتند از آزمون و خطا، گردآوی دادهها و شواهد و ابطال کردن نظریههای بدیل. با این شیوهها و متدها نمیتوانیم رازها را حل کنیم. در واقع این شیوهها این جهانی هستند.
مورخ معاصر با اشاره به اینکه فروید در جایی گفته بود که این موضوع نشان از آسیب شناسی ذهنی است، گفت: گاهی اوقات ما باید در کنار رازهای غیرقابل حل زندگی کنیم در حالی که میدانیم تلاش ما برای حل آنها نتیجه نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: یکی از درسهایی که میتوان از مدرنیته آموخت این است که بدون اینکه چیزهای معین را از دست بدهیم و به دام نسبی گرایی افراطی بیفتیم میتوانیم زندگی کنیم.
مؤلف "مارکسیسم و تمامیت: سرگذشت یک مفهوم از لوکاچ تا هابرماس" در پایان یادآور شد: نباید از مسائل عملی و ملموس که مربوط به زندگی میشود غافل شویم. هم و غم ما باید این باشد تا بتوانیم این مسائل را حل و فصل کنیم.
نظر شما